چکیده
مفهوم قدرت نرم در سال های اخیر قدرت نفوذ و تاثیر زیادی داشته و به عنوان یک مفهوم برای اطلاع رسانی در مورد ابعاد فرهنگی روابط بین المللی و نیز ارائه راهنمای عملی برای سرمایه گذاری دولت در گسترش بین المللی رسانه های خبری و سرگرمی عمل می کند. یکی از مکان هایی که این مفهوم بیشترین نفوذ را در آن داشته است، چین بوده است، که در آن این مفهوم برای حمایت از گسترش بین المللی تلویزیون مرکزی چین و رشد اختلاط رسانه های سرگرمی چینی استفاده شده است. با این حال، در این مقاله استدلال شده است که این مفهوم بر درک ضعیف ابعاد فرهنگی قدرت و مدل انتقال ارتباطات متکی است. در نتيجه، یک تمايل برای ایجاد یک بایاس توزیعی در سرمايه گذاري در ديپلماسي فرهنگي به وجود آمده و توجه نسبتا کمی به نحوه برخورد مخاطبان به محتوای رسانه هاي بين المللي شده است. با توجه به مورد چین، این استدلال شده است که احتمال حمایت از رسانه های سرگرمی بیشتر از احتمال حمایت از آرمان های دولت چین نسبت به رسانه های خبری است، هرچند که اخبار به دلایل سیاسی در اولویت قرار داده می شوند. به طور مفهومی تر، بحث در مورد استراتژی های قدرت نرم ملی و ارتباط آنها با رسانه های جهانی به نیاز به رویکردهای جدید در مطالعات رسانه ها و ارتباطات جهانی اشاره می کند که می توان آن را پس از جهانی شدن نام گذاری کرد، که این امر می تواند نقاط قوت و ضعف در اقتصاد بحرانی سیاسی و رویکرد های جهانی شدن رسانه ها، و تشخیص مركزیت مداوم دولت های ملی برای ساخت جریان های رسانه های جهانی از طریق مرزهای منطقه ای را نشان دهد.
جنگ نرم - استفاده گسترده و تعاریف گیج کننده
یکی از ویژگی های مذاکرات اخیر در مورد قدرت نرم و دیپلماسی فرهنگی این است که با افزایش استفاده از اصطلاح "قدرت نرم"، ابهام خاصی در تعریف این اصطلاح وجود دارد. تاثیرگذارترین تعریف از قدرت نرم همچنان همان تعریفی است که توسط Joseph S Nye، نظریه پرداز روابط بین المللی دانشگاه بین المللی دانشگاه هاروارد پیشنهاد شده است، که بیان می کند که قدرت نرم "توانایی کسب آن چیزی است که می خواهید از طریق جذابیت به جای اعمال فشار یا پرداخت پول " بوده (Nye, 2004, p. x) و با "توانایی شکل دادن اولویت های دیگران" در ارتباط است (Nye, 2004, p. 5). Nye در اولین کتاب خود در رابطه با این موضوع به نام "تغییر ماهیت قدرت آمریکایی" که در سال 1990 منتشر شده است، به دنبال تمایز قدرت فرماندهی مرتبط با قدرت اقتصادی و نظامی از قدرت مشترک یا قدرت نرم "تنظیم دستور کار و تعیین چارچوب یک مذاکره" بوده است (Nye, 1990, p. 32). Nye (2011, p. 84) استدلال کرده است که قدرت نرم یک کشور بر سه پایه استوار است:
1. فرهنگ (در مکان هایی که برای دیگران جذاب است)؛
2. ارزش های سیاسی (زمانی که آنها در داخل و خارج از کشور زندگی می کنند)؛
3. سیاست های خارجی (زمانی که دیگران این ها را قانونی و دارای قدرت اخلاقی می بینند).
Abstract
The concept of soft power has been highly influential in recent years, both as a concept to inform understanding of the cultural dimensions of international relations and as providing a practical guide to state investment in the international expansion of both news and entertainment media. One of the places where it has been most influential has been China, where is has been used to support the international expansion of China Central Television and the growth of Chinese entertainment media conglomerates. It is argued in this article, however, that the concept rests upon a weak understanding of the cultural dimensions of power and upon the transmission model of communication. As a result, there has tended to be a distributional bias in investing in cultural diplomacy and relatively little attention has been given to how audiences actually engage with international media content. Applied to the Chinese case, it is argued that support for entertainment media is more likely to support the aspirations of the Chinese government than news media, although news is likely to be prioritized for political reasons. At a more conceptual level, discussion of national soft power strategies and their relation to global media points to the need for new approaches in global media and communication studies, that could be termed postglobalization, that can address strengths and weaknesses in both critical political economy and media globalization approaches, and recognize the continuing centrality of nation states to the structuring of global media flows across territorial boundaries.
Soft power—proliferating uses and confusing definitions
One of the features of recent debates surrounding soft power and cultural diplomacy is that, as use of the term “soft power” has increased, there has been a blurring of specifics surrounding the definition of the term. The most influential definition of soft power remains that proposed by the Harvard University International Relations Theorist Joseph S Nye, which defined soft power as “the ability to get what you want through attraction rather than coercion or payments” (Nye, 2004, p. x) and the associated “ability to shape the preferences of others” (Nye, 2004, p. 5). In his earliest book addressing the topic, Bound to Lead: The Changing Nature of American Power, published in 1990, Nye sought to distinguish the command power associated with economic and military power from the co-optive or “soft” power of “setting the agenda and determining the framework of a debate” (Nye, 1990, p. 32). Nye (2011, p. 84) has argued that the soft power of a country rests upon three pillars:
1. Culture (in places where it is attractive to others);
2. Political values (when these live up to them at home and abroad);
3. Foreign policies (when others see these as legitimate and having moral authority).
چکیده
جنگ نرم - استفاده گسترده و تعاریف گیج کننده
مذاکرات قدرت نرم در چین
از قدرت نرم تا قدرت فرهنگی: تشریح ابعاد ارتباطات دیپلماسی فرهنگی
قدرت فرهنگی و دیپلماسی عمومی: برخی از مقایسه های بین المللی
نتیجه گیری: پس از جهانی شدن؟
Abstract
Soft power—proliferating uses and confusing definitions
Soft power debates in China
From soft power to cultural power: restating the communication dimensions of cultural diplomacy
Cultural power and public diplomacy: some international comparisons
Conclusion: post-globalization?