مقدمه
یکی از تولیدکنندگان عمده دوچرخه، برای قطعاتی که وارد کارخانه میشود یک انبار خودکارسازی شده ایجاد نموده است. رباتها بالا و پائین میروند و قطعات را بر اساس کنترل کامپیوتری انتخاب میکنند؛ سپس قطعات به یک نوار نقاله منتقل میشوند و با استفاده از بارکد اسکنر به مسیر تعیین شده برای آنها هدایت میشوند. سپس هر یک از این قطعات بوسیله یک سیستم کامپیوتری به کارگاه مخصوص برای تولید ارسال میشوند. یک خودروی هدایت شده خودکار یک نوار رنگی را دنبال میکند تا بستهها را به کارگاه برساند.
تاسیس و راهاندازی چنین سیستمی چندین میلیون دلار هزینه در بر خواهد داشت. با این حال، کارایی مورد انتظار این سیستم به دلیل مشکلات برنامههای اطمينان از کيفيت قطعات وارده و همچنین وجود گلوگاهها در عملیاتهای متوالی مورد بررسی قرار نگرفته است. یک سیستم کنترل موجودی که به شکل دستی انجام میشود، میتواند به همین کیفیت یا حتی با کیفیت بهتر عمل نماید.
نتیجهگیری
در این مطالعه، یک مدل همسویی راهبردی برای سیستم اطلاعاتی تولید ارائه شده است که مشخصا نیازمندیهای استفاده از ظرفیتهای در حال ظهور در فنآوری اطلاعات را مخاطب قرار میدهد. این مدل بر مبنای نیاز به دستیابی به همسویی در حوزههای ساختاری و زیرساختی، و همچنین یکپارچگی کارکردی میان حوزههای تولیدی و مبتنی بر فنآوری اطلاعات است. این مدل، فرآیندی متحولکننده را مطرح میکند که چهار مرحله دارد و جهت حرکت آن به سمت تبدیل شدن به یک تولیدکننده در تراز جهانی است. از دیدگاه پژوهشی، میتوان از این مدل برای توصیف و طبقهبندی شرکتهایی استفاده نمود که از فنآوری اطلاعات به عنوان یک اهرم برای برنامهریزی برای مواد مورد نیاز بهرهبرداری میکنند. از دیدگاه تصمیمگیری مدیریتی، این مدل شناسایی گزینههای تصمیمگیری مختلف برای استفاده از ظرفیت فنآوری اطلاعات برای برنامهریزی برای مواد مورد نیاز را ممکن میکند.
Introduction
A major bicycle manufacturer establishes an automated warehouse for incoming components. Robots glide up and down the high-rise bays, selecting bins of components under computer control; the bins are passed on to a conveyor system; they move around on a path determined by barcode scanners that identify each bin and route it to a stock picker. The stock picker removes items for despatch to the factory floor as instructed by a computer workstation. An automated guided vehicle rolls off to the factory along a track painted on the floor.
Establishing such a system would cost several millions of dollars. However, the expected efficiency of this system has not yet been observed as a result of difficulties encountered with the quality insurance programme for incoming components, and bottlenecks in the successive operations. A manually operated inventory system might do as well or even better.
Conclusion
A strategic alignment model has been developed in this study for a manufacturing information system that specifically addresses the requirements of leveraging the emerging developments in information technologies. This model is based on the requirement to achieve alignment across structural and infrastructural domains as well as functional integration across manufacturing and IT areas. This model provides an evolutionary process with four different stages which leads towards the goal of a world-class manufacturer. From a research perspective, this model can be used to describe and categorize the emerging examples of exploiting IT as a lever for BPR. From a management decision-making perspective, this model serves the purpose of identifying the different alternatives to leverage IT for BPR.
مقدمه
مدیریت راهبردی فنآوری اطلاعات
راهبرد تولید
راهبرد فنآوری اطلاعات و پیادهسازی آن
مدل همسویی راهبردی
نتیجهگیری
Introduction
Strategic management of IT
Manufacturing strategy
Information technology strategy and implementation
The strategic alignment model
Conclusion