چکیده
این مقاله به بررسی رابطه بین انعطافپذیری منابع انسانی، فرهنگ سازمانی و عملکرد سازمانی میپردازد. ما بر اساس تحقیقات انجام شده قبلی، مدلی مفهومی طراحی نمودهایم که این مفاهیم را به یکدیگر پیوند میزنند. فرضیات این مدل عبارتند از اینکه سه بُعد فرعی انعطافپذیری منابع انسانی (یعنی انعطافپذیری مهارتی کارکنان، انعطافپذیری رفتاری کارکنان، و انعطافپذیری روشهای منابع انسانی) بر فرهنگ انطباقپذیری تاثیرگذارند، که به نوبه خود بر نتایج بدست آمده از منابع انسانی و بازار تاثیر میگذارند. دادههای این تحقیق از طریق پرسشنامههای توزیع شده میان مدیران بخش منابع انسانی شرکتهای چندملیتی واقع در شهر هنگکنگ گردآوری شدهاند. نتایج بدست آمده از مدلسازی معادلات ساختاری نشان میدهند که انعطافپذیری رفتاری کارکنان و انعطافپذیری روشهای منابع انسانی، بر فرهنگ انطباقپذیری تاثیراتی مثبت دارند. اگرچه، انعطافپذیری مهارتی کارکنان چنین تاثیری نداشته است. همچنین دریافتهایم که فرهنگ انطباقپذیری تاثیری مثبت بر عملکرد مرتبط با منابع انسانی و عملکرد مرتبط با بازار داشته است.
مقدمه
مفهوم انعطافپذیری در طول یک دهه گذشته توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده است. سانچز (1995) انعطافپذیری را توانایی شرکت در پاسخ به تقاضاهای محیط رقابتی پویا تعریف میکند. انعطافپذیری که یکی از قابلیتهای حیاتی هر سازمان در نظر گرفته میشود، شرکتها را قادر میسازد خود را با نیازمندیهای متنوع و متغییر محیط خارجی انطباق دهند (اِسنو و اِسنل، 1993؛ رایت و بُسوِل، 2002) و مزیت رقابتی و عملکرد برتر بدست آورند و حفظ کنند (سانچز، 1995؛ هیت، کیتس، و دیماری، 1998).
نتیجهگیری
انعطافپذیری منابع انسانی مفهومی جدید است که در سالهای اخیر توجه پژوهشگران بسیاری را به خود جلب کرده است و تاکید اصلی آن انطباقپذیری ویژگیهای کارکنان نظیر دانش، مهارت، و رفتاریی با شرایط محیطی متغییر است. با توجه به دیدگاه مبتنی بر منابع، انتظار میرود که انعطافپذیری منابع انسانی موجب بهبود عملکرد شرکت شود. در این مطالعه، ما یک مدل مفهومی ارائه نمودهایم که از طریق فرهنگ انطباقپذیری، انعطافپذیری منابع انسانی را با عملکرد شرکت مرتبط میسازد. یافتههای جالب توجهی از این پژوهش بدست آمده است که فرضیات ما را تائید میکنند. ما امیدواریم که این مطالعه، مشوق انجام تحقیقات بیشتر شده باشد به نحوی که شناخت ما از مجموعه مسائل پیرامون مدیریت منابع انسانی، فرهنگ سازمانی، و عملکرد شرکت در حوزه شرکتهای چندملیتی را افزایش بدهد.
Abstract
This article explores the relationships between human resource (HR) flexibility, organizational culture, and organizational performance. Drawing on previous works, we develop a conceptual model that links the constructs together. It is hypothesized that the three sub-dimensions of HR flexibility (i.e. employee skill flexibility, employee behaviour flexibility, and HR practice flexibility) affect adaptability culture, which in turn impacts HR-related and market-related outcomes. The data were collected via a questionnaire survey of HR directors/managers in multinational corporations (MNCs) in Hong Kong. The results of structural equation modelling (SEM) reveal the positive effects of employee behaviour flexibility and HR practice flexibility on adaptability culture. Employee skill flexibility, however, exerts no such effect. Further, adaptability culture is found to affect both HR-related and market-related performance in a positive manner.
Introduction
The notion of flexibility has attracted a great deal of research attention in the past decade. Sanchez (1995) defines it as the ability of a firm to respond to various demands from its dynamic competitive environment. Viewed as a critical organizational capability, flexibility enables a firm to adapt to diverse and changing requirements from the external environment (Snow and Snell 1993; Wright and Boswell 2002) and to achieve and maintain competitive advantage and superior performance (Sanchez 1995; Hitt, Keats and DeMarie 1998).
Conclusions
HR flexibility is a new construct that has attracted increasing research attention in recent years. Its emphasis is on adapting employee attributes such as knowledge, skills, and behaviours to changing environmental conditions. Based on resource-based view, HR flexibility is expected to enhance firm performance. In the study, we developed a conceptual model that links HR flexibility to organizational performance via adaptability culture. Some interesting findings have been obtained which supported our hypotheses. We hope that the study spurs additional research that advances our understanding of the set of issues and relationships surrounding HRM, organizational culture, and firm performance in the context of MNCs.
چکیده
مقدمه
مرور ادبیات تحقیق
تشکیل فرضیهها
روششناسی
نمونهها و روشها
اندازهگیری متغییرها
انعطافپذیری مهارتی کارکنان
انعطافپذیری رفتاری کارکنان
انعطافپذیری روشهای منابع انسانی
فرهنگ انطباقپذیری
عملکرد مرتبط با منابع انسانی
عملکرد مرتبط با بازار
راهبرد تحلیلی
نتایج
تشریح مطالب
پیشنهادات نظری و کاربردی
محدودیتهای تحقیق و تحقیقات آتی
نتیجهگیری
Introduction
Literature review
Hypotheses development
Methodology
Sample and procedures
Measurement of variables
Employee skill flexibility
Employee behaviour flexibility
HR practice flexibility
Adaptability culture
Human resource-related performance
Market-related performance
Analytical strategy
Results
Discussion
Theoretical and practical implications
Limitations and future research
Conclusions