چکیده
هدف- هدف از مطالعه حاضر بررسی زمان و نحوه تأثیرگذاری رهبری استبدادی بر خلاقیت کارکنان است. بر اساس نظریه تبادل اجتماعی و مقالات شناسایی گروه، تحقیق حاضر میکوشد تا بطور همزمان به بررسی روابط بین رهبر-اعضا (LMX) بپردازد و به شناسایی گروه به عنوان دو فرایند واسطه در رابطه بین رهبری استبدادی و خلاقیت کارکنان کمک کند. علاوه براین، این تحقیق مکانیسمی که تحت آن شرایط تاثیرات رهبری استبدادی افزایش یا کاهش مییابد را آشکار میسازد.
طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: در چین یک نظرسنجی با استفاده از پرسشنامه برای جمع آوری دادهها انجام شد. نمونۀ مطالعه شامل 325 کارمند بود. LISREL 8.7 و SPSS 18.0 به ترتیب برای بررسی تاثیرات واسطه و میانجی مورد استفاده قرار گرفتند.
یافتهها- نتایج بدست آمده از 325 کارمند نشان دادند که هم LMX و هم شناسایی گروه، روابط منفی بین رهبری استبدادی و خلاقیت کارکنان را تعدیل میکردند. خصوصاً، روابط بین دو واسطه اینطور بود که LMX رابطه مثبتی با شناسایی گروه داشت. علاوه براین، رابطه بین رهبری استبداری و LMX و شناسایی گروه توسط فاصله قدرت تعدیل شد، بطوریکه روابط منفی با وجود فاصله قدرت بالا ضعیفتر، و با فاصله قدرت پایین، قویتر خواهد بود.
مفاهیم عملی- ابتدا شرکتها و مدیران باید تاثیرات منفی رهبری استبدادی مانند سیستم انتخاب مؤثر و مکانیسمهای مداخلهای را شناسایی کرده و برای کاهش آنها اقدام کنند، زیرا رهبری استبدادی در تأثیرگذاری بر خلاقیت کارکنان اهمیت دارد. دوما، به مدیران پیشنهاد میشود که اقدامات خاصی را مانند افزایش ارتباطات و فعالیتهای ایجاد گروه برای ارتقاء شناسایی گروه و LMX انجام دهند و بنابراین خلاقیت را در کارکنان افزایش دهند. سوما مدیران باید در زمانیکه فاصله قدرت کارکنان پایین باشد، رفتارهایی مثل توانمندسازی را غیر از رهبری استبدادی از خود نشان دهند تا خلاقیت کارکنان را برانگیزند.
اصالت/ارزش- کمک اصلی این تحقیق این است که دو فرایند روانشناختی (برای مثال، LMX و شناسایی گروه) را در رابطۀ رهبری استبدادی و خلاقیت کارکنان شناسایی کرده است. در عین حال، این مطالعه رابطه بین LMX و شناسایی تیم را بررسی میکند. علاوه براین، تحقیقات کنونی شناخت ما را در مورد فاصله قدرت با بررسی تجربی تأثیر تعدیل کنندۀ فاصله قدرت افزایش میدهند. بطور کل، این یافتهها شناخت ما در مورد روابط بین رهبری استبدادی و خلاقیت کارکنان را گسترش داده و به مقالات مربوط به رهبری استبدادی و خلاقیت کمک میکنند.
Abstract
Purpose – The present study aims to examine how and when authoritarian leadership affects employee creativity. Based on social exchange theory and team identification literature, the present research attempts to simultaneously explore how leader–member exchange (LMX) and team identification serve as two important mediating processes in the relationship between authoritarian leadership and employee creativity. Furthermore, this research uncovers the mechanism under which conditions the effects of authoritarian leadership will be magnified or minimized.
Design/methodology/approach – A survey has been conducted in China by using a questionnaire to collect data. The study sample consisted of 325 employees. LISREL 8.7 and SPSS 18.0 were used to test the mediating and moderating effects, respectively.
Findings – Results from 325 employees revealed that both LMX and team identification mediated the negative relationships between authoritarian leadership and employee creativity. Specifically, the relationship between two mediators was that LMX was positively related to team identification. In addition, the relationship between authoritarian leaderships and LMX and team identification was moderated by power distance, such that the negative relationships will be weaker with high power distance and stronger with low power distance.
Practical implications – First, firms and managers should recognize and take actions to reduce the negative effects of authoritarian leadership, such as effective selection system and interventional mechanisms because authoritarian leadership is important in influencing employee creativity. Second, managers are suggested to take specific actions, such as increasing communications and team-building activities, to promote LMX and team identification, thereby enhancing employee creativity. Third, managers should engage in behaviors that motivate employee creativity, such as empowerment behaviors, other than authoritarian leadership, when the employee has low power distance.
Originality/value – The primary contribution of this research is that two psychological processes (i.e. LMX and team identification) have been identified through which authoritarian leadership is related to employee creativity. Meanwhile, this study explores the relationship between LMX and team identification. Moreover, the current research deepens our understanding of power distance by empirically examining the moderating effect of power distance. Overall, the findings extend our understanding about the relationship between authoritarian leadership and employee creativity and contribute to literature on authoritarian leadership and creativity.
چکیده
مقدمه
مروری بر مقالات و فرضیات تحقیق
نظریه تبادل اجتماعی
رهبری استبدادی و خلاقیت کارکنان
نقش میانجی شناسایی گروه بین رهبری استبدادی و خلاقیت کارکنان
رابطه بین LMX و شناسایی گروه
نقش میانجی فاصله قدرت
روش
نمونهها و رویه ها
معیارها
تحلیل دادهها و نتایج
آزمون ارزیابی
بررسی مدل ساختاری
بررسی تاثیرات میانجی
بحث و مفاهیم
مفاهیم نظری
مفاهیم عملی
محدودیتها و تحقیقات آینده
منابع
Abstract
Introduction
Literature review and research hypotheses
Social exchange theory
Authoritarian leadership and employee creativity
Mediating role of team identification between authoritarian leadership and employee creativity
Relationship between LMX and team identification
Moderating role of power distance
Method
Samples and procedures
Measures
Data analysis and results
Measurement test
Test of the structural model
Test of the moderating effects
Discussion and implications
Theoretical implications
Practical implications
Limitations and future research