چکیده
دورکاری، که مدتهای طولانی به عنوان راهی برای کاهش سفر روزانه و بررسی مسائل و مشکلات ازدحام تبلیغ گردید، در تحقیق راجع به حمل و نقل، به طور گسترده مطالعه و بررسی شده است. سرشماری تجربی نشان داده است که دورکاری، سفر کلی را کاهش می دهد، اما، در حال حاضر چندین مطالعه به روزشده خلاف این قضیه را پیشنهاد می کنند. ضمناً، در بسیاری از کشورها، دورکاری به طور ثابت و پایدار افزایش یافته است، و تعداد معدودی از مطالعات به بررسی زمینه های پرورش دورکاران منظم برای شکل گیری یک اکثریت اولیه پرداخته اند. در اینجا، نحوه تاثیرگذاری دورکاری بر سفر روزانه در چنین محیطی، یعنی سوئد، از سال 2011 تا 2016 را مطالعه می کنیم. بااستفاده از میکروداده های نماینده از Swedish National Travel Survey، مطالعه حاضر رفتار سفردر طول دوره تعریف شده که در آن دورکاری واقعاً تجربه شد، را توصیف نموده، آرایش های متفاوت دورکاری را متمایز نموده و دامنه گسترده ای از نتاج رفتاری سفر را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد. با این اوصاف به این نتیجه می رسیم که دورکاری منجر به کاهش تقاضای سفر، استفاده هر چه بیشتر از روشهای حمل و نقل فعال، و کاهش ازدحام می گردد. اختلافات مهم بین دورکاران تمام وقت و نیمه وقت نیز روشن شده و بر اهمیت درک دورکاری به عنوان یک استراتژی مقابله ای متنوع شده برای سازماندهی فضایی زمانی زندگی روزمره تاکید شده است.
1. مقدمه
طی دهه های مختلف، در تحقیقات انجام شده پیرامون حمل و نقل، روابط بین دورکاری- به عبارتی، کاربا حقوقی که در خانه یا مکانی به غیر از محل کار منظم انجام شده است- و تقاضای سفر، بطور گسترده مطالعه و بررسی شده است (Andreev et al., 2010; Moktharian, 1991 ). بویژه، دورکاری به خاطر پتانسیلش در خصوص جایگزینی یا تغییر (مثلاً، اجتناب از سفر در ساعت شلوغی ) جابجایی و مسافرت روزانه، بسیار مورد توجه قرار گرفته و منجر به سفرهای کمتر و کوتاهتر و تاکید کم بر سیستم های حمل و نقل گردیده است. از سال 1970، عده زیادی امیددارند که سطح دورکاری افزایش یابد، و تغییرات اصلی در الگوهای فعالیت روزانه و ساختار فضایی را پیش بینی کردند (مثلاً، Nilles, 1975; Toffler, 1980 ). تحقیقات تجربی نیز کم و بیش سازگار وبا ثبات بوده و دریافتند که دورکاری جایگزین سفر شده و در کوتاه مدت آن را کاهش می دهد (A ndreev و همکاران، 2010؛ Moktharian، 1991 ). Moktharian (1991) مطالعات اولیه را مرور کرده و به این نتیجه رسید که در میان دورکاران، میزان سفر و رفت و آمد کاهش یافته، و سفرهای کمتری در دوره اوج مصرف انجام شده است. 20 سال بعد، Andreev و همکاران (2010) بیش از 30 مطالعه را مرور کرده و به این نتیجه رسیدند که دورکاری منجر به VMT کمتر (Henderson and Mokhtarian, 1996 ) و سفرهاو جابجایی کمتری می گردد (Hjorthol, 2002 ). با این حال، علی رغم این نتایج تشویق کننده، دورکاری به عنوان یک شیوه کاری، به موفقیت بزرگی دست نیافت که رویاگراهای اولیه پیش بینی کرده بودند. تنها بخش کوچکی از نیروی کار در دورکاری شرکت نمود و اثراتش بر کل سفر، کاملاً اندک و ناچیز تخمین زده شد (Choo و همکاران، 2005).
6. نتیجه گیری
هدف این مقاله، بررسی چگونگی تاثیرگذاری دورکاری بر سفر روزانه در زمینه هایی مثل سوئد از سال 2011 تا 2016 بود که تعداد افرادی با دورکاری منظم، افزایش یافته و یک اکثریت اولیه را تشکیل می دهند. با استفاده از میکروداده های نماینده از نظرسنجی ملی سفر سوئد سه سئوال تحقیق در مورد چگونگی تاثیرگذاری دورکاری تمام وقت و پاره وقت بر 1) تقاضای سفر، 2) انتخاب روش و 3) ترافیک در ساعت شلوغی را خطاب قرار دادیم. روی هم رفته، نتایج بدست آمده نشان می دهد که دورکاری، سفر روزانه افراد را تغییر می دهد. زمانی که نوبت به تقاضای سفر می رسد، متوجه می شویم که دورکاران تمام وقت، در روزی که دورکاری انجام می دهند، سفرهای بسیار کمتر و کوتاهتری انجام داده و احتمال رانندگی آنها با خودرو کمتر از کسانی است که دورکاری انجام نمی دهند. با این حال بخشی از کاهش تقاضای سفر توسط کسانی جبران می شود که دورکاری پاره وقت انجام می دهند.
Abstract
Telework, long promoted as a way to reduce daily travel and address congestion problems, has been extensively studied in transport research. Empirical consensus has long held that telework reduces overall travel, but several updated studies now suggest the opposite. Meanwhile, telework has steadily increased in many countries, and few studies have examined contexts where regular teleworkers have grown to form an early majority. We study how telework influences daily travel in such a context, namely, Sweden from 2011 to 2016. Using representative micro-data from the Swedish National Travel Survey, this study also captures travel behaviour during the defined period when the telework was actually practiced, distinguishing different telework arrangements and analysing a range of travel behavioral outcomes. We conclude that telework leads to reduced travel demand, more use of active transport modes, and congestion relief. Important differences between full- and part-day teleworkers are also highlighted, stressing the importance of understanding telework as a diversified coping strategy for organizing the spatiotemporality of everyday life.
1. Introduction
Relationships between telework1 – i.e., paid work performed at home or at a location other than the regular workplace – and travel demand have been extensively studied in transport research for decades (Andreev et al., 2010; Moktharian, 1991). In particular, telework has received considerable attention due to its potential to replace or modify (e.g., avoiding rush-hour travel) daily commuting, resulting in fewer and shorter trips and reduced stress on transport systems. Since the 1970s, many have put great hope in rising telework levels and predicted major changes in daily activity patterns and spatial structure (e.g., Nilles, 1975; Toffler, 1980). The empirical research was also for a long time more or less consistent, finding that telework replaces and therefore reduces travel in the short run (Andreev et al., 2010; Moktharian, 1991).2 Moktharian (1991) reviewed the early studies and concluded that among those who telework, commuting is reduced, non-commuting trips do not increase, and proportionally fewer peak-period trips are made. Twenty years later, Andreev et al. (2010) reviewed over 30 studies and concluded that all found substitution effects, for example, that telework leads to fewer vehicle miles travelled (VMT) (e.g., Henderson and Mokhtarian, 1996) and fewer commuting trips (e.g., Hjorthol, 2002). However, despite these encouraging conclusions, telework as a work practice did not appear to be the great success that early visionaries predicted. Only a small part of the workforce engaged in telework, and its effects on total travel were estimated to be quite small (Choo et al., 2005).
6. Conclusion
The purpose of this article was to examine how telework influences daily travel in a context where those who telework regularly have grown to form an early majority, namely, Sweden from 2011 to 2016. Using representative micro-data from the Swedish National Travel Survey, we addressed three research questions concerning how full- and part-day telework influence i) travel demand, ii) mode choice, and iii) rush-hour traffic. Overall, our results indicate that telework changes individuals' daily travel. When it comes to travel demand, we find that full-day teleworkers, on the day they engage in telework, make significantly fewer and shorter trips and are less likely to drive a car than those who do not telework. However, some of the decrease in travel demand is offset by those who telework part day.
چکیده
1. مقدمه
2. مروری برادبیات
3. داده ها و روش
3.1. داده ها
3.2. تعاریف متغیر
3.3. رویکرد آماری
4. نتایج
4.1. تقاضای سفر (تولید سفر، PKT و VKT)
4.2. انتخاب روش حمل و نقل
4.3. کاهش ازدحام
5. بحث
6. نتیجه گیری
ABSTRACT
1. Introduction
2. Literature review
3. Data and method
3.1. Data
3.2. Variable definitions
3.3. Statistical approach
4. Results
4.1. Travel demand (trip generation, PKT, and VKT)
4.2. Mode choice
4.3. Congestion relief
5. Discussion
6. Conclusion