چکیده
پیش بینی شرکت به منظور کمک به شرکت ها برای جلوگیری از وابستگی به مسیر، کمک به تصمیم گیرندگان برای تعریف دوره های برتر عملی و فراهم کردن عملکرد برتر شرکت به صورت نامحدود، به کار می رود. برای بررسی تجربی این فرضیه، ما یک مدل طراحی کرده ایم که آمادگی برای آینده (FP) شرکت را با ارزیابی نیاز های پیش بینی شرکتی (CF) و مقایسه آن با پیش بینی شرکت، تشخیص می دهد. ما یک طرح طولی در نظر گرفته ایم که بوسیله آن آمادگی برای آینده را در سال 2008 و تاثیر آن در عملکرد شرکت در سال 2015 را ارزیابی می کند. نتایج آمادگی برای آینده برای تبدیل شدن به یک پیشگوی قدرتمند، یک عمل کننده برتر در صنعت، دستیابی به سودآوری عالی و به دست آوردن رشد سرمایه ای در بازار را نشان می دهد. در این مقاله، ما همچنین میانگین پاداش/ جریمه که توسط شرکت هایی که برای آینده به اندازه کافی/ غیر کافی آماده شده اند را محاسبه می کنیم.
1.معرفی
تمرینات و تحقیقات پیش بینی استراتژیک ( که ما با عنوان پیش بینی شرکت بیان می کنیم) دارای یک دیرینه ای است که به دهه ی 1940 بر می گردد. این گونه تمرینات در سازمان ها یک دوره طلایی را در دهه ی1950 گذرانده است و توسط “La Prospective” یک مدرسه در شهر گاستون برگر در کشور فرانسه و اقدامات هرمن کان عضو شرکت رنک در ایالات متحده آمریکا مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است (روربک ات ال (2015)). از آن زمان بسیاری از شرکت ها در واحد های پیش بینی شرکت (CF) سرمایه گذاری کرده اند (باتیستلا (2014)، مانند: بکر (2002)، داهم و اورز (2008))، که شامل سیسکو ( بو لیلگراون و مونترد (2015))، دایملر (راف (2015))، بانک Deutsche (رولوگن ات ال (2008)، Deutsche Telekom (روربک ات ال (2007))، France Telecom (لسورن و استفس (1996))، L'Orea ( لسورن و استفس (1996))، پپسی (فارینگتون ات ال (2012)، سیمنس (شویر (2001)) و SNCF ( لسورن و استفس (1996)). انتظار می رود که CF بتواند این شرکت ها را فراهم کند تا روند کار را برای رقبا نشان دهند، و دیدگاه عمیقی را نسبت به این که چگونه این اقدامات در سازمان تاثیر می گذارند را بدست آورده و تاثیر گذارترین پاسخ را شناسایی کنند و در نهایت مزیت رقابتی را بدست آورند (همل و پرهالاد (1994)، هینس و گلد (2015)).
ABSTRACT
Corporate foresight is applied with the expectation that it will help firms to break away from path dependency, help decision makers to define superior courses of action, and ultimately enable superior firm performance. To empirically test this assumption, we developed a model that judges a firm's future preparedness (FP) by assessing the need for corporate foresight (CF) and comparing it to the maturity of its CF practices. We apply a longitudinal research design in which we measure future preparedness in 2008 and its impact on firm performance in 2015. The results indicated future preparedness to be a powerful predictor for becoming an outperformer in the industry, for attaining superior profitability, and for gaining superior market capitalization growth. In the article, we also calculate the average bonus/discount that can be expected by sufficiently/insufficiently future-prepared firms.
1. Introduction
The research and practice of strategic foresight (to which we refer as corporate foresight) has a tradition that reaches back to the late 1940s (Coates et al., 2010). Such practice in organizations had already seen a golden age in the 1950s, driven in particular by the “La Prospective” School of Gaston Berger in France and the works of Herman Kahn of the Rand Corporation in the US (Rohrbeck et al., 2015). Since then, many firms have invested in building corporate foresight (CF) units (Battistella, 2014; Becker, 2002; Daheim and Uerz, 2008), including Cisco (Boe-Lillegraven and Monterde, 2015), Daimler (Ruff, 2015), Deutsche Bank (Rollwagen et al., 2008), Deutsche Telekom (Rohrbeck et al., 2007), France Telecom (Lesourne and Stoffaes, 1996), L'Oreal (Lesourne and Stoffaes, 1996), Pepsi (Farrington et al., 2012), Siemens (Schwair, 2001), and SNCF (Lesourne and Stoffaes, 1996). The expectation is that CF will enable these firms to spot trends ahead of competitors, gain deeper insight into how such trends will affect their organization and identify the most effective response, and ultimately gain a competitive advantage (Hamel and Prahalad, 1994; Hines and Gold, 2015).
چکیده
1.معرفی
2. مفهوم سازی آمادگی برای آینده
2.1. پیش بینی شرکت
2.2. مفهوم سازی آمادگی برای آینده
2.3. سنجش تکامل پیش بینی شرکت
2.4. سنجش نیاز های پیش بینی شرکت
2.5. ساختن آمادگی برای آینده
3. رویکرد های تحقیق
3.1. چالش ها و طرح تحقیقات
3.2. نمونه و جمع آوری اطلاعات
3.3. پنج رویکرد برای مطالعه رابطه بین آمادگی برای آینده و عملکرد شرکت
4. نتایج
4.1. وضعیت آمادگی برای آینده در سال 2008
4.2. رابطه آمادگی برای آینده در سال 2008 با عملکرد شرکت در سال 2015 (اولین تست)
4.3. رابطه ی آمادگی برای آینده در سال 2008 و عملکرد شرکت در سال 2008 (تست دوم)
4.4. تجزیه و تحلیل مهاجرت (آزمایش سوم)
4.5. تحقیقات کیفی بین رابطه آمادگی برای آینده و عملکرد شرکت (آزمایش چهارم)
4.6 برآورد پاداش / تخفیف آمادگی برای آینده بالا / پایین (آزمون پنجم)
5. بحث
6. نتیجه گیری
ABSTRACT
1. Introduction
2. Conceptualizing future preparedness
2.1. Corporate foresight
2.2. Conceptualizing future preparedness
2.3. Measuring corporate foresight maturity
2.4. Measuring corporate foresight need
2.5. Constructing future preparedness
3. Research approach
3.1. Challenges and research design
3.2. Sample and data collection
3.3. Five approaches to study the relationship between future preparedness and firm performance
4. Results
4.1. State of future preparedness in 2008
4.2. Relationship between future preparedness in 2008 and firm performance in 2015 (first test)
4.3. Relationship between future preparedness in 2008 and firm performance in 2008 (second test)
4.4. Migration analysis (third test)
4.5. Qualitative investigation into the relationship between future preparedness and firm performance (fourth test)
4.6. Estimating the bonus/discount of high/low future preparedness (fifth test)
5. Discussion
6. Conclusion