دانلود مقاله امکان گرایی و اعتماد بیش از حد
ترجمه شده

دانلود مقاله امکان گرایی و اعتماد بیش از حد

عنوان فارسی مقاله: امکان گرایی و اعتماد بیش از حد: پاسخی به ساراسواتی و دیو
عنوان انگلیسی مقاله: Effectuation and Over-Trust: Response to Sarasvathy and Dew
مجله/کنفرانس: تئوری و عمل کارآفرینی - Entrepreneurship Theory and Practice
رشته های تحصیلی مرتبط: مدیریت
گرایش های تحصیلی مرتبط: کارآفرینی - مدیریت منابع انسانی - مدیریت کسب و کار
نوع نگارش مقاله: مقاله پژوهشی (Research Article)
نمایه: Scopus - Master Journals List - JCR
شناسه دیجیتال (DOI): https://doi.org/10.1111/j.1540-6520.2008.00251.x
لینک سایت مرجع: https://journals.sagepub.com/doi/10.1111/j.1540-6520.2008.00251.x
نویسندگان: Ranjan Karri - Sanjay Goel
دانشگاه: دانشکده تجارت و مدیریت، دانشگاه ایلینوی، اسپرینگفیلد، دانشگاه ایالتی واشنگتن
صفحات مقاله انگلیسی: 10
صفحات مقاله فارسی: 14
ناشر: سیج - Sage
نوع ارائه مقاله: ژورنال
نوع مقاله: ISI
سال انتشار مقاله: 2008
ایمپکت فاکتور: 15.690 در سال 2023
شاخص H_index: 198 در سال 2024
شاخص SJR: 5.819 در سال 2023
ترجمه شده از: انگلیسی به فارسی
شناسه ISSN: 1540-6520
شاخص Quartile (چارک): Q1 در سال 2023
فرمت مقاله انگلیسی: pdf و ورد تایپ شده با قابلیت ویرایش
وضعیت ترجمه: ترجمه شده و آماده دانلود
فرمت ترجمه فارسی: pdf و ورد تایپ شده با قابلیت ویرایش
مشخصات ترجمه: تایپ شده با فونت B Nazanin 14
فرمول و علائم در ترجمه: ندارد
مقاله بیس: خیر
مدل مفهومی: ندارد
کد محصول: 12639
رفرنس: دارای رفرنس در داخل متن و انتهای مقاله
پرسشنامه: ندارد
متغیر: ندارد
فرضیه: ندارد
درج شدن منابع داخل متن در ترجمه: ترجمه و درج شده است
رفرنس در ترجمه: در داخل متن و انتهای مقاله درج شده است
ضمیمه: ندارد
پاورقی: درج نشده است
نمونه ترجمه فارسی مقاله

     ساراسواتی و دیو (S&D) در پاسخ به مقاله ما، با این موضوع موافق هستند. که امکان گرایی اعتماد بیش از حد را لحاظ کرده و نشان می دهد که اعتماد ارتباطی به یک کارآفرین مؤثر ندارد. همچنین آنها ادعا کردند که رویکرد ما در قبال کارآفرینی به صورت خصلت (صفت) محور است. ما به این نظرات با تبیین روش های دقیق تر در مورد نگرش کارآفرینان به اعتماد، پاسخ می دهیم. علاوه براین، با بیان فواید ( و محدودیت های) یک رویکرد خصلت محور در بیان نظریه کارآفرینی، ما نظر آنها را که مقاله ما مبتنی بر این رویکرد است، رد می کنیم. در نهایت ما به بیان فرضیات رفتاری جایگزین مورد اشاره S&D می پردازیم. صرف نظر از مزیت های این فرضیات جایگزین، آنها تناقضی با مقاله ما ندارند. ما معتقدیم که لازم است تا این فرضیات به شکل گسترده تر جهت تأثیر گذاری بر بحث در مورد مزیت های آنها جهت ایجاد نظریه پیشرفت در کارآفرینی، ارائه شوند. 
     در پاسخ به مقاله ما (گوئل و کری 2006)، ساراسواتی و دیو (2008 که از این به بعد، S&D خطاب می شوند) سه مسئله را در ارتباط با درجات متغیر ارتباط میان اعتماد بیش از حد و منطق امکان گرایی مطرح کردند. در فرآیند ارزیابی استدلال امکان گرایی، S&D فرضیاتی را در مورد فرآیند های امکان گرایی که منجر به عدم ارتباط اعتماد بیش از حد به استدلال امکان گرایی می شود، مطرح کرده اند. از طرفی، S&D به بررسی چرایی عدم ارتباط ویژگی های روان شناختی کارآفرینان هنگامی که کارآفرینی از نظر امکان گرایی مشاهده می شود، پرداخته اند. در نهایت، S&D مجموعه ای از فرضیات رفتاری را جهت ارائه نظریه در تحقیقات کارآفرینی مطرح کرده اند که البته این موضوع ارتباطی به نظریه محوری ما ندارد. 
     ما در پاسخ خود به بیان برخی از کمبود ها و نقایص فرضیات ارائه شده توسط S&D در مفهوم سازی فرآیند استدلال امکان گرایی پرداخته و اشتباهات منطقی بحث های S&D را که منجر به تبیین نتیجه عدم ارتباط اعتماد (کمتر یا بیش از حد) به امکان گرایان شده است، پرداختیم. این موضوع در بخش های بعد اشاره شده است. سپس، S&D بیان کرده اند که مطالعه ویژگی های روان شناختی کارآفرینان ارتباطی به پیشرفت نظریه های کارآفرینی ندارد. از طرفی ما معتقدیم که تمرکز بر صفات و ویژگی های روان شناختی جهت محدود کردن موارد دیگر موجب محدود شدن پیشرفت ارائه نظریه در کارآفرینی می شود. باید توجه داشت که مطالعه ویژگی های روان شناختی مانند نگرش ها که در زیر ساخت شناختی کارآفرینان تأثیر گذار هستند، اهمیت دارد به طوری که ویژگی ها و نگرش های روان شناختی فردی در طی زمان تغییر می‌کنند (کروگر 2000؛ کروگر و دیکسون 1994؛ میشل و همکاران 2002، 2004) ( تحقیق گوئل و کری به بحث در مورد تغییر ناپذیری این ویژگی ها نپرداخته است). همچنین ما به بیان این موضوع می پردازیم که چرا فرضیات رفتاری مورد اشاره توسط S&D که توسط مقاله ما نیز نقض نشده اند، چندان توسعه نیافته اند. به طور کلی، بر خلاف استدلال S&D، گوئل و کری (2006) هیچ یک فرضیات استدلال گرایی را مطابق پیشنهاد ساراسوتی (2001) نقض نکرده اند. هر چند که در این مقاله ما به بیان بخش های صحیح اصول امکان گرایی منتشر شده خود می پردازیم، ما بیشتر به بررسی نظرات S&D به مقاله خود به جای تکرار بحث های گوئل و کری (2006) می پردازیم.

نتیجه گیری
     به نظر می رسد که پاسخ S&D چندان مرتبط با مطالعه مقاله اصلی ما نبوده است، زیرا این پاسخ اعتماد را به صورت یک اقدام کارآفرینی لحاظ می کند (و حتی انسانی). به طور گسترده تر، بر خلاف نگرش S&D، ما تناقضی را در مورد اصول امکان گرایی (ساراسواتی 2001) شامل ادعای آنها که نگرش ما در مورد استدلال امکان گرایی به صورت پیشگویانه است، مشاهده نکردیم. محور اصلی بحث های ما در این مورد است که کارآفرینان جهت ایجاد منابع به صورت سنجیده بیش از حد اعتماد کرده و با استفاده از منطق امکان گرایی، کارآفرینان ریسک ذاتی در اعتماد بیش از حد جهت دستیابی به مزیت های غیر بدیهی را بی اهمیت جلوه می دهند. بنابراین، ما با نگاه S&D که طی آن منطق امکان گرایی نیازمند هیچ گونه فرضیه در مورد پیش بینی اعتماد نیست، مخالف هستیم. علاوه براین، مطابق نظر S&D، ما رویکرد خصلت های کارآفرینی را جهت بیان این که کارآفرینان به عنوان یک گروه خاص تلقی شده و قادر به تغییر نیستند، مورد اشاره قرار ندادیم. با این حال، بحث های ما نشان می دهند که کارآفرینان دارای توانایی های متفاوت به دلیل تفاوت در استدلال شناختی، نگرش ها، اهداف و رفتار های خود هستند. ما معتقدیم که توجه به خصلت های روان شناختی نسبت به انحصار هر چیزی، موجب محدود شدن پیشرفت در ایجاد تئوری در کارآفرینی می شود. بنابراین، مطالعه ویژگی های دیگر مانند نگرش ها، شناخت و فرآیند های استدلال کارآفرینان حائز اهمیت است به طوری که این ویژگی ها امکان تغییر در طی زمان یا محیط های مختلف را دارند. 
     در پاسخ ما به S&D، ما در تلاش برای بیان برخی اشتباهات منطقی موجود در تلاش آنها جهت تعمیق شناخت خود از امکان گرایی بوده ایم. S&D فرضیاتی را نشان می دهند که جهت پیشرفت نظریه امکان گرایی، محدود کننده و غیرضروری هستند و این فرضیات معیار امساک در ارائه نظریه را برآورده نمی‌کنند. به طور مثال، این فرض که کارآفرینان می توانند هر کاری را بدون پیش بینی اعتماد انجام دهند، محدود کننده خواهد بود. همچنین این فرض که امکان گرایان تنها با افرادی تعامل می‌کنند که از منطق امکان گرایی تبعیت می‌کنند، محدود کننده خواهد بود. نیازی به این فرض نیست که امکان گرایان در پی یافتن نشانه های نوع دوستی (هوشمندانه یا غیره) در دیگران هستند، در واقع امکان گرایان نیازی به پرداخت هزینه های شناختی یافتن شباهت ها در دیگران یا تحلیل وجود نوع دوستی هوشمندانه ندارند. با توجه به این که تعامل با دیگران موجب ایجاد منابع برای کارآفرینان و جذب افراد مشتاق جهت تأثیر گذاری بر نگرش تکاملی کارآفرینان می شود، منطق امکان گرایانه این الگو های متنوع را در بر می گیرد. به عبارت دیگر، امکان گرایان لزوماً در پی کاوش در خصایص و خصلت های افراد دیگر نیستند؛ در واقع استدلال امکان گرایانه در پی در نظر گرفتن اقدامات کارآفرینی جهت ایجاد اتحاد با یک فرد غریبه جهت برآورده کردن معیار زیان مقرون به صرفه هستند.
     در نهایت، S&D ارتباطی را در مورد نوع تناقض فرضیات رفتاری جایگزین با بحث های ارائه شده در تحقیق گوئل و کری (2006) بیان نکردند. هر چند که این فرضیات و ادعا ها در مورد نوع دوستی هوشمندانه موجب تبیین برخی از جنبه های اقدامات کارآفرینی در شکل موجود خود می شوند، این رویکرد ها چندان توسعه پیدا نکرده و هر گونه قضاوت در مورد کارایی آنها جهت پیشبرد نظریه کارآفرینی به شکل امساک جویانه، چندان دقیق نخواهد بود. به طور خلاصه، پس از مطالعه پاسخ S&D، ما مقاله خود را عرضه کرده (گوئل و کری 2006) و مایل به انجام بحث های مفید در پیشبرد نظریه کارآفرینی هستیم. 

نمونه متن انگلیسی مقاله

     In their response to our article, Sarasvathy and Dew (S&D) agree with us that effectuation supposes over-trust and yet claim that trust is irrelevant to an effectual entrepreneur. They further claim that our approach to entrepreneurship is trait based. We respond to these comments by pointing out the more subtle ways in which entrepreneurs deal with trust. In addition, while acknowledging the utility (and limitations) of a trait-based approach in advancing entrepreneurship theory, we refute their assertions that our paper is based on this approach. Finally, we address the “alternate” behavioral assumptions that S&D advance. Independent of the merit of these alternate assumptions, they are not contradicted in our article. We believe that these assumptions need to be developed further to contribute to a debate on their merits for advancing theory building in entrepreneurship.

     In response to our article (Goel & Karri, 2006), Sarasvathy and Dew (2008; hereinafter referred to as S&D) raised three issues relevant in varying degrees to the link between over-trust and effectual logic. In the process of elaborating upon effectual reasoning, S&D make assumptions about effectual processes that lead them to conclude that over-trust is irrelevant for effectual reasoning. Second, S&D argue why psychological characteristics of entrepreneurs are irrelevant when entrepreneurship is viewed from an effectual lens. Finally, though unrelated to our central thesis, S&D suggest a set of behavioral assumptions for theory development in entrepreneurship research.

     In our response, we point out at length some of the shortcomings of the assumptions made by S&D in conceptualizing effectual reasoning process, and the logical fallacies of S&D’s arguments that lead them to conclude that (over or under) trust is irrelevant for effectuators.1 This appears below. Next, S&D state that studying psychological characteristics of entrepreneurs is not relevant for advancing theories of entrepreneurship. We on the other hand argue that a focus on psychological traits to the exclusion of everything else is limiting to the advancement of theory building in entrepreneurship. We suggest that it is important to study the psychological characteristics, such as attitudes, that contribute to the cognitive infrastructure of entrepreneurs, fully acknowledging that individual psychological characteristics and attitudes change over time (Krueger, 2000; Krueger & Dickson, 1994; Mitchell et al., 2002, 2004) (and nothing in Goel and Karri [2006] argued for invariance of these characteristics). We also point out why the behavioral assumptions stated by S&D, while not violated by our article, are currently underdeveloped. Broadly, contrary to S&D’s implication, Goel and Karri (2006) did not contradict any of the principles of effectuation as proposed by Sarasvathy (2001). Although in this response we reiterate in places how our position is true to the published principles of effectuation, we refer S&D to our paper rather than repeating the arguments in Goel and Karri (2006).

Conclusion

     S&D’s response appears to be based on a less than thorough reading of our original article as it relates to trust in entrepreneurial (and even human) action. More broadly, contrary to S&D’s implication, we did not contradict the principles of effectuation (Sarasvathy, 2001), including their claim that our view of effectual reasoning is predictive. The crux of our arguments is that entrepreneurs over-trust to create resources, deliberately so, and by using effectual logic, entrepreneurs trivialize the risk inherent in (over) trusting to achieve nontrivial benefits. Thus, we disagree with S&D’s position that “effectual logic does not require any particular assumption about trust ex ante.” In addition, as implied by S&D, we did not take the “entrepreneurial traits” approach to imply that entrepreneurs are a special breed, incapable of changing. However, our arguments suggest that entrepreneurs differ in their abilities because of the differences in their cognitive reasoning, attitudes, intentions, and behavior. Our position is that a focus on innate psychological traits to the exclusion of everything else is limiting to the advancement of theory building in entrepreneurship. Therefore, it is important to study other characteristics, such as attitudes, cognitions, and reasoning processes of entrepreneurs, with a full recognition that these characteristics are capable of varying over time or over multiple contexts.

     In our response to S&D, we tried to point out some of the logical fallacies that were apparent in their attempt to deepen our understanding of effectuation. S&D introduce assumptions that are restrictive and unnecessary for advancing theory of effectuation, and these assumptions do not meet the criterion of parsimony in theory development. For instance, it is restrictive to assume that entrepreneurs can do without trust ex ante. It is restrictive to assume that effectuators will interact only with others who follow effectual logic. It is not necessary to assume that effectuators cue in altruism (intelligent or otherwise) in others—effectuators need not take on the cognitive costs of finding others who think like them or analyzing whether others are “intelligent altruists.” As long as interacting with others will create resources for entrepreneurs and attract resourceful “others” who are willing to contribute to the evolving vision of the entrepreneurs, effectual logic will accommodate such diverse partners. In other words, effectuators are not necessarily prospecting for members of their flock; instead, effectual reasoning accommodates the entrepreneurial action of forming an alliance with a “stranger on the street” as long as that exchange meets the effectual “affordable loss” criterion.

     Finally, S&D do not make a link as to how the “alternate behavioral assumptions” contradict the arguments made in Goel and Karri (2006). Although these assumptions and assertions about intelligent altruism may hold promise in explaining some facets of entrepreneurial action, in their current shape, these are underdeveloped and any judgment regarding their efficacy to advance entrepreneurship theory in a parsimonious fashion is premature. In summary, after reading S&D’s response, we stand by our article (Goel & Karri, 2006) and look forward to a fruitful debate in advancing entrepreneurship theory

تصویری از فایل ترجمه

    

(جهت بزرگ نمایی روی عکس کلیک نمایید)

ترجمه فارسی فهرست مطالب

فرضیات محدود کننده و نتایج گمراه کننده (نسخه استدلال امکان گرایی S&D)
تصمیم گیری در مورد اعتماد بیش از حد به عنوان یک استراتژی پیشگویانه مطرح نمی‌شود 
امکان گرایی و پیش نیاز های آن در مورد گروه های فردی نسبت به یک معامله
اهمیت شناخت، نگرش ها، اهداف و رفتار کارآفرینی
فرضیات رفتاری جایگزین S&D
نتیجه گیری
منابع

فهرست انگلیسی مطالب

Restrictive Assumptions and Misleading Conclusions (S&D’s Version of Effectual Reasoning)
Decision to (Over) Trust is Not a Predictive Strategy
Effectuation and its Requirements on Individual Parties to a Transaction
Importance of Entrepreneurial Cognition, Attitudes, Intentions, and Behavior
S&D’s Alternate Behavioral Assumptions
Conclusion
REFERENCES

محتوای این محصول:
- اصل مقاله انگلیسی با فرمت pdf
- اصل مقاله انگلیسی با فرمت ورد (word) با قابلیت ویرایش
- ترجمه فارسی مقاله با فرمت ورد (word) با قابلیت ویرایش، بدون آرم سایت ای ترجمه
- ترجمه فارسی مقاله با فرمت pdf، بدون آرم سایت ای ترجمه
قیمت محصول: ۲۴,۰۰۰ تومان
خرید محصول
بدون دیدگاه