چکیده
سیاستگذاران، متصدیان تأسیسات برق، طرفداران حفظ منابع طبیعی و سایرین با نگرانی عمیقی که نسبت به تغییر آب و هوا دارند، بطور فزایندهای از ایده "برق رسانی" یا جایگزینی سوختهای فسیلی با برق برای مصارف نهایی مستقیم مثل حمل و نقل و گرمایش محیط دفاع میکنند. صنعت برق، برق رسانی را به عنوان فرصتی برای تقویت فروش و درآمدها میبیند. این مقاله بر رفتار مصرف کننده و رابطه با سیاست عمومی برای پیشرفت برق رسانی تمرکز دارد.
برق رسانی، انتخاب مصرف کنندگان برای استفاده از برق به عنوان منبع انرژی، برای تحقق نیازهای خدمات انرژی آنهاست. آن همچنین شامل تصمیم مصرف کنندگان انرژی برای اتکا به برق بجای گاز طبیعی و سایر سوختهای فسیلی برای کاربردهای نهایی خاص میباشد. این تصمیمات میتواند شامل تغییر استفاده از گاز طبیعی به برق در خانههای موجود و یا نصب فن آوری برق در یک خانه جدید باشد. در هر صورت، مصرف کننده باید تصمیم بگیرد که چه وسیله یا فن آوری انرژی برق را خریداری کند.
کاربردهای نهایی (برای مثال خدمات انرژی) که برق رسانی برای آنها امکان پذیر است عبارتند از حمل و نقل، گرمایش و سرمایش محیط، گرمایش آب، پمپاژ آب کشاورزی، پخت و پز، و خشک کردن لباس. برای مثال، تعداد کمی از کاربردهای نهایی 85% از مصارف مستقیم سوخت فسیلی را در نیویورک و نیوانگلند شامل میشوند: گرمایش آب و محیط در ساختمانهای تجاری و مسکونی؛ بخاری و گرمایش فرایند صنعتی؛ و روشنایی و خودروهای جادهای متوسط و سنگین . همه این کاربردهای نهایی به گونههای متفاوتی گزینههایی برای برق رسانی هستند.
Abstract
With deepening concerns over climate change, policymakers, electric utilities, environmentalists and others are increasingly championing the idea of ‘electrification,’ or the replacement of fossil fuels with electricity for direct end uses like transportation and space heating. The electric industry sees electrification as an opportunity for revitalizing sales and revenues. The focus of this paper is on consumer behavior and its nexus with public policy for advancing electrification.
Electrification is the choice of consumers to use electricity as the source of energy for satisfying their energy-service demands. It involves the decision of energy consumers to rely on electricity rather than natural gas and other fossil fuels for specific end-use applications. These decisions can include conversion from natural gas to electricity in an existing home or installation of electric technology in a new home. In each instance, the consumer must decide on what appliance or energyusing technology to purchase.
End uses (i.e., energy services) for which electrification is feasible include transportation, space heating and cooling, water heating, agricultural pumping, cooking, and clothes drying. A small number of end uses, for example, account for 85% of the direct fossil fuel use in New York and New England: space and water heat in residential and commercial buildings; industrial process heat and steam; and light and medium/heavy duty on-road vehicles.1 All of these end uses to varying degrees are candidates for electrification
چکیده
اطلاعات مقاله
1. مسائل کلیدی اقتصادی
1.1. انتشار فن آوری جدید
1.2. مشکلات رفتاری مصرف کننده و بازار
1.3. آیا در برق رسانی، شکافی وجود دارد؟
2. گزینههای سیاست عمومی
2.1. رویکرد چند مرحلهای
2.2. دستورالعملهای سیاستی
2.3. سرپوش گذاری بر اصول سیاستی
3. نکات پایانی
ABSTRACT
1. Core economic issues
1.1. New technology diffusion
1.2. Market and consumer-behavioral problems
1.3. Is there an electrification gap?
2. Public policy options
2.1. A multi-step approach
2.2. Policy directives
2.3. Recap of policy principles
3. Closing comments