یکی از بازی های روان شناختی که توسط اریک برن (1964) تعریف شده، الکلی است که در آن فرد معتاد به الکل به دو شیوه با دیگران ارتباط دارد، به عنوان آزاردهنده یا منجی. مثلث استفان کارپمن (1968) این موضوع را با توصیف سه نقش گسترش می دهد: آزاردهنده، منجی و قربانی. او نشان می دهد کسی که دچار این مسئله است چگونه درون یک ارتباط، نقش خود را تغییر می دهد و از نقشی به نقش دیگر می رود. در بازی برن، فرد معتاد به الکل قربانی است، که دیگران ممکن است وی را آزار دهند یا اینکه او را نجات دهند. نکتۀ مربوط به این نمایش مثلثی این است که هیچ کدام از این موقعیت ها برای ارتباط قابل اعتماد و موثق نیستند. در زبان طرح واره درمانی، همگی آنها حالت های مدارا هستند.
در این حالت ها، می توان دید که منجی یک تسلیم شدۀ مطیع است. هر چند این آزاردهنده می تواند به عنوان حالت قلدرانه و تهاجمی در نظر گرفته شود، اما جنبه ای از خودخواهی نیز می باشد که با نفرت از دیگران خود را بالاتر از دیگران در نظر می گیرد. وقتی این مورد خود را به عنوان عادل در نظر می گیرد، دوست دارم آن را کنترل بیش از حد همراه با سرزنش بنامم (ادواردز، 2012). اما در مورد قربانی چه نظری دارید؟ در آثار گذشته ترحم به خود به صورتی گسترده توصیف شده است. در اثر کارن هورنی (1937، صص 6-255)، این بیماران خود را یک فدایی بی گناه می داند که با سرزنش زندگی می کنند. "ترحم به خود" در سایر بازی های اصلی برن به صورت ضمنی وجود دارد (من ترسناک نیستم، پای چوبی، نگاه کن چقدر خسته شده ام) و در تحلیل رفتار متقابل زیر عنوان گسترده تر "منِ طفلکی (منِ بیچاره)" قراره داده شده است (جیمز، 1977).
One of the psychological games described by Eric Berne (1964) is “Alcoholic” in which the addict draws others into two kinds of relationship with him/or her, as persecutor or rescuer. Stephen Karpman’s (1968) “drama triangle” extended this by describing three roles: persecutor, rescuer and victim. He pointed out how troubled individuals may switch from one role to another within the same relationship. In Berne’s game, then, the alcoholic is the victim whom others may either persecute or rescue. The point about the drama triangle is that none of these positions is an authentic way of relating. They are all, in the language of schema therapy, coping modes.
In mode terms, it is easy to see that the rescuer is a Compliant Surrenderer. Although the persecutor can be seen as a Bully and Attack mode, it is also an aspect of the Self-Aggrandizer that puts itself above others by being disdainful of them. When this expresses itself in selfrighteous scolding, I like to call it a “Scolding Overcontroller” (Edwards, 2012). But what about the victim? Self-pity has been widely described in the literature. In Karen Horney’s (1937, pp. 255-6) telling words, such patients present themselves as an “innocent martyr ... a living reproach.” Self pity is implicit in several other of Berne’s original games (e.g. ‘ain’t it awful,’ ‘wooden leg,’ ‘look how hard I’ve tried’) and in Transactional Analysis it is often subsumed under the broader title of “Poor me” (James, 1977).