چکیده
یک خط مشی اعزام آمبولانس به نام «خط مشی مرکزیت» در تلاش برای کاهش زمان واکنش در وضعیتهای اورژانسی مهم از قبیل بلایای طبیعی بر اساس نظریه مرکزیت از مطالعه در زمینه شبکههای پیچیده ارائه میشود. خط مشی نزدیکترین همسایه (NN)، تماسهای اورژانسی را بر اساس نزدیکی اولویتبندی میکند و در تحقیقات به عنوان خط مشی موثری شناخته شده است. خط مشی NN به وسیله اولویتبندی تماسها بر اساس مرکزیت علاوهبر نزدیکی، به خط مشی مرکزیت تکامل مییابد. مرکزیت، امکان نمایش کارایی یک محل تماس را در رسیدگی به سایر تماسهای فعلی و آینده فراهم میسازد و بنابراین، عملکرد طولانی مدت فراتر از عملکرد فوری دنبال شده توسط خط مشی NN را تضمین میکند. دو پارامتر به خط مشی مرکزیت مربوط میشوند: وزن روی مرکزیت و انتخاب معیار مرکزیت. یک تجزیه و تحلیل حساسیت مبتنی بر شبیهسازی گسترده، روی پارامترهای الگوریتمی به منظور بررسی نقش مرکزیت در اعزام آمبولانس انجام میشود. با توجه به این که این پارامترها به طور مناسبی انتخاب شدهاند، تجزیه و تحلیل، شواهدی را مبنی بر پتانسیل ملاحظه مرکزیت در کاهش زمان واکنش فراتر از خط مشی NN ارائه میدهد.
1. پیشگفتار
خدمات اورژانس پزشکی (EMS)، درمانهای قبل از رسیدن به بیمارستان را برای افراد نیازمند به مراقبتهای اورژانسی پزشکی فراهم میسازد. زمان واکنش در EMS، زمان صرف شده برای رسیدن به بیمار پس از دریافت تماس اورژانسی است و این دغدغه مهمی است زیرا ممکن است به معنای تفاوت بین زندگی و مرگ بیماران باشد. اعزام کنندگان آمبولانس، آمبولانسهای مناسب را طوری به تماسها تخصیص میدهند که زمان واکنش مینیمم شود. یکی تصمیم اعزام ممکن است تماس-آغازگر یا آمبولانس-آغازگر باشد. در تصمیمات تماس-آغازگر، یک تماس به تازگی دریافت شده، واحدهای (آمبولانسهای) بیکار را مییابد و بنابراین، تصمیم انتخاب یک واحد در میان واحدهای بیکار را آغاز میکند. از سوی دیگر، اگر تماسها را نتوان بلافاصله تخصیص داد، شروع به صفبندی آنها کرده و واحدی که به تازگی آزاد شده است تماسی را در میان تماسهای منتظر انتخاب میکند، و بنابراین، تصمیم اعزام را آغاز میکند.
مناسبت این دو نوع تصمیم اعزام بستگی به مشغول بودن سیستم دارد. تصمیمات تماس-آغازگر برای سناریوهای اورژانسی روتین مناسبتر هستند که در آنها بار سیستم نسبتا پایین است، در حالی که در شرایط با بار بالا، تصمیمات آمبولانس-آغازگر، نقش اصلی را ایفا میکنند. این مطالعه به بررسی تصمیمات اعزام آمبولانس-آغازگر به منظور کمک به واکنش موثر به بلایای طبیعی فاجعهبار که در سالهای اخیر شاهد آنها بودهایم میپردازد. طبق مرکز تحقیقات اپیدمیولوژی (همهگیرشناسی) بالایا (http://cred.be/)، در سال 2010 به تنهایی، 373 بالایی طبییعی منجر به مرگ بیش از 296800 نفر و مجروح شدن تقریبا 208 میلیون نفر دیگر شدند.
Abstract
An ambulance dispatching policy, Centrality policy, is proposed in an effort to reduce the response time in demanding emergency situations such as in natural disasters, based on the notion of centrality from the study on complex networks. The nearest neighbor (NN) policy prioritizes the emergency calls by closeness and it has been known effective in the literature. The NN policy is evolved into the Centrality policy by prioritizing the calls based on the centrality in addition to the closeness. The centrality enables to capture the efficiency of a call site in reaching out other current and future calls thus secure the long-term performance beyond the immediate performance pursued by the NN policy. Two parameters are associated with the Centrality policy: weight on centrality and choice of centrality measure. An extensive simulation-based sensitivity analysis is conducted on the algorithmic parameters to examine the role of centrality in ambulance dispatching. The analysis evidences the potential of centrality consideration in reducing the response time beyond the NN policy, given that these parameters are appropriately chosen.
1. Introduction
Emergency medical service (EMS) provides pre-hospital treatments to those in need of urgent medical care. The response time in EMS is the time taken to reach the patient after an emergency call is received, and it is of major concern since it might mean the difference between life and death of the patients. Ambulance dispatchers assign appropriate ambulances to the calls such that the response time is minimized. A dispatching decision can be either call-initiated or ambulanceinitiated. In call-initiated decisions, a newly arriving call finds idle units (ambulances) thus initiates the decision of selecting a unit among the idle units. On the other hand, if the calls cannot be immediately assigned, they start being queued, and a unit that has just got freed has to choose a call among those waiting thereby initiating the dispatching decision.
The relevance of the two types of dispatching decisions depends on the busyness of the system. Call-initiated decisions are more relevant in routine emergency scenarios where the system load is relatively low, while in high load conditions the ambulance-initiated decisions play the primary role. This research concerns the ambulance-initiated dispatching decisions, in an effort to help respond effectively to the catastrophic natural disasters that recent years have evidenced. According to the Centre for Research on the Epidemiology of Disasters (http://cred.be/), in 2010 alone, 373 natural disasters killed over 296,800 people and affected nearly 208 million others.
چکیده
1. پیشگفتار
2. خط مشی مرکزیت
2.1. خطمشی
2.2. پارامترهای الگوریتمی
3. ارزیابی عملکرد خط مشی مرکزیت
3.1. طراحی تجربی
3.2. عملکرد خط مشی مرکزیت نسبت به خط مشی NN
3.3. عملکرد خط مشی مرکزیت نسبت به خط مشی DNN
4. تاثیر معیارهای مرکزیت
5. نتیجهگیریها
Abstract
1. Introduction
2. The Centrality policy
2.1. The policy
2.2. Algorithmic parameters
3. Performance evaluation of Centrality policy
3.1. Experimental design
3.2. Performance of Centrality policy over NN policy
3.3. Performance of Centrality policy over DNN policy
4. Effect of centrality measures
5. Conclusions