چکیده
نظریهپردازان نمایندگی مدتها است که ادعا کردهاند که ابقاء مدیریت، برای ذینفعان، تعیین کننده است، زیرا مدیران را از قوانین حاکمیت شرکتی محافظت میکند. با این حال، استدلال میکنیم که ابقاء مدیریت، به عنوان فرضیهای رقابتی، میتواند همچنین مزایایی را برای مالکان شرکت فراهم سازد: دید مدیران را در مدیریت سود برای براورده ساختن اهداف کوتاه مدت گزارش مالی گسترش میدهد. یافتههای ما سازگار با این پیشبینی هستند که هنگامی که انگیزههایی برای مدیریت عملکرد شرکت وجود دارند، مدیران ابقاء شده، کمتر در معرض مشارکت در فعالیتهای زیانآور برای سهامداران قرار میگیرند. تمرکز ما به ویژه روی شرکتهایی است که معیارهای سود را براورده میسازند یا به طور حاشیهای تضعیف میکنند، و رابطهای منفی را بین ابقاء مدیریت و هر دوی استفادهی فرصتطلبانه از اقلام تعهدی و مدیریت فعالیتهای واقعی، مستند میکنیم. همچنین نشان میدهیم که در صورتی که مدیر، ابقاء (تایید) شود، مدیریت سود، برای ارزش شرکت، کمتر تعیین کننده است. در نهایت، کشف میکنیم که این اثرات ابقاء روی مدیریت سود، تنها برای شرکتهای واقع در دلاور (ایالتی در آمریکای شرقی) وجود دارند.
1. پیشگفتار
شواهدی مبنی بر این که نیمی از همهی شرکتهای آمریکایی دولتی و حتی درصد بزرگتری از شرکتهای فورچون 500، در دلاور (ایالتی در آمریکای شرقی) ثبت شدهاند، که نشان دهندهی این است که قوانین شرکتی این ایالت، مزایای منحصر به فردی را برای شرکتها فراهم میکنند. آن چه محققان، سیاستمداران، سرمایهگذاران و مدیران همچنان در مورد آن بحث میکنند این است که آیا این مزایا به نفع سهامداران یا مدیران هستند (دیرنگ و همکاران، 2013). توافق فزایندهای در میان محققان وجود دارد (برای مثال، ببچاک و کوهن، 2003؛ کاسپرسزیک، 2009؛ وانگ و همکاران، 2016) که از نیمهی دوم دههی 1990، چند تصمیم دادگاهی، قدرت را از سهامداران به مدیران منتقل کردند، به طوریکه که قوانین دلاور، که قبلا برای نفوذ کنندگان نسبتا دوستانه بودند، با سیستمی قانونی جایگزین شدند که در آن، شرکتها به شدت نسبت به تهدیدات خصمانهی نفوذ کنندگان، ایمن میشوند و بنابراین، مدیران دارای اختیار سلب مالکیت اجارهنامههای سهامداران هستند. بنابراین، محیط مقرراتی جدید، جو ایدهآلی را برای مطالعهی مزایا و هزینههای قدرت مدیران فراهم میکند.
ABSTRACT
Agency theorists have long contended that managerial entrenchment is detrimental for shareholders, because it protects managers from the discipline of corporate governance. However, as a competing hypothesis, we argue that entrenchment can also provide benefits for the firm’s owners: it leads managers to be less myopic in managing earnings to meet short-term financial reporting goals. Our findings are consistent with this prediction as they suggest that, when there are incentives to manipulate firms’ performance, entrenched managers are less prone to engage in earnings management activities that hurt shareholders. Specifically, we focus on firms that just meet or marginally beat earnings benchmarks and document a negative association between managerial entrenchment and both the opportunistic use of accruals and the manipulation of real activities. We also show that earnings management is less detrimental to firm value if the manager is entrenched. Finally, we find that these effects of entrenchment on earnings management are only present for firms domiciled in Delaware.
1. Introduction
The evidence that half of all publicly traded US companies and even a larger percentage of Fortune 500 companies are incorporated in Delaware suggests that this state’s corporate law provides unique advantages to firms. What scholars, politicians, journalists, investors, and managers are still debating is whether these advantages benefit shareholders or managers (Dyreng et al., 2013). There is a growing consensus among scholars (e.g., Bebchuk and Cohen, 2003; Kacperczyk, 2009; Wang et al., 2016) that, since the second half of the 1990s, several court decisions shifted power from shareholders to managers, as the former relatively friendly-to-takeovers Delaware’s regulation was replaced by a legal system in which firms are largely immune to hostile takeovers threats and managers have, therefore, discretion to expropriate shareholders’ rents. This new regulatory environment provides, then, an ideal setting to study the benefits and costs of managers’ power.
چکیده
1. پیشگفتار
2. شیوههای مدیریت سود
2.1. استفاده فرصتطلبانه از اقلام تعهدی
2.2. دستکاری (تغییر) فعالیتهای واقعی
3. توسعه فرضیات
3.1. ابقاء مدیرعاملان و مدیریت سود
3.2. ابقاء، مدیریت سود و ارزش شرکت
3.3. قانون شرکتی دلاور
4. دادهها، تعاریف متغییر و روشها
4.1. دادهها
4.2. طرح پژوهش
4.3. سنجش شیوههای مدیریت سود
4.4. سنجش ابقاء
4.5. سنجش حاکمیت شرکتی داخلی و سایر متغییرهای کنترل
5. نتایج
5.1. آمار توصیفی
5.2. تاثیر ابقاء مدیریت روی مدیریت سود
5.3. تاثیر واسطه (تعدیل کننده) ابقاء روی ارتباط بین مدیریت سود و ارزش شرکت
5.4. معیارهای جایگزین محک سود
5.5. نمونه تطبیق یافته نمره گرایش
5.6. بررسیهای اضافی حساسیت
6. خلاصه و نتیجهگیریها
ABSTRACT
1. Introduction
2. Earnings management practices
2.1. The opportunistic use of accruals
2.2. Real activities manipulation
3. Hypotheses development
3.1. CEOs’ entrenchment and earnings management
3.2. Entrenchment, earnings management and firm value
3.3. Delaware corporate law
4. Data, variable definitions, and methods
4.1. Data
4.2. Research design
4.3. Measurement of earnings management practices
4.4. Measurement of entrenchment
4.5. Measurement of internal corporate governance and other control variables
5. Results
5.1. Descriptive statistics
5.2. The effect of managerial entrenchment on earnings management
5.3. The moderating effect of entrenchment on the relation between earnings management and firm value
5.4. Alternative measure of earnings benchmark
5.5. Propensity-score matched sample
5.6. Additional sensitivity checks
6. Summary and conclusions