چکیده
هدف از این مقاله بررسی مسائل مربوط به رابطه میان مدیریت کیفیت جامع ( تی کیو ام) و عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط است. در این مقاله همچنین بر لزوم متغیر میانجی موسوم به یادگیری سازمانی در رابطه بین مدیریت کیفیت جامع و عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط تاکید میشود. در حقیقت در تحقیق مفهومی پیشرو ، با مروری جامع بر پیشینه تحقیق، به توسعه گزارههای مربوط به رویههای مدیریت کیفیت جامع، یادگیری سازمانی و عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط پرداخته خواهد شد. انتظار میرود مدیریت کیفیت جامع بر یادگیری سازمانی و عملکرد کسب و کارهای مذکور تاثیر مثبت بر جا گذارد. در عین حال به منظور اجرای تحلیل های تجربی با هدف ارزشیابی و/ یا تغییر گزارههای این تحقیق، باید پژوهشهای بیشتری صورت پذیرد.
1. دیباچه
کسب و کارهای کوچک و متوسط در مالزی به توسعه اقتصاد کشور و رسیدن به وضعیت درآمدی مطلوب 2020 کمک بسیاری میکنند. دولت مالزی با اجرای طرحهای مختلف نظیر مدل جدید اقتصادی ( نی ایی ام) ، طرح تحول اقتصادی ( ایی تی پی) ، حوزههای کلیدی در اقتصادی کشور ( ان کی ایی اِی) ، طرحهای اصلاحات راهبردی ( اس آر آی) ، شورای ملی توسعه کسب و کارهای کوچک و متوسط ( ان اس دی سی) ، طرح اساسی کسب و کارهای کوچک و متوسط 2020- 2012 و برنامه دهم مالزی ، گامهای متعددی را برای تحقق این چشمانداز برداشته که همگی در پی کمکهای همهجانبه و ایجاد فرصتهای کافی برای این کسب و کارها برای توسعه در بازار داخل یا خارج بوده است. در سال 2010 کسب و کارهای کوچک و متوسط نقش عمدهای را در توسعه اقتصاد کشور ایفا کردند چراکه سهم این کسب و کارها از تعداد شرکتهای تاسیس شده در مالزی، تولید ناخالص داخلی، میزان اشتغال و مجموع کل صادرات به ترتیب 2/99%، 32%، 59% و 19% بوده است ( طرح اساسی کسب و کارهای کوچک و متوسط 2020-2012). تمامی این ارقام اهمیت کسب و کارهای مذکور در شکلدهی به دورنمای اقتصادی مالزی را نشان میدهد.
4. بحث و نتیجهگیری
چارچوب پیشنهادی به بررسی نقش میانجی یادگیری سازمانی بر رابطه بین مدیریت کیفیت جامع و عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط میپردازد. ماهیت رقابتی کسب و کارهای امروزی شرکتها را به بهبود مستمر عملکرد خود وامیدارد. این هدف را میتوان با توسعه فرهنگ مبتنی بر کیفیت و بهکارگیری اصول مدیریت کیفیت جامع محقق ساخت. شرکتهای بزرگ و کوچک در بخش تولید و خدمات، سازمانهای چند ملیتی ( دمیربگ و دیگران، 2006) در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه ( آدام و دیگران، 1996) با تکیه بر این اصول به مزیتها و منافع بیشتری دست یافتهاند. بنابراین در این تحقیق به بررسی این مساله پرداختیم که چگونه کسب و کارهای کوچک و متوسط میتوانند با استفاده از روشهای مدیریت کیفیت جامع مزیتهای موردنظر خود را کسب کرده و ضمن افزایش موفقیت خود در حوزه یادگیری سازمانی، بر عملکرد خود تاثیری مثبت برجا گذارند.
Abstract
The purpose of this paper is to explore the pertinent issues in the relationship between Total Quality Management (TQM) and SME performance. This paper also discusses the need for mediation in the relationship between TQM and SMEs performance, namely organization learning. The conceptual paper undertakes a thorough review of the relevant literature before developing propositions regarding practices of TQM, organization learning and performance of SMEs. The paper anticipates that TQM will support both organization learning and performance of SMEs. Future research should be conducted to carry out an empirical analysis to validate and/or modify the propositions presented in this paper.
1. Introduction
SMEs in Malaysia positively contribute to the development of the Malaysian economy and achievement of highincome nation status in year 2020. The Malaysian government has taken several steps to nurture this vision with the establishment of various programs such as the New Economic Model (NEM), Economic Transformation Programme (ETP), National Key Economic Areas (NKEAs), Strategic Reform Initiatives (SRIs), National SME Development Council (NSDC), SME Master plan 2012-2020, 10th Malaysian plan, with the objective of providing full assistance and opportunities for SMEs to develop either locally or abroad market. SME in Malaysia served an important role in the development of the Malaysian economy in 2010, contributing 99.2% of total business establishments in Malaysia, with a 32% share of GDP, 59% share of employment and 19% share of total exports (SME Masterplan 2012-2020). These figures demonstrate the importance of SMEs in shaping Malaysian economic landscape.
4. Discussion and Conclusion
The proposed framework focuses on examining the mediating effect organization learning on the relationship between TQM and SMEs performance. The competitive nature of modern-day business forces a firm to continuously improve business performance. This can be done by developing a quality culture and applied the principles of TQM. Companies large and small, in the manufacturing and service sector, multinational (Demirbag et al., 2006) and developed and developing countries (Adam et al., 1996) have applied the principle of TQM that can generate more benefits and advantages. This proposed study will deal with how SMEs gain benefits through TQM practices in enhancing the success of organization learning capability, thus having a positive impact on performance.
چکیده
1. دیباچه
2. پیشینه تحقیق
2-1. عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط
2-2. مدیریت کیفیت، یادگیری سازمانی و عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط به عنوان مشکلات مدیریتی
2-3. مدیریت عملیات و مدیریت کیفیت جامع
2-4. مدیریت کیفیت جامع و یادگیری سازمانی
2-5. رویههای مدیریت کیفیت جامع ( تی کیو ام)
2-6. یادگیری سازمانی
3. توسعه نظری و فرضیههای تحقیق
3-1. مدیریت کیفیت جامع و عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط
3-2. مدیریت کیفیت جامع و یادگیری سازمانی
3-3. یادگیری سازمانی و عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط
3-4. نقش میانجی یادگیری سازمانی در رابطه بین مدیریت کیفیت جامع و عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط
4. بحث و نتیجهگیری
Abstract
1. Introduction
2. Literature review
2.1. The Performance of SMEs
2.2. Quality Management, Organization Learning and SMEs Performance as Managerial Problems
2.3. Operations Management and TQM
2.4. TQM and Organization Learning
2.5. Total Quality Management (TQM) Practices
2.6. Organization Learning
3. Theoretical and Hypothesis Development
3.1. TQM and SMEs Performance
3.2. TQM and Organization Learning
3.3. Organization Learning and SMEs Performance
3.4. Organization Learning Mediate TQM and SMEs Performance
4. Discussion and Conclusion