چکیده
تا جاییکه می دانیم، با وجود اینکه هوش هیجانی با ویژگیهای اختلال عملکرد هیجانی شناخته میشود اما به عنوان بخشی از شناخت اجتماعی، تا کنون هرگز در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) مورد بررسی قرار نگرفته است. PTSD اغلب همراه با اختلال شخصیت مرزی (BPD) ، به صورت دو اختلال همزمان رخ میدهد. مطالعات مربوط به شناخت اجتماعی و هوش هیجانی در بیماران مبتلا به BPD، یک شناخت اجتماعی ناهنجار را نشان میدهند، اما نتایج متناقضی را در رابطه با هوش هیجانی ارائه میکنند. هدف مطالعه حاضر، ارزیابی هوش هیجانی در بیماران مبتلا به PTSD بدون همزمانی اختلالات BPD، بیماران مبتلا به PTSD با همزمانی اختلالات BPD و بیماران BPD بدون همزمانی اختلالات PTSD و همچنین گروه کنترل سالم است.
71 بيمار مبتلا به PTSD (41 بیمار مبتلا به PTSD بدون همزمانی اختلالات BPD، 30 بیمار مبتلا به PTSD با همزمانی اختلالات BPD)، 51 بيمار مبتلا به BPD بدون PTSD و 63 فرد سالم در آزمون هوش هیجانی (TEMINT) شرکت کردند. در بیماران مبتلا به PTSD بدون همزمانی اختلالات BPD در مقایسه با بیماران مبتلا به BPD بدون PTSD و همچنین گروه کنترل سالم، اختلالاتی از نظر هوش هیجانی مشاهده شد. این اختلالات به احساسات خاصی محدود نمیشد. بیماران مبتلا به BPD تفاوت زیادی با افراد سالم در گروه کنترل نداشتند.این مطالعه شواهدی را در مورد اختلالات هوش هیجانی در PTSD بدون همزمانی BPDدر مقایسه با BPD و افراد سالم در گروه کنترل در خصوص تاثیرگذاری بر طیف گستردهای از احساسات فراهم میآورد.
1. مقدمه
PTSD با اختلالات شناخت اجتماعی مثل احساس انزوا و یا بیگانگی از دیگران مرتبط است. یکی از مدلهایی که شامل ویژگیهای تعامل اجتماعی است، هوش هیجانی است. هوش هیجانی به عنوان "توانایی یک استدلال دقیق با تمرکز بر احساسات و تواناییها در استفاده از احساسات و دانش هیجانی برای ارتقاء سطح تفکر" تعریف شده است (Mayer و همکاران، 2008). به دنبال این تعریف، هوش هیجانی بر بسیاری از ویژگیهای عملکردهای اجتماعی تأثیر میگذارد و در نتیجه میتواند به عنوان یک جنبه از شناخت اجتماعی مد نظر قرار گیرد. شناخت اجتماعی به مجموع فرایندهایی گفته میشود که به افراد این امکان را میدهد تا با یکدیگر بطور آگاهانه یا ناخودآگاه به تعامل بپردازند، و اطلاعات اجتماعی را درک، تفسیر و پردازش کنند (Adolphs، 1999). ساختارهایی که ماهیت شناخت اجتماعی را شامل میشوند، عبارتند از همدلی، نظریه ذهن (Roepke و همکاران، 2012) و هوش هیجانی (Varo و همکاران، 2017). این که همدلی دست کم شامل دو مؤلفه، یک مؤلفه شناختی و یک مؤلفه عاطفی است، بطور گستردهای مورد قبول قرار گرفته است. مؤلفه شناختی به همدلی شناختی اشاره دارد که به معنی توانایی نشان دادن حالت ذهنی دیگران است و همچنین به عنوان دیدگاه گیری، ذهنی سازی یا نظریه ذهن نیز به آن اشاره میشود. مؤلفه عاطفی که به عنوان همدلی عاطفی به آن اشاره میشود، به عنوان واکنش عاطفی نسبت به حالت عاطفی یک شخص دیگر متصور میشود (Blair، 2005).
4.5 نتیجه گیری
به طور خلاصه، بیماران مبتلا به PTSD بدون BPD، در مقایسه با بیماران مبتلا به BPD بدون PTSD و در مقایسه با گروه کنترل سالم، اختلالاتی را از نظر هوش هیجانی نشان دادند. این اختلالات مختص احساس خاصی نبودند اما بر عملکرد همه احساسات بجز "ناراحتی"، "غرور" و "تعجب" تأثیر داشتند. توضیحات احتمالی برای این اختلالات، برای مثال نشانههای اصلی PTSD، عدم حمایت اجتماعی یا نقص اساسی در هوش هیجانی مورد بحث قرار گرفتند. لازم است تحقیقات بیشتری انجام شود تا مشخص شود که آیا نقص تشخیص داده شده در هوش هیجانی میتواند یک ریسک فاکتور برای ایجاد PTSD باشد یا اینکه نتیجۀ هم افت شناسی PTSD است. علاوه براین، تحقیقات بعدی باید بررسی کنند که آیا قرار دادن جلسات آموزشی هوش هیجانی میتواند برای روان درمانی PTSD سودمند باشد یا خیر.
Abstract
Emotional intelligence as a part of social cognition has, to our knowledge, never been investigated in patients with Posttraumatic Stress Disorder (PTSD), though the disorder is characterized by aspects of emotional dysfunctioning. PTSD often occurs with Borderline Personality Disorder (BPD) as a common comorbidity. Studies about social cognition and emotional intelligence in patients with BPD propose aberrant social cognition, but produced inconsistent results regarding emotional intelligence. The present study aims to assess emotional intelligence in patients with PTSD without comorbid BPD, PTSD with comorbid BPD, and BPD patients without comorbid PTSD, as well as in healthy controls.
71 patients with PTSD (41 patients with PTSD without comorbid BPD, 30 patients with PTSD with comorbid BPD), 56 patients with BPD without PTSD, and 63 healthy controls filled in the Test of Emotional Intelligence (TEMINT). Patients with PTSD without comorbid BPD showed impairments in emotional intelligence compared to patients with BPD without PTSD, and compared to healthy controls. These impairments were not restricted to specific emotions. Patients with BPD did not differ significantly from healthy controls. This study provides evidence for an impaired emotional intelligence in PTSD without comorbid BPD compared to BPD and healthy controls, affecting a wide range of emotions.
1. Introduction
PTSD is associated with disturbances in social cognition, e.g., feelings of detachment or estrangement from others. One model that captures aspects of social interaction is emotional intelligence. Emotional intelligence has been defined as the “ability to carry out accurate reasoning focused on emotions and the ability to use emotions and emotional knowledge to enhance thought.”(Mayer et al., 2008). Following this definition of emotional intelligence, it affects many aspects of social functioning and, thus, can be considered an aspect of social cognition. Social cognition is referred to as the sum of processes that allow individuals to interact with each other, consciously or unconsciously perceiving, interpreting and processing social information (Adolphs, 1999). Constructs that capture the essence of social cognition include empathy, theory of mind (Roepke et al., 2012) and emotional intelligence (Varo et al., 2017). It is widely accepted that empathy consists of at least two components, a cognitive and an emotional component. The cognitive component, referred to as cognitive empathy, means the ability to represent the mental states of others, which is also referred to as perspective taking, mentalizing or theory of mind. The emotional component, referred to as emotional empathy, is conceptualized as the emotional response to another person`s affective state (Blair, 2005).
4.5 Conclusions
In summary, patients with PTSD without BPD show impairments in emotional intelligence compared to patients with BPD without PTSD and compared to healthy controls. These impairments were not specific to any emotions but affected the performance of all emotions, except “unease”, “pride” and “surprise”. Possible explanations for these impairments e.g., core symptoms of PTSD, lack of social support or an underlying deficit in emotional intelligence, are discussed. Further research is necessary to investigate whether the detected deficit in emotional intelligence proves to be a risk factor for developing PTSD or if it is a result of the symptomatology of PTSD. Future research should furthermore assess whether it is beneficial to include emotional intelligence training sessions in PTSD psychotherapy treatment.
چکیده
1. مقدمه
2. روشها
2.1. طراحی و شرکت کنندگان
2.2. ابزار
2.3. تحلیل دادهها
3. نتایج
3.1. ویژگیهای نمونه
3.2. اثرات گروه عامل اصلی ( گروه کنترل سالم، PTSD بدون BPD، PTSD با BPD، BPD بدون PTSD) بر هوش هیجانی
3.3. اثرات گروه عامل اصلی ( گروه کنترل سالم، PTSD بدون BPD، PTSD با BPD، BPD بدون PTSD) بر هوش هیجانی در مورد 10 احساس متفاوت ارائه شده در TEMINT
4. بحث
4.1. هوش هیجانی در PTSD
4.2. هوش هیجانی در BPD
4.3. اختلالات خاص عاطفی
4.4. محدودیتها
4.5 نتیجه گیری
منابع
Abstract
1. Introduction
2. Methods
2.1 Design and participants
2.2 Instrument
2.3 Data analysis
3. Results
3.1 Sample characteristics
3.2 Effects of the main factor group (healthy controls, PTSD without BPD, PTSD with BPD, BPD without PTSD) on emotional intelligence
3.3 Effects of the main factor group (healthy controls, PTSD without BPD, PTSD with BPD, BPD without PTSD) on emotional intelligence in the 10 different emotions presented in the TEMINT
4. Discussion
4.1 Emotional intelligence in PTSD
4.2 Emotional intelligence in BPD
4.3 Specific impairments of emotions
4.4. Limitations
4.5 Conclusions
References