در سال 2006، ما نشان دادیم که بعداز وارد کردن ژن های کد کننده ی 4 فاکتور رونویسی Oct3/4، Sox2، Kif4 و c-Myc توسط ویروس ها به درون فیبروبلاست های موشی بالغ و جنینی، آن ها ویژگی هایی را کسب می کنند که مشابه با ویژگی های سلول های بنیادی جنینی (ES) است (تاکاشاکی و یاماناکا 2006). ما این سلول ها را سلول های بنیادی القا شده ی پرتوان نامیدیم (iPS). اولین نسل سلول های iPS از نظر مورفولوژی، تکثیر، بیان برخی ژن های مارکر سلول های ES و تشکیل تراتوما، مشابه با سلول های ES بودند. به هرحال، این سلول های iPS یک الگوی بیان ژن کلی متفاوتی نسبت به سلول های ES داشتند و در ایجاد موش کایمری بالغ شکست خورده بودند. در سال 2007، انتقال سلول های زاینده (ژرم لاین) با سلول های iPS موشی ممکن شد (میسنر و همکارانش 2007؛ اوکیتا و همکارانش 2007؛ ورینگ و همکارانش 2007) و سلول های iPS از فیبروبلاست های انسانی تولید شدند (پارک و همکارانش b2008؛ تاکاشاکی و همکارانش 2007؛ یو و همکارانش 2007).
نتایج
من اعتقاد دارم که چند سال بعد، ما شاهد پیشرفت های زیادی در درک کاربردهای in vitro تکنولوژی سلول-های iPS خواهیم بود. اما ما نمی توانیم خیلی دقیق بگوییم که چه زمانی می توان از تکنولوژی سلول های iPS برای پزشکی ترمیمی استفاده کرد. هر سلول iPS که توسط هر روشی از هر منبع سلولی تولید شده باشد، مجبور است که از آزمایش های سختی عبور کند تا ایمنی خودش را قبل از کاربرد بالینی تایید کند. دید کلی این است که هرچه فاکتورهای برنامه ریزی مجدد کمتری مورد استفاده قرار بگیرند، سلول های iPS بی خطرتری ایجاد خواهند شد. اما آیا این ساده است؟ ممکن است دستیابی به برنامه ریزی مجدد کامل با یک تعداد کمتری از فاکتورها مشکل باشد. در واقع، برنامه ریزی مجدد نابجا ممکن است موجب ایجاد مقاومت نسبت به تمایز در سلول های iPS شود و از این رو، ریسک تشکیل تراتوما بعداز تمایز جهت دار و پیوند به بیماران را افزایش دهد.
In 2006, we showed that mouse embryonic and adult fibroblasts acquire properties similar to those of embryonic stem (ES) cells after retrovirally introducing genes encoding four transcription factors, namely Oct3/4, Sox2, Klf4, and c-Myc (Takahashi and Yamanaka, 2006). We called these cells induced pluripotent stem (iPS) cells. The first generation iPS cells were similar to ES cells in morphology, proliferation, the expression of some ES cell marker genes, and the formation of teratomas. However, these iPS cells had a different global gene expression pattern from ES cells and failed to produce adult chimeric mice. In 2007, germline transmission was achieved with mouse iPS cells (Meissner et al., 2007; Okita et al., 2007; Wernig et al., 2007), and iPS cells were generated from human fibroblasts (Park et al., 2008b; Takahashi et al., 2007; Yu et al., 2007).
Conclusions
Over the next few years, I believe we will see many advances in the realization of in vitro applications of iPS cell technology. But we cannot be too careful when it comes to applying iPS cell technology to regenerative medicine. Any iPS cells generated by any method from any cell source will have to go through vigorous examination to confirm their safety prior to clinical application. The general view is that the fewer reprogramming factors used, the safer will be the resulting iPS cells. But is it that simple? It may be difficult to achieve complete reprogramming with a smaller number of factors. Indeed, aberrant reprogramming may render iPS cells refractory to differentiation and thereby increase the risk of immature teratoma formation after directed differentiation and transplantation into patients.
کاربردهای درازمدت و چالش ها
کاربردهای کوتاه مدت و چالش ها
پیش گویی هایی برای آینده
از 24 تا 0؟
ویروس؟ پلاسمید؟ مولکول های کوچک؟
فیبروبلاست ها؟ هپاتوسیت ها؟ سلول های خونی؟
سلول های بنیادی سوماتیک القا شده / سلول های اجدادی؟
ارزیابی
نتایج
Long-Term Applications and Challenges
Short-Term Applications and Challenges
Predictions for the Future
From 24 to Zero?
Virus? Plasmid? Small Molecule?
Fibroblasts? Hepatocytes? Blood Cells?
Induced Somatic Stem/Progenitor Cells?
Evaluation
Conclusions