چکیده
یک مدل برنامهریزی غیرخطی (غیر محدب) تعریف جدیدی از کارآمدی ارائه میکند تا از آن برای ارزیابی فعالیتهای سازمانهای غیرانتفاعی استفاده کند که در برنامههای دولتی مشارکت دارند. بهموجب آن، با مراجعه به دادههای مشاهداتی از ورودیها و خروجیهای متعددی که این قبیل برنامهها را مشخص میکنند، معیاری عددی از کارآمدی هر واحد شرکتکننده به همراه روشهایی برای تعیین عینی ارزشها ارائهشده است. برای اجرای محاسبات، همارزی مدلهای برنامهریزی خطی ترتیبی صورت گرفته است. عبارتهای دوتایی برای این مدلهای برنامهریزی خطی راهی جدید ایجاد میکنند تا روابط خارجی را از دادههای مشاهدهای برآورد کنند. روابط بین مهندسی و رویکردهای اقتصادی برای کارآمدی همراه با تفسیرها و شیوههای جدید استفاده از آنها در ارزیابی و نظارت بر رفتار مدیریتی در برنامههای دولتی بهدقت بیانشدهاند.
در این مقاله، مروری بر نسخههای قبلی به ترتیب تحت عنوان «شرح و بیان، تفسیر، و تعمیم معیار کارآمدی فارل و سنجش کارآمدی واحدهای تصمیمگیری توسط برخی شیوههای جدید عملکردهای تولید و برآورد سازی» ارائه میشود. این پژوهش تااندازهای تحت حمایت امتیاز NSF شماره SOC76-15876 «تحقیقات مشارکتی درزمینه قابلیتهای تحلیل یک سامانه حسابداری اهداف» بود. همچنین این پژوهش بخشی از برنامه مرکز تحقق و توسعه کارکنان نیروی دریایی است و نسبتاً تحت حمایت پروژه NR 047-021، قرارداد ONR شماره N00014-75-C-0616 با این مرکز برای مطالعات سایبرنتیک، در دانشگاه تگزاس، و قرارداد ONRشماره N00014-76-C-0932 در دانشکده امور شهری و امور خارجه دانشگاه کارنگی ملون است.
مقدمه
این مقاله در رابطه با توسعه معیارهای «کارآمدی تصمیمگیری» با مرجع خاص برای استفاده احتمالی در ارزیابی برنامههای دولتی است. واژه «برنامه»، همانطور که ما بکار خواهیم برد، به تخصیص ورودیها و خروجیهای معمول به واحدهای تصمیمگیری (DMU) اشاره خواهد کرد. این ورودیها و خروجیها عموماً خصوصیات متعددی خواهند داشت و همچنین شکلهای مختلفی به خود میگیرند که تنها اندازهگیریهای ترتیبی را میپذیرند. بهعنوانمثال، در یک برنامه تحصیلی همچون «Follow Through»، میتوان کارآمدی مدارس مختلف را، که در این برنامه یک واحد تصمیمگیری محسوب میشوند، با مراجعه به خروجیهای مربوط به دستههای آموزشی استاندارد یعنی مهارتهای شناختی، اثربخشی و روانی- حرکتی به ترتیب از طریق 1)نمرات درس حساب، 2)آزمونهای روانشناختی دیدگاههای دانشآموزان، مثلاً نسبت به جامعه، و 3) توانایی درک و کنترل حرکات بدنی مثلاً با مشاهده توانایی آنها در پا گذاشتن به آب و چرخیدن از جلو به عقب (و بالعکس) در استخر شنا سنجید. همه این خروجیها بهعنوان بازدههای «ارزشمند» تلقی میشوند حتی زمانی که هیچ بازار آشکاری برای آنها وجود نداشته باشد یا حتی زمانی که منابع احتمالی دیگر برای سامانههای ارزش که بهطور معقولی قابل حمایت هستند، بهراحتی در دسترس نباشد. به همین نحو، میتوان ورودیها را از مقادیر (و ارزشی) که نسبتاً راحت اندازهگیری میشوند مثل «تعداد ساعتهای معلم» مرتب کرد و تا مقادیر دشوارتر مثل «زمان صرف شده در فعالیتهای برنامهریزی توسط رهبران و/یا والدین» ادامه داد.
7. خلاصه و نتیجهگیری
حال انواع شیوههای مختلف ارزیابی کارآمدی واحد تصمیمگیری را در برنامههای دولتی ارائه کردهایم تا طراحی و کنترل این فعالیتها را بهبود ببخشیم. با تعریف جدید کارآمدی در بخش 2 شروع کردیم، که در حال حاضر آن را به مفاهیم مهندسی و اقتصادی مرتبط ساختهایم. همچنین، حاملهای عملیاتی و تفاسیری برای برنامههای کاربردی واقعی ارائه کردیم. بهعلاوه، نوع جدیدی از تابع تولید و شیوههای جدید اطمینان از برآوردهای بهدستآمده از دادههای تجربی را معرفی کردهایم که به شیوههایی انجامشدهاند که ما را قادر میسازند مفاهیم اقتصادی مختلفی را به شیوههای جدید و احتمالاً مفید به اجرا درآوریم. برای اطمینان، این کار با مدلها و تفسیرهای جدید انجام شد، اما تغییری در اصول افراطی سازی ایجاد نشد که مبنای اساسی این مفاهیم را تشکیل میدهد.
ما میتوانیم این پیشرفتها را به شیوههای اضافی مختلفی ادامه دهیم (خواهیم داد). در اینجا، میتوانیم از برخی نظرات در مورد محدودیتها و جایگزینهای احتمالی برای این رویکردها بهترین نتیجه را بگیریم.
یکی از محدودیتها ممکن است به دلیل عدم دسترسی به دادهها در سطوح انفرادی واحد تصمیمگیری باشد. احتمالاً این کمتر از یک مسئله در برنامههای بخش دولتی است، همانطورکه توسط بخش خصوصی مقایسه شد. بهعلاوه، اصطلاح واحد تصمیمگیری میتواند انعطافپذیری قابلتوجهی در تفسیر داشته باشد مانند زمانی که عدم دسترسی به داده میتواند جابجایی به منطقه آموزشوپرورشی بهجای سطح مدرسه انفرادی را مطلوب سازد، و درواقع، حتی وقتی دادهها در سطح منطقهای موجود نیستند، ممکن است لازم باشد که به اداره ایالتی سطوح آموزش و پرورش تغییر مکان داده شود. بهطورکلی، هدف ما سنجش کارآمدی بهکارگیری منابع در هر ترکیب موجود (سست یا محکم) در سازمانها و همچنین فناوریهای بهکاررفته است. همچنین راهکاری را برای تحقیق پیشنهاد میدهد که در آن با توجه به نتایج بهدستآمده در یک سطح، یک مبنای سامانمند با مطرح کردن پرسشهای مربوط به آن و نیاز به توجیه بیشتر از سوی مقامات مسئول در برابر هر آنچه ناکارآمدیها پوشش ندادهاند، میتواند برای پیش رفتن به سطوح دیگر امن باشد.
Abstract
A nonlinear (nonconvex) programming model provides a new definition of efficiency for use in evaluating activities of not-for-profit entities participating in public programs. A scalar measure of the efficiency of each participating unit is thereby provided, along with methods for objectively determining weights by reference to the observational data for the multiple outputs and multiple inputs that characterize such programs. Equivalences are established to ordinary linear programming models for effecting computations. The duals to these linear programming models provide a new way for estimating extremal relations from observational data. Connections between engineering and economic approaches to efficiency are delineated along with new interpretations and ways of using them in evaluating and controlling managerial behavior in public programs.
1. Introduction
This paper is concerned with developing measures of 'decision making efficiency' with special reference to possible use in evaluating public programs. As we shall use it, the term 'program' will refer to a collection of decision making units (DMU's) with common inputs and outputs. These outputs and inpms will usually be multiple in character and may also assume a variety of forms which admit of only ordinal measurements. For example, in an educational program like 'Follow Through' l, the efficiency of various schools, viewed as DMU's in this program, may be measured by reference to outputs involving the standard education categories: viz., cognitive, affective and psycho-motor skills via, respectively, (1) arithmetic scores, (2) psychological tests of student attitudes, e.g., toward the community and (3) student ability to understand and control bodily motions, e.g., by observing their ability to tread water and turn from front to back (and vice versa) in a swimming pool 2. These are all to be regarded as 'valued' outputs even when there is no apparent market for them or even when other possible sources for reasonably supportable systems of weights are not readily available. The inputs may similarly range from fairly easy to measure (and weight) quantities like 'number of teacher hours' and extend to more difficult ones line 'time spent in program activities by community leaders and/or parents'.
7. Summary and conclusion
We have now provided a variety of ways of assessing the efficiency of DMU's in public programs in order to improve the planning and control of these activities. This was initiated with a new definition of efficiency, in Section 2, which we have now related to both engineering and economic concepts. We also supplied operational vehicles 38 and interpretations for actual applications. In addition we have introduced a new kind of production function and new methods of securing estimates from empirical data which we have done in ways that have enabled us to bring a variety of economic concepts to bear in new and potentially useful ways. This was done with new models and interpretations, to be sure, but without altering any of the extremization principles which form the essential basis of these concepts.
We can (and will) extend these developments in a variety of additional ways 39. Here we may best conclude with some comments on possible limitations and alternatives to these approaches.
One limitation may arise because of lack of data availability at individual DMU levels. This is likely to be less of a problem in public sector, as contrasted with private sector, applications. In addition the term DMU can be accorded considerable flexibility in interpretation as when data unavailability may make it desirable to move to school district instead of individual school level and, indeed, it may even be necessary to move to statewide office of education levels when data are not available even at the district level. After all, the objective is to measure the efficiency of resource utilization in whatever combi aations are present (loose or tight) in the orgapizadons as well as the technologies utilized 4o. This" ~o suggests a strategy for research in that given the ,es~tlts obtained at one level a systematic basis may be secured for proceeding to other levels by raising pertinent questions and requiring further justification from responsible officials for whatever inefficiencies are uncovered.
1.مقدمه
2. مدل و تعریف
3. کاهش به قالبهای برنامهنویسی خطی
4. تحلیل ایزوکوانت و کارآمدی فارل
5. روابط دوگانه برای برآورد ضریب
6. توابع تولید و روابط هزینه-قیمت
7. خلاصه و نتیجهگیری
منابع
1. Introduction
2. Model and definition
3. Reduction to linear programming forms
4. Isoquant analysis and Farrell efficiency
5. Duality relations for coefficient estimaticn
6. Production functions and cost-price relations
7. Summary and conclusion
References