اهداف مطالعه: هدف مطالعه گزارش شیوع سندرم پاهای بی قرار، بی خوابی، و خطر توقف انسدادی تنفس(آپنه) در حین خواب درسطح جمعیت بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می باشد. الگوی های خواب و همبستگی آن با خستگی و خواب آلودگی حین روز قبلا تشخیص داده شده اند.
روش ها: یک مطالعه مقطعی با استفاده از یک پیمایش نوشتاری انجام شد که در آن پرسشنامه برای 11400 فرد از قسمت شمالی کالیفرنیا که خودشان تشخیص دادند که ام اس دارند ، از طرف پایگاه داده انجمن ملی مولتیپل اسکلروزیس از طریق ایمیل ارسال شد. پیمایش شامل پرسش هایی در ارتباط با اطلاعات جمعیت شناختی افراد و همچنین پرسشنامه های استاندارد معتبر شده در مورد اختلالات اولیه خواب، خواب آلودگی، شدت خستگی، و الگوهای خواب بود.
نتایج: از بین 11400 پرسشنامه ایمیل شده، 2810(24.6%) بازگردانده شدند. از این تعداد، 2375(84.5%) معیارهای ورود به مطالعه را دارا بودند. از میان پرسشنامه های کامل شده، 898(37.8%) برای توقف انسدادی تنفس حین خواب، 746(31.6%) برای بی خوابی متوسط تا شدید، و866)36.8%)برای سندرم پاهای بی قرار غربال شدند. در مقابل، به ترتیب تنها 4%،11%،و 12% از گروه گزارش کردندکه توسط مراقبین سلامت تشخیص توقف انسدادی تنفس حین خواب، بی خوابی و سندرم پاهای بی قرار برای آنها گذاشته شده است. بر اساس مقیاس خواب ایپورث(Epworth Sleepiness Scale) خواب آلودگی بیش از اندازه در حین روز در 30% از پاسخ دهندگان ثبت شد. بر اساس مقیاس شدت خستگی، بیش از 60% از پاسخ دهندگان سطوح غیر طبیعی خستگی را گزارش کردند. نمرات غیر طبیعی خستگی و خواب آلودگی با غربالگری مثبت برای توقف انسدادی تنفس حین خواب، بی خوابی و سندرم پاهای بی قرار همبستگی داشتند.
نتیجه گیری: درصد معنی داری از افراد مبتلا به ام اس در نمونه های ما از نظر یک مورد یا بیشتر از اختلالات خواب دارای غربالگری مثبت بودند. میزان زیادی از این اختلالات خواب تشخیص داده نشده اند. توجه بیشتر به مشکلات خواب در این جمعیت، به ویژه با این دیدگاه که خستگی شایعترین و ناتوان کننده ترین نشانه ام اس می باشد لازم است.
مولتیپل اسکلروزیس(ام اس ) یک بیماری سیستم اعصاب مرکزی می باشد که با از بین رفتن میلین اعصاب همراه می باشد که تقریبا 400000آمریکایی را درگیر کرده است. آن در اغلب موارد افرادی را که بین سنین 20 تا 50 سا ل هستند درگیر می کند. علت ام اس ناشناخته است، اما اینچنین فرض می شود که در اصل خود ایمنی باشد و عوامل محیطی ناشناخته در یک میزبان که از نظر ژنتیکی مستعد می باشد منجر به التهاب در ماده سفید مغز و طناب نخاعی و منجر به بروز نشانه ها می گردند. بیماران اغلب بسته به نواحی ملتهب در سیستم اعصاب مرکزی با یک الگوی عود کننده – فروکش کننده، نشانه ها یی مانند از بین رفتن بینایی ، سرگیجه، ضعف و بی حسی را بروز می دهند. با گذشت زمان، بسیاری از بیماران وارد فاز پیشرونده ام اس می گردند، که در آن یک افزایش آهسته در نقایص عصبی بدون بدتر شدن واضح وجود دارد و منجر به ناتوانی طولانی مدت می گردد. گزارش شده که اختلالات اولیه خواب در بیماران مبتلا به ام اس نسبت به جمعیت عمومی فراوانی بالاتری دارد و قویا با نشانه های بسیار شایع و ناتوان کننده بیماری همراه می باشد.
Study Objectives: To report at a population level the prevalence of restless legs syndrome, insomnia, and the risk of obstructive sleep apnea in multiple sclerosis patients. Sleep patterns and associations with fatigue and daytime sleepiness were identifi ed.
Methods: A cross-sectional study was performed using a written survey that was mailed to 11,400 individuals from the Northern California Chapter of the National Multiple Sclerosis (MS) Society Database who self-identifi ed as having MS. The survey included individual questions relating to demographics as well as several standard validated questionnaires related to primary sleep disorders, sleepiness, fatigue severity, and sleep patterns.
Results: Among the 11,400 surveys mailed out, 2,810 (24.6%) were returned. Of these, 2,375 (84.5%) met the inclusion criteria. Among the completed surveys, 898 (37.8%) screened positive for obstructive sleep apnea, 746 (31.6%) for moderate to severe insomnia, and 866 (36.8%) for restless legs syndrome. In contrast, only 4%, 11%, and 12% of the cohort reported being diagnosed by a health care provider with obstructive sleep apnea, insomnia, and restless legs syndrome, respectively. Excessive daytime sleepiness was noted in 30% of respondents based on the Epworth Sleepiness Scale. More than 60% of the respondents reported an abnormal level of fatigue based on the Fatigue Severity Scale. Both abnormal fatigue and sleepiness scores were associated with screening positive for obstructive sleep apnea, insomnia, and restless legs syndrome.
Conclusion: A signifi cant percentage of MS subjects in our sample screened positive for one or more sleep disorders. The vast majority of these sleep disorders were undiagnosed. Greater attention to sleep problems in this population is warranted, especially in view of fatigue being the most common and disabling symptom of MS.
Multiple sclerosis (MS) is a central nervous system demyelinating disease affecting approximately 400,000 Americans.1 It most frequently affects individuals between the ages of 20 to 50 years old. The cause of MS is unknown, but the disease is hypothesized to be autoimmune in origin, in which an unknown environmental trigger in a genetically susceptible host leads to infl ammation in the white matter of the brain and spinal cord, resulting in symptoms. Patients often present with a relapsing-remitting pattern of symptoms, depending on the area of central nervous system infl ammation, with symptoms such as visual loss, vertigo, weakness, and numbness. Over time, many patients enter into a progressive phase of MS, whereby there is a slow increase in neurological defi cits without clear exacerbations, leading to long-term disability.
اهداف مطالعه
روش ها
مشارکت کنندگان
روند انجام مطالعه
ابزارهای اندازه گیری
تحلیل آماری
بحث
METHODS
Participants
Measures
Statistical Analysis
RESULTS
DISCUSSION