چکیده
برخی از دانشمندان بحث کرده اند که سرمایه ی اجتماعی، سینرژی و تشریک مساعی را برای همکاری خلاقانه بین کارمندان فراهم می سازد. خلاقیت و کارایی به عنوان دو مفهومی بیان می شوند که برخلاف یکدیگر هستند، با این حال، هر دو برای حفظ رقابت پذیری یک سازمان، لازم و ضروری هستند. این مطالعه، تعامل بین سرمایه ی اجتماعی در خلاقیت و کارایی سازمانی را مورد بررسی قرار داده و روابط بین خلاقیت و کارایی سازمانی را بررسی می کند. علاوه براین، هدف این مطالعه، تامین و ارائه ی توصیه ها و پیشنهاداتی بر مبنای نتایج به دست آمده در مورد اثربخشی سرمایه ی اجتماعی در خلاقیت سازمانی است. در این مطالعه ی تجربی، داده ها در مورد ادراکات مربوط به سرمایه ی اجتماعی، خلاقیت سازمانی و کارایی سازمانی از طریق پرسشنامه ای جمع آوری شد که توسط 131 مدیر شاغل در آژانس کاریابی ترکیه تکمیل شد. در نتیجه، داده ها با نرم افزار PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در جداول مورد نظر ارائه شدند. یافته ها نشان می دهند که سرمایه ی اجتماعی بر خلاقیت و کارایی سازمانی تاثیر می گذارد. نتایج هم چنین حمایتی را برای تاثیر خلاقیت سازمانی بر کارایی سازمانی فراهم می سازند.
مقدمه
برای بقا در محیط متغیر امروزی، سازمان ها مجبور به ارزیابی مجدد و مستمر محصولات و خدمات و مرز بازار خود در مقایسه با سایر سازمان ها و روندهای نوظهور هستند. در چنین محیطی، خلاقیت و کارایی از جمله عوامل حیاتی و مهم برای سازمان های خصوصی و دولتی هستند (سرات 2009 کانکار 2013 مانزور 2014). سازمان ها به دنبال روش هایی برای بهبود خلاقیت و کارایی از نظر عملکرد افراد (کارمندان خود) و سازمان هستند تا بتوانند مزیت رقابتی را کسب کرده و آن را حفظ نمایند (فوستر و کاپلان 2011). خلاقیت را می توان به این صورت تعریف کرد: تعامل بین شایستگی و لیاقت، فرایند و محیطی که از طریق آن یک فرد یا گروه می توانند محصول قابل درک و محسوسی را تولید نمایند که جدید و سودمند در زمینه ی اجتماعی است (پلاکر و داو 2004) و خلاقیت سازمانی را می توان به عنوان تابعی از خروجی ها و نتایج خلاقانه ی اجزای اصلی آن و تاثیرات زمینه ای مانند فرهنگ سازمانی، پاداش ها و منابع در نظر گرفت (وودمن و سایر و گریفین 1993). از سوی دیگر، یک سازمان خلاق به این صورت مشخص می شود: هر نهاد تجاری یا کسب و کار که منبع اصلی درامد آن از تولید ایده ها، فرایندها، محصولات یا خدمات جدید و مناسب برای مواجهه با مسائل ارباب رجوع یا فرصت های شناسایی شده به دست می آید (اندریوپولوس 2000).
Abstract
Some have argued social capital provides synergy for creative cooperation among employees. Creativity and efficiency have been established as two concepts that oppose each other; however, they are both essential to maintain the competitiveness of an organization. This study investigated the interaction between social capital on organizational creativity and efficiency and examined the links between organizational creativity and efficiency. In addition, it is aimed to provide recommendations based on results regarding the effectiveness of social capital on organizational creativity. In this empirical study, the data on perceptions concerning social capital, organizational creativity and organizational efficiency was gathered by means of a questionnaire completed by 131 managers working in the Turkish Employment Agency. Subsequently, data was analyzed with the SmartPLS software and presented in tables. The findings showed that social capital has an effect on organizational creativity and organizational efficiency. Results also provided support for the effect of organizational creativity on the organizational efficiency.
1. Introduction
To survive in today’s rapidly changing environment, organizations are compelled to continuously re-evaluate their products, services, and their market edge in comparison with other organizations and the emerging trends. In such an environment, creativity and efficiency are vital elements for public and private organizations (Cankar, 2013; Manzoor, 2014; Serrat, 2009). Organizations increasingly search for ways to improve creativity and efficiency in terms of the performance of individuals (their employees) and the organization as a whole in order to gain and maintain a competitive advantage (Foster & Kaplan, 2011). Creativity can be defined as “the interaction among aptitude, process, and environment by which an individual or group produces a perceptible product that is both novel and useful as defined within a social context” (Plucker, Beghetto, & Dow, 2004), and organizational creativity is considered as a function of the creative outputs of its constituents and contextual effects such as organizational culture, rewards, resources (Woodman, Sawyer, & Griffin, 1993). On the other hand, a creative organization is characterized as “any business entity whose main source of income comes from the production of novel and appropriate ideas, processes, products or services to tackle clients’ problems or opportunities identified” (Andriopoulos, 2000, p. 16).
هایلایت پژوهش
چکیده
مقدمه
سابقه و زمینه نظری و فرضیات
سرمایه اجتماعی و خلاقیت سازمانی
سرمایه اجتماعی و کارایی سازمانی
خلاقیت سازمانی و کارایی سازمانی
روش
شرکت کنندگان
معیارها
روند و رویه
نتایج
نتیجه گیری
بیانیه صریح
Research highlights
Abstract
Introduction
Theoretical Background and Hypotheses
Social Capital and Organizational Creativity
Social Capital and Organizational Efficiency
Organizational Creativity and Organizational Efficiency
Method
Participants
Measures
Procedure
Results
Conclusion
Disclosure statement