چکیده
این مقاله به بررسی تاثیر محدودسازی مزایای تعریفشده طرح بازنشستگی (DB) روی ریسک موسسات حامی و فعالیتهای ریسکپذیر میپردازد. با استفاده از چند نمونه از شرکتهایی که محدودسازی شدیدی روی طرحهای مزایای تعریفشده بین سالهای 2002 و 2007 اعمال کردند، افزایشی را در ریسک کلی (با کمک انحراف معیار EBITDA و بتا دارایی)، ریسک سرمایه (انحراف معیار بازده سرمایه)، و ریسک اعتباری پس از محدودسازی طرح DB (مزایای تعریفشده)، مشاهده میکنیم. افزایش ریسک اعتباری، بر مبنای کاهش در میزان اعتبار و بالا رفتن بازده اوراق قرضه، انعکاس مییابد. زمانیکه به بررسی استراتژیهای سرمایهگذاری میپردازیم، تغییراتی را در سرمایهگذاری مرتبط با مخارج سرمایهای، پیش از محدودسازی پروژههای تحقیق و توسعه ریسکپذیر، و همچنین افزایشی را در تغییر نسبت، مشاهده میکنیم. این استراتژیها (با افزایش تمرکز روی تحقیق و توسعه و تغییر نسبت بالاتر)، باعث بالا رفتن ریسک عملیاتی و مالی میشود که موسسات با آن مواجه هستند. در کل، افزایشی را در ریسکپذیری به دنبال محدودسازی طرح DB، مشاهده میکنیم، و این فرایند همگام به نظریانی است که در آنها، طرحهای DB به صورت «بدهی داخلی» است و منافع مدیران را همراستا با منافع صاحبان سهام قرار میدهد.
1. مقدمه
این مقاله به بررسی تاثیر تغییرات در ساختار طرح بازنشستگی، روی ریسک موسسات و فعالیتهای ریسکپذیر میپردازد. طرح بازنشستگی، به عنوان طرحی است که به موجب آن کارفرما تعهد مینماید تا مستمری کارکنانشان را در آینده به خاطر خدمات آنها طی دوران کاریشان، بپردازند (کیسو و همکاران 2010. صفحه 1050) . مستمریها، بخش قابل توجهی از بسیاری از هزینههای مربوط به حقوق و دستمزد را شامل میگردد. برای نمونه، هزینههای مربوط به بهداشت و مستمری بازنشستگان شرکت جنرال موتور حدود 1784 دلار به ازای تولید هر وسیله نقلیه یا 6.2 میلیارد دلار در سال است (کیسو و همکاران 2010. صفحه 1049) است که حدود 4% کل هزینه سالانه شرکت جنرال موتور را شامل میگردد. با در نظر گرفتن این بخش قابلتوجه هزینههای صرفشده روی مزایای بازنشستگی، هر گونه تغییری در طرح بازنشستگی دارای تاثیر قابلتوجهی روی سرمایهگذاری شرکت و طرحهای استراتژیک، و همچنین مواجهه سهامداران شرکت (به ویژه دارندگان سهاام و اوراق قرضه) با ریسکها، است.
7. نتیجهگیری
این مقاله به بررسی تاثیر محدودسازی مزایای تعریفشده طرح بازنشستگی، روی ریسک شرکت و فعالیتهای ریسکپذیر (سرمایهگذاری، امور مالی، و استراتژیهای عملیاتی) میپردازد. بر مبنای شرکتهای مرتبط با نمونهبرداری ما که محدودسازی شدیدی را روی طرحهای DB در طی دوره 2002 تا 2007 اعمال کردند، افزایشی را در ریسک کلی شرکت بعد از محدودسازی طرح DB مشاهده میکنیم. بررسی تغییرات در سرمایه و ریسک اعتباری، نشان میدهد که چنین افزایشی در قیمتهای تضمینی تجاری شرکت، انعکاس مییابد.
Abstract
This paper examines the impact of a defined benefit (DB) pension plan freeze on the sponsoring firm's risk and risk-taking activities. Using a sample of firms declaring a hard freeze on their DB plans between 2002 and 2007, we observe an increase in total risk (proxied by the standard deviation of EBITDA and asset beta), equity risk (standard deviation of returns), and credit risk following a DB-plan freeze. The increase in credit risk is reflected in a decline in credit ratings and an increase in bond yields for freezing firms. When we examine investment strategies, we observe a shift in investment from capital expenditures before the freeze to more-risky R&D projects after the freeze, and an increase in leverage. These strategies (increased focus on R&D and higher leverage) increase the operating and financial risk the firm faces. Overall, we observe an increase in risk-taking following DB plan freezes, consistent with theories that DB plans act as “inside debt” that aligns managers’ interests with bondholders’.
1. Introduction
This paper examines the effect of a change in the structure of a pension plan on a firm's risk and its risk-taking activities. A pension plan is an arrangement whereby an employer commits to making future payments to employees for service they have provided during their working years (Kieso et al., 2010, p. 1050). Pensions constitute a significant portion of many firms’ total compensation costs. For example, (old) General Motors’ pension and healthcare costs for retirees were about $1,784 per vehicle or $6.2 billion a year (Kieso et al., 2010, p. 1049), about 4% of (old) GM's total annual costs. With such a significant portion of costs spent on pension benefits, any change in the pension plan might have a significant impact on a firm's investment and strategic plans, and therefore the amount of risk stakeholders in the firm (especially stock and bondholders) are exposed to.
7. Conclusion
This paper examines the impact of freezing a defined benefit pension plan on firms’ risk and risk-taking activities (investment, financing, and operational strategies). Based on a sample of firms that report a hard freeze of their DB plans during the period 2002–2007, we observe an increase in total firm risk after DB-plan freezes. An examination of the change in equity and credit risk suggests that such increases are reflected in the prices of the firms’ publicly traded securities.
چکیده
1. مقدمه
2. طرح های بازنشستگی
2.1 طرح های مزایای تعریفشده و سهم الشرکه تعریف شده
2.2 محدودسازی و خاتمه طرح بازنشستگی مزایای تعریف شده
3. فرضیه ها
4. نمونه و آمار توصیفی
5. تحلیل های چندمتغیره
5.1 عوامل تعیین کننده محدودسازی طرح مزایای تعریف شده
5.2 تغییر در ریسک شرکت
5.3 تغییرات عملیاتی و مالی در فعالیت های ریسک پذیر
6. تحلیل حساسیت
6.1 وضعیت سرمایه گذاری
6.2 متغیرهای کنترل دیگر
6.3 تطبیق گرایش امتیاز
7. نتیجه گیری
Abstract
1. Introduction
2. Pension plans
2.1. Defined benefit and defined contribution plans
2.2. Defined benefit pension plan freezes and terminations
3. Hypotheses
4. Sample and descriptive statistics
5. Multivariate analyses
5.1. Determinants of defined benefit plan freezes
5.2. Changes in firm risk
5.3. Operational and financial changes in risk-taking activities
6. Sensitivity analyses
6.1. Funding status
6.2. Additional control variables
6.3. Propensity-score matching
7. Conclusion