چکیده
با توجه رسواییهای مالی در سطح جهان و عدم اعتماد به روندهای شرکتی، حاکمیت شرکتی تبدیل به مساله مهمی هم در کسب و کارها و هم در جهان آکادمیک شده است. شکی نیست که برای کسب رونق و رشد در بازار، شرکتها باید با انجام مداوم تعهدات خود، اعتماد ذینفعان خود را به دست بیاورند. بنابراین، مدیران شرکتها، اهمیت روابط صادقانه با ذینفعان مربوطه خود را به منظور افزایش اعتماد آنها درک میکنند. نویسندگان این مقاله استدلال میکنند که اجرای حاکمیت شرکتی مناسب در این بازارِ به شدت رقابتی کافی نیست؛ رهبران شرکتها به منظور جذابتر ساختن شرکت خود برای سرمایهگذاران، نیاز به بازاریابی روندهای مناسب حاکمیت شرکتی دارند. این مقاله همچنین ادعا میکند که قدرت حاکمیت شرکتی به کلی بر میزان انتقال ساده، موثر و بیوقفه آن به ذینفعان شرکت بستگی دارند. بنابراین، هدف اصلی این مطالعه، بررسی اهمیت برندسازی حاکمیت شرکتی مناسب به منظور افزایش ارزش ویژه برند شرکت، جذب سرمایهگذاران، و کسب سهم بازار است. پرسشنامه ساختاریافتهای متشکل از سه بخش و مجموعا ۳۴ سوال تهیه شده و توسط نویسندگان در میان پاسخ دهندگانِ ساکن بنگلادش که دارای پیشزمینه آکادمیک و شرکتی هستند به منظور بررسی تاثیر بالقوه برندسازی حاکمیت شرکتی مناسب در بازار، مورد نظرسنجی قرار گرفت. مقادیر بالای میانگین برای سوالات فردی و بخش کلی نشان میدهند که انتقال و برندسازی حاکمیت شرکتی مناسب برای ذینفعان نه تنها اعتماد سرمایهگذاران را تقویت میکند بلکه همچنین ارزش ویژه برند شرکت را افزایش میدهد و به موجب آن، محیط کسب و کار سودآور و پایداری را حاصل میکند.
1. مقدمه
ایده اصلی مربوط به حاکمیت شرکتی مناسب، تایید شفافیت و روابط قابل اطمینان بین شرکت و ذینفعان آن است [۳۷]. با این حال، بسیار غیر منطقی است که بسیاری از شرکتها حاکمیت شرکتی مناسبی را اجرا میکنند اما آن را در استراتژی برند شرکت خود شامل نمیکنند [۱۸]. تحقیقات نشان دادهاند که علیرغم امتیاز بالای شاخص حاکمیت شرکتی، بسیاری از شرکتها به ارتباط با ذینفعان خود بیتوجه هستند [۲۳].
مسائل مربوطبه نمایندگی ناشی از تفکیک مالکیت و کنترل شرکت هستند [۲۴]. ایده اصلی مربوط به نظریه نمایندگی این است که انسانها به دنبال ماکسیممسازی منافع خود هستند [۱۵]. به منظور کاهش تعارض منافع، لازم است که شرکتها مکانیسمهای حاکمیتی مناسبی را اجرا کنند. بنابراین، حاکمیت شرکتی به عنوان راهحل مناسبی ظاهر میشود [۳۱]. برندسازی حاکمیت شرکتی مناسب، در سرمایهگذاران، این تصور را ایجاد میکند که مشکلات نمایندگی کمتری در شرکت وجود دارند و در نتیجه، اعتماد مشتریان افزایش مییابد. این افزایش اعتماد مشتریان منجر به فروش و بازده مالی بیشتر برای سازمان میشود.
9. نتیجهگیری
بر اساس مرور گسترده تحقیقات و یافتههای به دست آمده از نظرسنجی، میتواند نتیجه گرفت که برندسازی حاکمیت شرکتی مناسب، نه تنها ارزش ویژه برند بلکه همچنین عملکرد کلی شرکت را افزایش میدهد. انتقال حاکمیت شرکتی مناسب، روشی برای ایجاد اعتماد به بازارهای مالی یک کشور، و جذب سرمایهگذاران برای ریسک در تامین مالی است. این امر منجر به افزایش اعتماد و اطمینان سرمایهگذاران میشود و ارزشگذاری در بازار را افزایش میدهد. با در نظر گرفتن اهمیت این مساله، این مقاله توصیه میکند که شرکتها علاوهبر افشاگری مالی سنتی باید حاکمیت شرکتی مناسب را نیز در استراتژی برندسازی شرکت خود به منظور ارائه پاسخ جامع به نیاز اطلاعاتی ذینفعان، و بنابراین، ایجاد محیط پایدار، شامل کنند.
Abstract
Corporate governance has become a crucial issue in both the business and academic world as a result of world-wide financial scandals and lack of trust in corporate practices. There is no doubt that in order to thrive and attain growth in the market, a company must earn the trust of its stakeholders by consistently delivering on its commitments. Directors of the companies thus comprehend the importance of upfront communication with relevant stakeholders to increase their confidence. The authors of this article argue that practicing good corporate governance is not enough in this highly competitive market place; corporate leaders need to market their good corporate governance practices in order to make the company more attractive to investors. This article also contends that the strength of corporate governance relies wholly upon the extent to which it is communicated simply, effectively and unceasingly to its stakeholders. The main objective of this study, therefore, is to explore the importance of branding good corporate governance in order to increase corporate brand equity, attract investors, and capture market share. A structured questionnaire comprising three sections and a total of 34 questions was prepared and surveyed by the Agency problems arisnd branding good corporate governance to the stakeholders will not only boost the investors’ confidence but also increase the corporate brand equity, yielding both profitable and sustainable business environment.
I. INTRODUCTION
THE main spirit behind good corporate governance is to confirm transparency and trustworthy relations between the corporation and its stakeholders [37]. However, it is very unwise that many companies practice good corporate governance, but do not include this into their corporate brand strategy [18]. Research has shown that in spite of scoring high in the corporate governance index, many corporations are oblivious to communicate with their stakeholders. Sometimes, this communication gap creates agency problem [23].
Agency problems arise from separation of ownership and control of a corporation [24]. The main idea behind the agency theory is that human beings look for self- interest to maximize their own benefits [15]. In order to mitigate the conflict of interest, it is imperative to practice appropriate governance mechanisms in the organization. Thus, corporate governance came into the sunlight as a suitable solution [31]. Branding good corporate governance gives an impression to the investors that less agency problem exists in the corporation, enhancing customers’ confidence. This increasing customers’ confidence yields higher sales and financial return for the organization.
IX. CONCLUSION
Based on extensive literature review and the findings from the survey, it can be concluded that branding good corporate governance not only increases the brand equity but also the overall performance of a company. Communicating good corporate governance is one way of building confidence in a country’s financial markets, appealing investors to risk funds. It results in increasing investors’ trust and confidence, augmenting the valuation in the market. Considering the importance of this issue, this article recommends that corporations in addition to the traditional financial disclosure should include good corporate governance into their corporate branding strategy to offer exhaustive answers to the stakeholders’ need of information, thus building a sustainable business environment.
چکیده
1. مقدمه
2. اهداف تحقیق
3. سوالات تحقیق
4. متدلوژی
5. مرور متون پژوهشی
6. اهمیت انتقال حاکمیت شرکتی خوب
7. چارچوب مفهومی
8. دادهها و یافتهها
9. نتیجهگیری
منابع
Abstract
1. INTRODUCTION
2.RESEARCH OBJECTIVES
3. RESEARCH QUESTIONS
4. METHODOLOGY
5. LITERATURE REVIEW
6. IMPORTANCE OF COMMUNICATING GOOD CORPORATE GOVERNANCE
7. CONCEPTUAL FRAMEWORK
8. DATA AND FINDINGS
9. CONCLUSION
REFERENCES