چکیده
هدف – پژوهش حاضر بررسی می نماید که کدام ابعاد سیستم کنترل مدیریت (MCS ) ادراک عدالت سازمانی را افزایش داده و از رفتار غیر اخلاقی در ادراک مدیران می کاهند. هدف از این مقاله اعتباربخشی به مدل نظری پژوهش لانگوین و مندوزا (2012 )، و آزمودن فرضیه های نظری مطرح شده توسط نویسندگان مقاله است.
طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد پژوهش- یک نظرسنجی از شرکت های فهرست شده در مجله بهترین و بزرگترین بررسی انجام شد و جامعه آماری نمونه متشکل از 102 پاسخ دهنده به این پژوهش بود، که شامل 41 مدعی می شدند.
یافته ها - نتایج این مدلسازی ساختاری معادله نشان می دهد که تعریف اهداف، ادراک عدالت رویه ای را افزایش می دهد، ولی با توجه پاداش مدیران شاهد افزایش یکسان آن نیستیم. به همین ترتیب، صرف نظر از جنبه هایی که در ارزیابی عملکرد توسط مدیران غیرقابل کنترل هستند، این امر به ادراک عدالت رویه ای و توزیعی منتهی نمی شود. با این حال، بازخورد کیفیت منجر به درک این قضیه می شود که سیستم کنترل مدیریتMCS منصفانه است. ادراک عدالت رویه ای و توزیعی همچنین در استفاده شرکت از معیارهای چندگانه کارایی مشاهده شده است.
محدودیت ها/ پیامدهای تحقیق - عوامل دیگری که مورد بررسی قرار نگرفته اند ممکن است در کاهش رفتار های غیر اخلاقی مداخله یا مشارکت نمایند ( ایجاد کسری عمدی در بودجه و دستکاری داده ها )
اصالت / اعتبار پژوهش - تنها متغیری که در کاهش رفتار غیر اخلاقی دخالت می کند، کیفیت بازخورد است. عدم اثبات همه فرضیه ها، تکرار این پژوهش را در زمینه های دیگر به منظور اعتبار سنجی تجربی مدل نظری لنگوین و مندوزا (2012 ) می طلبد.
1. مقدمه
عدالت سازمانی از نظر اجتماعی، نگرش و رفتار افراد را در محل کار شکل داده و تحت تأثیر قرار می دهد ( فولگر و کنوسکی ، 1989 ). عُمر (2006) ذکر نمود که عدالت سازمانی به ادراک کارکنان نسبت به آنچه در محیط کار خود منصفانه یا غیر منصفانه می دانند، اشاره دارد. از این رو، عدالت سازمانی که با عنوان انصاف سازمانی نیز مورد اشاره قرار گرفته، به عنوان انصاف ادراک شده توسط کارکنان در مورد روابط کاری درون سازمان درک می شود.
Abstract
Purpose This study investigates which dimensions of the management control system (MCS) increase the perception of organizational justice and reduce unethical behavior in the perception of managers. The purpose of this paper is to validate the theoretical model of the study of Langevin and Mendoza (2012), testing the theoretical hypotheses formulated by the authors.
Design/methodology/approach A survey was performed in companies listed among the Best and Largest of Exame Magazine, and the sample is composed of 102 respondents of the research, which consists of 41 assertions.
Findings The results of the structural equation modeling show that the definition of objectives increases the perception of procedural justice, but the same was not observed regarding the remuneration of the managers. Likewise, disregarding aspects that are uncontrollable by managers in performance evaluation does not lead to the perception of procedural and distributive justice. However, feedback quality leads to the understanding that the MCS is fair. Perception of procedural and distributive justice was also observed in the use of multiple measures of performance by the company.
Research limitations/implications Other factors that have not been investigated may interfere with and contribute to the reduction of unethical behavior (budget slack and data manipulation).
Originality/value The only variable that interferes in the reduction of unethical behavior is feedback quality. The non-confirmation of all the hypotheses instigates the replication of the research in other contexts for empirical validation of the theoretical model of Langevin and Mendoza (2012).
1. Introduction
Organizational justice is socially constructed and influences people’s attitudes and behaviors in the workplace (Folger and Konovsky, 1989). Omar (2006) mentions that organizational justice refers to employees’ perceptions of what they consider fair or unfair in their work environment. Therefore, organizational justice, also referred to as organizational fairness, is understood as the fairness perceived by the employees regarding the work relations within the organization.
چکیده
1. مقدمه
2. چارچوب نظری پژوهش
2. 1. ادراک عدالت سازمانی در سیستم کنترل مدیریت
2. 2. رفتار غیر اخلاقی: ایجاد کسری عمدی در بودجه و دستکاری داده ها
2. 3. پژوهش لانگوین و مندوزا (2012 )
3. روش شناسی پژوهش
4. توضیحات و تجزیه و تحلیل نتایج
4. 1. تجزیه و تحلیل توصیفی
4. 2. مدل اندازه گیری
4. 3. مدل ساختاری و آزمودن فرضیه ها
5. نتیجه گیری
5. 1. مفاهیم نظری
5. 2. مفاهیم عملی
5. 3. محدودیت ها و / یا مطالعات تحقیقاتی آینده
Abstract
1. Introduction
2 Theoretical framework
2.1 Perception of organizational justice in the management control system
2.2 Unethical behavior: creation of budgetary slack and data manipulation
2.3 Study of Langevin and Mendoza (2012)
3. Research methodology
4. Description and analysis of results
4.1 Descriptive analysis
4.2 Measurement model
4.3 Structural model and hypothesis test
5. Conclusions
5.1 Theoretical implications
5.2 Practical implications
5.3 Limitations and/or future research studies