چکیده
با وجود افزایش مدارک پژوهشی در مورد تأثیر مدیران عامل قدرتمند روی نتایج سازمانی، نقش آنان در شکل دادن به برنامه کاری نوآوری، توجهات آکادمیک و دانشمندانه را به سمت خود جلب کرده است. این مطالعه اثر قدرت مدیرعامل روی نوآوری اکتشافی و انتفاعی را بررسی می کند. با توجه به مباحث اصلی در نظریه نمایندگی رفتاری، این مطالعه پیشنهاد می دهد که شرکتهایی که توسط مدیران عاملی قدرتمند مدیریت و راهبری می شوند، می توانند بیشتر به دنبال نوآوری اکتشافی باشند و کمتر به سراغ نوآوری انتفاعی بروند. علاوه بر این، روابط به میزان قابل توجهی توسط وضعیت خارجی مدیرعامل مستحکم شده اند. با استفاده از داده های 150 شرکت آمریکایی، نتایج نشان می دهد که یک ارتباط مثبت قابل توجه بین قدرت مدیرعامل و نوآوری اکتشافی وجود دارد. بر خلاف پیش بینی ها، وقتی یک مدیرعامل از خارج شرکت در رأس شرکت قرار می گیرد، شرکتهایی که با مدیرعامل های قدرتمند هدایت می شوند، بیشتر در نوآوری انتفاعی قرار می گیرند. در کل، یافته های ما، رابطه بین قدرت مدیرعامل و نواوری سازمانی را دقیق تر نشان می دهد. مفاهیم و پیامدها برای پژوهش و عمل مورد بحث قرار می گیرد.
1- مقدمه
آیا مدیران عاملی قدرتمند بر استراتژی های مشارکتی و عملکرد سازمانی تأثیر می گذارند؟ اگر چنین است، این تأثیرگذاری چگونه اتفاق می افتد؟ آیا مدیرعامل های قدرتمند جذب استراتژی های مشارکتی جدید و پرخطر می شوند؟ یا اینکه اعمال سنجیده تر و محافظه کارانه تر را ترجیح می دهند؟ این سؤالات همواره توجه دانشمندان و متخصصان بسیاری را به خود جلب کرده است. موضوع مطالب چاپ شده به بحث درباره مدیرعامل های قدرتمند و جرأت آنها در اعمال سازمانی پیوند خورده است. پژوهشگران عرصه حاکمیت شرکتی، این موضوع را با استفاده از سنت پژوهش پله ای در چارچوب گسترده تر"اثرات اجرایی" بررسی کرده اند. به طور خاص تر، بحث آکادمیک و عالمانه روی این موضوع به طور تجربی ارتباط بین قدرت مدیرعامل و عملکرد سازمانی را مورد بررسی قرار داده است. همچنین در مطالعات اخیر یک رابطه مهم بین قدرت مدیرعامل و انتخاب استراتژی های شرکتی مختلف نظیر ادغام و تملک تشخیص داده شده است. تا کنون، رشد مدارک تجربی اثر قدرت مدیرعامل روی انتخاب استراتژی های شرکتی و عملکرد سازمانی مشاهده شده است (Tang et al., 2011). علی رغم شواهد و مدارک پیش رو درمورد اثر مدیران عاملی قدرتمند بر عملکرد و تصمیم گیری سازمانی، نقش آنها در شکل دهی برنامه کاری نوآوری شرکت، چندان روشن نیست. در حالی که کار آکادمیک و عالمانه کنونی حاکی از وجود یک ارتباط مهم بین مدیران عامل و انتخاب استراتژی شرکتی مشخص است، نه آثار مرتبط با حاکمیت شرکتی و نه نوآوری سازمانی به طور ویژه به این موضوع نپرداخته اند که چگونه مدیران عاملی قدرتمند روی فعالیتهای نوآوری سازمانی تأثیر می گذارند. واکاوی و بررسی نقش قدرت مدیرعامل در نوآوری سازمانی به چند دلیل مهم است: اول اینکه، مدیران عامل یک موقعیت ساختاری برجسته در رده های بالا دارند و در شکل دهی به تصمیمات استراتژیک، نقش مهمی را ایفا می کنند. دوم این که، در عین اینکه سایر اعضای تیم مدیریت و هیأت مدیره درگیر تصمیم سازی استراتژیک هستند، از مدیران عامل انتظار می رود که نقشی فعال و موثر را در فرمولبندی استراتژی داشته باشد. ذینفعان مهم اغلب از مدیران عامل انتظار دارند که معماران اصلی برنامه کاری نوآوری شرکت باشند. هدف این مقاله، بررسی ارتباط بین قدرت مدیرعامل و انتخاب استراتژی های نوآوری سازمانی است. به طور ویژه، ارتباط بین قدرت مدیرعامل و دو نوع از استراتژی های نوآوری سازمانی (نوآوری اکتشافی و انتفاعی ) به شکل تجربی بررسی شده است. با استفاده از استدلال های اصلی نظریه نمایندگی رفتاری، اثرات متمایز مدیران عامل قدرتمند بر فعالیت نوآوری سازمانی توسعه می یابد و به صورت تجربی آزمایش و تست می شود تا اصول کلیدی این نظریه با تاکید بر استعداد ریسک پذیری که سراسر استراتژی های نوآوری را فراگرفته است، به پژوهش نوآوری بسط داده شود. پژوهش پیش رو، پیشنهاد می دهد که احتمال اینکه شرکتهایی که تحت راهبری مدیران عامل قدرتمند هستند، به جای نوآوری انتفاعی، سراغ نوآوری های اکتشافی بروند، بیشتر است. به علاوه، این مطالعه روی این موضوع بحث می کند که وقتی یک مدیرعامل کع قبلا خارج از سازمان بوده، منصوب می شود، ارتباط بین قدرت مدیرعامل و استراتژی های نوآوری سازمانی به میزان زیادی تقدرتمندت می شود. این مطالعه توجه زیادی به پژوهش های دانشگاهی و عالمانه درباره نقش رهبری استراتژیک و نوآوری شرکت دارد. این مقاله در وهله اول، به فهم آکادمیک نقش این رهبران کلیدی در شکل دادن دستور کار نوآوری شرکت بهبود می بخشد. با کمال تعجب باید گفت که دانش کمی درباره میزان تأثیر مدیران عامل قدرتمند بر نوآوری سازمانی وجود دارد . دوم اینکه، این مطالعه با نگاه برجسته به نقش مهم وضعیت داخلی/خارجی مدیرعامل در شکل دهی به انتخاب استراتژی های نوآوری سازمانی به پژوهش در زمینه رهبری استراتژیک و جانشینی اجرایی توجه می کند. به طور خاص با توجه به رویکردهای نظریه نمایندگی رفتاری و آثار مرتبط با رهبری استراتژیک، مطالعه حاضر بررسی می کند که چگونه گرایش به ریسک پذیری مدیران عاملی خارجی می تواند روی انتخاب استراتژی های نوآوری سازمانی تأثیر بگذارد. بدین منظور، این پژوهش، کار فعلی در زمینه آثار مرتبط با حاکمیت شرکتی و انتقال سرمایه انسانی با مفاهیم جانشینی اجرایی را در نوآوری سازمانی بسط می دهد. به علاوه، این کار رویکردهای تجربی در مورد چگونگی جانشینی اجرایی و فرایند انتخاب در توسعه دستور کار نوآوری شرکت را نیز بررسی می کند. در بخش بعدی، یافته های اصلی در مورد قدرت مدیرعامل و خروجی ها و نتایج سازمانی و همچنین عوامل تعیین کننده اجرایی نوآوری سازمانی بازنگری می شوند.
abstract
Despite the growing research evidence on the effect of powerful CEOs on organizational outcomes, their role in shaping the firm's innovation agenda has received little scholarly attention. This study examines the effect of CEO power on exploratory and exploitative innovation. Drawing from core arguments of Behavioral Agency Theory, this study proposes that firms led by powerful CEOs are likely to pursue more exploratory and less exploitative innovations. Furthermore, these relationships are significantly strengthened by CEO Outsider Status. Using data from 150 U.S. firms, the results reveal a significant positive relationship between CEO power and explorative innovation. Contrary to predictions, firms led by powerful CEOs engage in more not less exploitative innovation when the CEO is appointed from outside the firm. Overall, the findings provide a more nuanced explanation of the link between CEO power and organizational innovation. Implications for research and practice are discussed.
Introduction
Do powerful CEOs influence corporate strategies and organizational performance? If so, in what ways? Are powerful CEOs attracted to risky and novel corporate strategies? Alternatively, do they instead prefer more measured and conservative actions? These questions continue to attract both scholarly and practitioner attention. The popular business press is ripe with discussions on powerful CEOs and their daring corporate actions (Helft, 2014). Corporate governance researchers have examined this issue under the broader “executive effects” literature using the upper echelons research tradition (Crossland, Zyung, Hiller, & Hambrick, 2014). More specifically, scholarly discussion on this topic has empirically examined the link between CEO power and organizational performance (Adams, Almeida, & Ferreira, 2005; Lee, Park, & Park, 2015; Tang, Crossan, & Rowe, 2011). Recent studies have also identified a significant relationship between CEO power and the choice of various corporate strategies such as mergers and acquisitions (Brown & Sarma, 2007; Chikh & Filbien, 2011). So far, growing empirical evidence of the influence of CEO power on both the choice of corporate strategies and organizational performance exists (Tang et al., 2011). Despite the mounting evidence on the effect of powerful CEOs on organizational decision-making and performance, their role in shaping the firm's innovation agenda is less clear. While current scholarly work has shown a significant link between powerful CEOs and the choice of certain corporate strategies, neither the corporate governance nor the organizational innovation literatures specifically outline whether and how powerful CEOs influence organizational innovation activities. Exploring the role of CEO power on organizational innovation is important for several reasons: first, CEOs hold a prominent structural position in the upper echelons and play a critical role in shaping strategic decisions (Crossland et al., 2014). Second, while other top management team members and board of directors are also involved in strategic decision-making, CEOs are expected to maintain an active and aggressive role in strategy formulation. CEOs are often expected by key stakeholders to be the principal architects of the firm's innovation agenda (Berger, Dutta, Raffel, & Samuels, 2016). The purpose of this study is to explore the link between CEO power and the choice of organizational innovation strategies. Specifically, the relationship between CEO power and two types of organizational innovation strategies (exploratory and exploitative innovation) is empirically investigated (Mueller, Rosenbusch, & Bausch, 2013). Drawing from core arguments of Behavioral Agency Theory (Wiseman & Gomez-Mejia, 1998; Pepper & Gore, 2015), the differential impacts of powerful CEOs on organizational innovation activity is developed and empirically tested to extend the theory's key tenets to innovation research with an emphasis on risktaking tendencies that surround innovation strategies. The current research proposes that firms led by powerful CEOs are more likely to pursue exploratory as opposed to exploitative innovations. Furthermore, this study argues that the link between CEO power and organizational innovation strategies is significantly strengthened when the CEO was recruited from outsider of the firm. This study makes a number of contributions to the on-going scholarly research on the role of strategic leadership and firm innovation. First, this study improves scholarly understanding of the role these key leaders play in shaping the firm's innovation agenda. Surprisingly, relatively little is known on how powerful CEOs impact organizational innovation (Berger et al., 2016). Second, this study contributes to research on strategic leadership and executive succession by highlighting the important role of CEO outsider/insider status in shaping the choice of organizational innovation strategies. Specifically, drawing from insights from behavioral agency theory and strategic leadership literature, the current study explores how the risk-taking tendencies of outsider CEOs might influence the choice of organizational innovation strategies. In doing so, this research extends the current work in corporate governance (Karaevli, 2007) and human capital transfer (Hamori & Koyuncu, 2015) literatures by exploring the implications of executive succession on organizational innovation. Additionally, this work provides practical insights on how the executive succession and selection process might be considered in developing the firm's innovation agenda. In the following section, the major findings on CEO power and organizational outcomes as well as executive determinants of organizational innovation are reviewed.
چکیده
مقدمه
توسعه نظریه و فرضیه
پیش بینی های اجرایی نوآوری سازمانی
قدرت مدیرعامل و خروجی های سازمانی
قدرت مدیرعامل و نوآوری سازمانی اکتشافی – چشم انداز نظریه نمایندگی رفتاری
قدرت مدیرعامل و نوآوری سازمانی انتفاعی
نقش تعدیل کننده وضعیت مدیرعامل خارجی
روش ها
نمونه ها و منابع داده
معیارها
متغیر وابسته
متغیر مستقل
متغیرهای کنترل
نتایج
بحث و پیامدها
محدودیتها و جهتگیری پژوهش های آتی
نتیجه گیری
abstract
Introduction
Theory and hypothesis development
Executive predictors of organizational innovation
CEO power and organizational outcomes
CEO power and explorative organizational innovation - a behavioral agency theory perspective
CEO power and exploitative organizational innovation
The moderating role of CEO outsider status
Methods
Sample and data sources
Measures
Results
Discussion and implications
Limitations and future research directions
Conclusion