بعضی از محققان متذکر شده اند که تعداد زیادی از اصطلاحات مربوط به مفهوم خویشتن به تدریج وارد ادبیات این فعلم شده اند. تعدادی از این اصطلاحات که مبهم یا مترادف هستند، باعث سردرگمی و حشو شده اند. به منظور کاستن از این مشکل، روشی جدید و سامانمند به منظور بررسی روابط احتمالی بین تعدادی از اصطلاحات کلیدی مربوط به خویشتن ارائه می دهیم. همچنین طرح طبقه بندی جایگزینی برای اصطلاحات مربوط به خویشتن به شرح زیر پیشنهاد میدهیم: 1- اصطلاحات اساسی مربوط به فرایند کلی خودادراکی(مانند خودآگاهی)، 2- اصطلاحات غیر خویشتنی که به شکل قابل توجهی وابسته به تعداد دیگری از اصطلاحات خویشتنی می باشند (مانند هشیاری و نظریه ذهن)، 3- فرایندهای مربوط به خودِ اجرایی و دربرگیرنده عاملیت، اراده و خویشتن داری (مانند خود گردانی)4- برداشت از خود که عبارت است از انگاره ها و احساسات راجع به خود (مانند عزت نفس). سه گروه دیگری که در این مقاله مورد بحث قرار نگرفته اند عبارتند از خود جانبداری، واکنش به خود، و سبک میان فردی. احتمالا تعاریف روشنی برای برخی از با اهمیتترین و پر کاربردترین واژه های مربوط به خویشتن پیشنهاد شده است. این تعاریف درون جداولی که به منظور جست و جوی تعریف و همچنین اصطلاحات مرتبط تهیه شده است، ارائه می شوند.
مقدمه
مارک لاری در سرمقاله خود برای شماره ویژه خود و هویت (2004، صفحات 3-2) درباره "چیستی خویشتن" چنین نوشت: "... احتمالا این رشته به منظور در بر گیری مجموعه ای از اصطلاحات دقیق، واضح و روشنی که برای هر یک از پدیده هایی که زیر چتر خویشتن و هویت مطالعه می کنیم، به آهستگی حرکت نماید... هر اصطلاح روشن و دقیقی که فرد به کار میبرند به تقویت رابطه و کاهش آشفتگی نیز کمک خواهد کرد."
نتیجه گیری
یک تحقیق علمی موثر درباره خویشتن متکی بر استفاده از اصطلاحات روشن می باشد که کارکردها و عملکردهای اصلی ان را توصیف نمایند. متاسفانه می توان در ادبیات یک اصطلاح مربوط به خویشتن مثال های فراوانی از تعاریف متفاوت یافت؛ مشکل دیگر در استفاده از اصطلاحات مختلف برای اشاره به یک مفهوم یکسان است. طبقه بندی یکدست اصطلاحات خویشتنی در حال حاضر ناقص می باشد و مقاله حاضر چهارچوبی مقدماتی در این مسیر پیشنهاد می دهد. معتقدیم یک سیستم طبقه بندی صرفه جو اما جامع باید شامل اصطلاحات پایهای مربوط به کل فرایند خود اردراکی، اصطلاحات غیر خویشتنی که ارتباط مهمی با اصطلاحات دیگر خویشتنی دارند، فرایندهای مرتبط با خود اجرایی و برداشت ها از خود باشد. همچنین به بررسی این موضوع پرداختهایم که اصطلاحات خویشتنی مختلف چگونه ممکن است باهم مرتبط باشند. برای مثال گفت و گوی درونی بیانگر یک فعالیت شناختی اساسی است که منجر به دو شکل احتمالی تمرکز بر خود یعنی تعمق در خود و خود نشخواری می شود، که این دو، خود به روش های پیچیدهای با فرایندهای شخصی مثبت (مانند نظریه ذهن) یا اختلالی (مانند خود تخریبی) بسیاری در ارتباط هستند. مدل پیشنهادی خود را هم جدول جستوجو و هم یک راهنما می دانیم که در ان به روش های بسیاری تعریف و کاربردپذیری متغیرهای شخصی امکان پذیر است.
Some scholars have noted that an impressive number of self-related terms have been gradually introduced in the scientific literature. Several of these terms are either ill-defined or synonymous, creating confusion, and redundancy. In an effort to minimize this problem, I present a novel and systematic way of looking at possible relations between several key self-terms. I also propose a tentative classification scheme of self-terms as follows: (1) basic terms related to the overall process of self-perception (e.g., selfawareness), (2) non self-terms that are importantly associated to some other self-terms (e.g., consciousness and Theory of Mind), (3) processes related to the executive self and involving agency, volition, and self-control (e.g., self-regulation), and (4) self-views, that is, the content and feelings about the self (e.g., self-esteem). Three additional categories not discussed in this paper are self-biases, reactions to the self, and interpersonal style. Arguably unambiguous definitions for some of the most important and frequently used self-terms are suggested. These are presented in tables meant for the reader to search for definitions as well as related terms.
INTRODUCTION
Mark Leary offered the following observation in his Editorial for a special issue on “What Is the Self?” in Self and Identity (2004, pp. 2–3): “... perhaps the field will move slowly to embrace a set of precise, clear, and distinct terms for each of the phenomena that we study under the self and identity umbrella... Whatever terms one uses, providing clear and precise definitions will also help to promote communication and minimize confusion.”
CONCLUSION
An efficient scientific investigation of the self relies on the use of clearly defined terms that describe its multiple underlying operations and functions. One can unfortunately find many examples in the literature of single self-terms being differently defined; another problem consists in the use of different terms to designate the same construct. A unified taxonomy of selfrelated terms is currently lacking and the present paper offers a preliminary framework in that direction. I propose that a parsimonious yet inclusive classification system should include basic terms related to the overall process of self-perception, non-self-terms that are importantly associated to some other selfterms, processes related to the executive self, and self-views. I also look at how various self-terms may be related, suggesting for instance that self-talk represents a fundamental cognitive activity leading to two possible forms of self-focus, self-reflection and selfrumination, themselves linked in complex ways to a host of other positive (e.g., ToM) or dysfunctional (e.g., self-destruction) selfprocesses. I view my proposed model both as a look-up table and as a guide to the many ways in which one might experimentally define and operationalize self-variables.
مقدمه
اصطلاحات پایه ای مربوط به خود ادراکی
اصطلاحات غیر خویشتنی مرتبط
فرایندهای شخصی
برداشت ها از خویشتن
روابط بین اصطلاحات مربوط به خویشتن
نتیجه گیری
INTRODUCTION
BASIC TERMS RELATED TO SELF-PERCEPTION
RELATED NON-SELF-TERMS
SELF-PROCESSES
SELF-VIEWS
RELATIONS BETWEEN SELF-TERMS
CONCLUSION