چکيده
هدف از این مقاله تفکر درباره کاربردپذیری روشهای تحقیق موجود است که برای ارزیابی کیفیت محیط مصنوع بکار میروند (مانند سازههای معماری و فضاهای داخلی شهری) تا زیبایی و مناسبت ادراک در مقایسه با قابلیت پذیرش ذهنی مکانی خاص برای استفادهکنندگانش بدون سوگیری و بصورت علمی تأیید شود. روشهایی که در ارزیابی راهحلهای معماری و شهرسازی دادههای بدون سوگیری ارائه میکنند روشهای باکیفیتی محسوب میشوند. این در حالیست که، در روش تحقیق ارزیابی پس از اسکان (POE)، و همچنین مطالعات در زمینه ادراک محیطی و تحقیقات پدیدارشناختی، نتایج حاصل نزدیکترین نتایج به انتظارات مولفیناند. نظریه و فرضیات اولیهای برای روش طراحی جدیدی که در تعلیم معماران و شهرسازان آینده بکار خواهد آمد، ارائه شده است که دید بهتری از اهمیت عوامل انسانی در محیط مصنوع حاصل خواهد کرد.
1 مقدمه
خیالپردازی و ساخت «مکانی» که در آن افراد تمایل به بازدید، همزادپنداری و برآوردن نیازهای خودشان دارند، و اغلب دارای «روح مکان» است، یکی از بزرگترین چالشهاست و اگر نتیجهبخش باشد، منشأ رضایتمندی قابلتوجه معمار و سازنده در محیط مصنوع خواهد شد. اغلب هر فضای خاصی «حیات دارد»، زیرا، به عنوان مثال، در محل تلاقی مسیرهای حمل و نقل قرار گرفته، اما به این معنا نیست که مکانی پذیرفتهشده است. استفادهکنندگان باید از آن بهره بگیرند و هیچ انتخاب دیگری ندارند، اما در موقعیتهای بسیاری، با وجود یکنواختی، نقصان و نامرتبی این «ناکجاها»، قلب زندگی و فضایی مملو از تجربیات و خاطرات شخصیاند. بُعد دیگر این مسئله نشان میدهد که علیرغم پتانسیل مکان و تلاش برای احیای حیات، فضایی که بهواقع زیباست ویران شده و با اکراه استفاده میشود. در این زمینه، سوالات زیر مطرح است:چرا فضاهای معماری زشت و ناپاک «روح مکان» دارند و سبب گردآیی انسانها میشوند، در حالیکه، فضاهایی که انصافاً زیبا و تمیزند این گونه نیستند؟ عادت به مکان یا روابط اجتماعی غالب در یک مکان چه ارتباطی با درک فردی زیباییشناسی و ارگونومیک (راحتی و ایمنی استفاده) دارد؟
Abstract
An objective of the taken discourse is cogitation over applicability of available research methods used to assess the built environment quality (i.e. architectural structures and urban interiors) in order to impartially and scientifically verify the beauty and appropriateness of the perception compared to subjective acceptability of a given place by its users. Methods that provide impartial data in architecture and urban solutions evaluation can be considered as quality characteristics. While the results closest to authors’ expectations are obtained in the post-occupancy evaluation (POE) architecture research method, with studies in the field of environmental perception, and results of phenomenological research. Initial concept and assumptions were made for new methodology of design to be used by future architects and urbanists education, which gives more insight about the importance of human factors consideration in built environment.
1 Introduction
Aspiration and execution of a “place” where the people are willing to visit, identify with and care for by themselves, and often possessing the so called genius loci, is one of the biggest challenge and if successful, a source of incredible satisfaction for an architect and life creator in the built environment. A given space often “pulsates with life” since it is located for example at the intersection of transport routes, however, it does not mean the place is accepted. Users must use it having no other choice but in numerous situations, despite their monotony, depletion and untidiness, these “non-places” are life centres, spaces filled in with abundance of personal experience and memories. Another scene of the issue shows that regardless a given place potential and revitalisation efforts, the objectively beautiful/aesthetic space is deserted and unwillingly used. In the light of the foregoing, the following questions arise: why an ugly and dirty architectural space may possess “a genus loci” and assemble people, while an impartially beautiful and clean space will not? What is its reference to individual understanding of aesthetics and ergonomics (comfort and safety of use), to getting used to a place or social relations predominating at that place? What methods can be used to check/verify the issue so as to drawing up relevant conclusions not to make design mistakes or make less of them? Do the research, design and education methods currently used and pertaining to the architectural space development respond to contemporary needs and challenges? Finally, does creating a new paradigm for the problem in question make sense and take a chance?
چکيده
1 مقدمه
2 زیباییشناسی در معماری - استفاده میکنم، پس ارزیابی خواهم کرد
3 طراحی و تحقیق در معماری و شهرسازی
3.1 روش تحقیق کیفی (براساس مقاله کی. فراس ۲۰۱۲)
3.2 مسائل ادراک محیطی و پدیدارشناسی
4 خلاصه
Abstract
1 Introduction
2 Aesthetics in Architecture – I Use, so I Evaluate
3 Designing and Research in Architecture and Urban Planning
3.1 Quality Research Method (According to K. Fross 2012)
3.2 Problems of Environmental Perception and Phenomenology
4 Summary