چکیده
هدف این مقاله ارائه یک چارچوب جدید است تا تصوری از فرآیند مد که "مدل فرآیند دگرگونی مد" نامیده می شود ، به دست آید. این مدل تا حد زیادی تحقیق قبل درباره فرآیند مد را کامل می کند ، خلأهای مهمی که نظریه ایجاد کننده اثر متقابل نمادین (SI) مد ، حذف کرده را پر می کند ، و تعدادی از پیش بینی های جدید را درباره برگردان گرایش های اجتماعی به سبک زندگی های خاص و تفاوت های فردی ایجاد می کند. آن سبک زندگی های در حال آشکار شدن توسط طراحان مد به مفاهیم مد و سپس به کالاهای مد برگردان می شوند. مدل، دو نیروی مهم مد را نشان می دهد : "نیروی ایجاد تمایز" و "نیروی اجتماعی کردن". این ها در دو سطح متفاوت (کلان و خرد) و از طریق کارورزان مختلف مد عمل می کنند. دو مطالعه تجربی چارچوب را بررسی می کند : یک مطالعه موردی در سطح کلان و یک مصاحبه مطالعاتی در سطح خرد. تحقیقات حمایت عالی ای برای دوباره مفهوم سازی انجام می دهند و به طور خاص ، پیشنهاد می دهند که ممکن است عوامل روان شناختی فردی امتیاز جدیدی در فرآیند کلی مد و مسیری که در آن مد جدید پدیدار می گردد ، داده شود.
مقدمه
هدف از این مقاله ارائه یک چارچوب جدید است که با آن بتوان فرآیند مدی را که "مدل فرآیند دگرگونی مد" نامیده می شود ، تصور کرد. این مدل با تحقیقات قبلی از این حوزه در مد که شامل نظریه عمل کننده متقابل نمادین یا SI است ، کامل می شود و تعدادی از پیش بینی های جدید را به وجود می آورد. دو تحقیق تجربی انجام شده اند که متغیرهای مرکزی این مدل را تأیید می کنند.
گرایش به سمت تغییر دائمی و پیشرفت عموما در جامعه نوین دیده می شود. مد مشهودترین رسانه ای است که تغییر در آن دیده می شود. مد تغییر در اصول زیبایی شناختی ، اقتصادی ، فرهنگی و زندگی اجتماعی را بازتاب می دهد (Behling,1985;Wilson,1985). افراد و جامعه از مد استفاده می کنند تا سلیقه و شیوه زندگی شان را به نمایش بگذارند (Barnard,1996). مجموعه ای از سلایق و شیوه زندگی معمول اعضای یک جامعه سلیقه و شیوه زندگی آن جامعه را شکل داده و نمایش می دهد (Douglas and Isherwood,1979). بنابراین ، مد و شیوه زندگی یک برهه زمانی حاکی از "روح آن دوران" است (Blumer,1969;Flugel,1930).
Abstract
The purpose of this paper is to present a new framework to conceptualise the fashion process called “the fashion transformation process model”. This model integrates much previous research about the fashion process, fills important gaps that the symbolic interactionist (SI) theory of fashion omits, and makes a number of new predictions about the translation of social trends into specific lifestyles and individual differences. Those new emerging lifestyles are interpreted by fashion designers into fashion concepts and then translated into fashion commodities. The model proposes two important fashion forces: the “differentiating force” and the “socialising force”. These operate at different levels (macro and micro) and through different fashion practitioners. Two empirical studies investigate the framework: a case study at the macro level and a survey interview study at the micro level. The studies provide excellent support for the reconceptualisation and, in particular, suggest that individual psychological factors might be given a new prominence in the overall fashion process and the way in which new fashions emerge.
چکیده
مقدمه
چشم اندازی دیگر درباره مدل سازی سیستم مد : "مدل سازی فرآیند تغییر شکل مد"
سطح ذهنی-کلان
سطح کلان-عملی
سطح خرد-عینی
سطح ذهنی-خرد
نتیجه