چکیده
ویلیام دِمبسکی ادعا میکند که یک فرآیند تصمیم گیری را طراحی کرده است که تعیین میکند رویدادهای کاملاً غیرمحتمل (با میزان احتمال پایین) که در دنیای طبیعی مشاهده می شوند چه زمانی از طراحی هوشمندانه ناشی گشته اند. من در این مقاله ادعا میکنم که چون هیچ آزمون تصادفی بودن قابل اجرایی از یک آزمون مارتین-لاف فراگیری برتر نیست، بنابراین این آزمون باید بعنوان جایگزینی برای فرآیند تصمیم گیری دمبسکی استفاده شود. بعلاوه فرآیند تصمیم گیری دمبسکی معیوب است چون توضیحات طبیعی قبل از شانس حذف می شوند. دمبسکی همچنین قانون چهارم ترمودینامیک را معرفی می کند؛ این قانون چهارم، «قانون حفاظت از اطلاعات» است که بیان می کند اطلاعات را نمی توان با فرآیندهای طبیعی افزایش داد. با اینحال من در این مقاله با استفاده از نظریه الگوریتمی اطلاع (نظریه الگوریتمی اطلاعات) نشان میدهم که این قانون چیزی بیش از قانون دوم ترمودینامیک نیست. من در این مقاله همچنین نتیجه گیری می کنم که هر گونه بحثی در مورد احتمالات اقدامات طراحی از لحاظ ماهیتی باید بر حسب رویکرد نظریه الگوریتمی اطلاع برای تصادفی بودن و فرآیند تصمیم گیری قوی آن، توصیف گردد.
ویلیام دمبسکی در تعدادی از مطالعات خود – همچون استنباط طراحی (1998)، پذیرایی مجانی نداریم (2002 ب)، و «مشخصات: الگویی که بر هوش دلالت دارد» (2005) – ادعا میکند که یک فرآیند تصمیم گیری قوی وجود دارد که تعیین می کند ساختارهایی که در دنیای طبیعی مشاهده می شوند چه زمانی فرآورده طراحی هوشمند (ID) هستند، نه اینکه فرآورده فرآیندهای طبیعی باشند. طبق تعریفی که در وبسایت مؤسسه اکتشافات (مؤسسه اکتشافات، 2012) ارائه شده است، نظریه طراحی هوشمند بیان میکند که ویژگی های معینی از چیزهای جهانی و زنده، توسط یک علت هوشمند به بهترین شکل توضیح داده می شوند، نه توسط یک فرآیند سرخود (بعنوان مثال یک انتخاب طبیعی). یک نظریه پرداز طراحی از طریق مطالعه و تحلیل مؤلفه های یک سیستم، میتواند تعیین کند که آیا ساختارهای طبیعی مختلف فرآورده شانس، قوانین طبیعی، طراحی هوشمند، یا ترکیبی از اینها هستند.
نتیجه گیری
چندین عیب جدی برای این ادعای دمبسکی وجود دارد که یک فیلتر توضیحی را برای فراهم سازی شواهد واضحی می توانیم مورد استفاده قرار دهیم که ساختارهای مشاهده شده در جهان مستلزم یک توضیح طراحی خارج از طبیعت هستند. بطور خلاصه:
• الگوی طراحی دمبسکی، علل طبیعی را خیلی زود حذف میکند و در نتیجه یک توضیح طراحی را زمانی تحمیل میکند که هیچ کدام از آنها تضمین نمی شوند. انتخاب بین شانس و ID نیست، بلکه بین قوانین طبیعی و ID است.
• دمبسکی تلاش میکند که یک سنجش اطلاعات CSI را تعریف کند تا نشان دهد که ساختارهای منظم متناقض هستند. یک سنجش اصلاح شده بر مبنای ناکارایی کولموگوروف در تصادفی بودن، یک سنجش خیلی نامتناقض تر و مفیدتر برای نظم است.
Abstract
William Dembski claims to have established a decision process to determine when highly unlikely events observed in the natural world are due to Intelligent Design. This article argues that, as no implementable randomness test is superior to a universal Martin-Lof test, this test should be used to replace Dembski’s decision ¨ process. Furthermore, Dembski’s decision process is flawed, as natural explanations are eliminated before chance. Dembski also introduces a fourth law of thermodynamics, his “law of conservation of information,” to argue that information cannot increase by natural processes. However, this article, using algorithmic information theory, shows that this law is no more than the second law of thermodynamics. The article concludes that any discussions on the possibilities of design interventions in nature should be articulated in terms of the algorithmic information theory approach to randomness and its robust decision process.
William Dembski, in a number of works, including The Design Inference (1998), No Free Lunch (2002b), and “Specification: The Pattern that Signifies Intelligence” (2005), claims that there is a robust decision process that can determine when certain structures observed in the natural world are the product of Intelligent Design (ID) rather than natural processes. As defined by the Discovery Institute Web page (Discovery Institute 2012), the theory of ID “holds that certain features of the universe and of living things are best explained by an intelligent cause, not an undirected process such as natural selection. Through the study and analysis of a system’s components, a design theorist is able to determine whether various natural structures are the product of chance, natural law, intelligent design, or some combination thereof.”
CONCLUSION
There are several serious flaws with Dembski’s claim that an explanatory filter can be used to provide clear evidence that structures observed in the universe require a design explanation outside of nature. In summary:
Dembski’s design template eliminates natural causes too early, thereby forcing a design explanation when none is warranted. The choice is not between chance and ID, but between natural laws and ID.
Dembski’s attempt to define an information measure, CSI to identify ordered structures is inconsistent. A modified measure based on Kolmogorov’s deficiency in randomness is a much more consistent and useful measure of order.
چکیده
نظریه الگوریتمی اطلاع (AIT)
ناکارایی در تصادفی بودن، بعنوان یک ابزار سنجش نظم
فرآیند تصمیم گیری دمبسکی برای شناسایی ID
آزمون تصادفی بودن جهانی برای طراحی
مقایسه بین الگوی طراحی دمبسکی و آزمون مارتین-لاف
آنتروپی، اطلاعات، و یک قانون چهارم ترمودینامیک
نتیجه گیری
Abstract
ALGORITHMIC INFORMATION THEORY (AIT)
DEFICIENCY IN RANDOMNESS AS A MEASURE OF ORDER
DEMBSKI’S DECISION PROCESS TO IDENTIFY ID
THE UNIVERSAL RANDOMNESS TEST FOR DESIGN
COMPARISON BETWEEN THE DEMBSKI DESIGN TEMPLATE AND THE MARTIN-LOF¨ TEST
ENTROPY, INFORMATION, AND A FOURTH LAW OF THERMODYNAMCIS
CONCLUSION