با استفاده از دادههای مربوط به شرححال که در طول دوره یک سال تحصیلی جمعآوریشدهاند ، در این مقاله تجربیات یک مربی معلمی جدید که تحصیلات عالی خود را آغاز کرده است، منعکسشدهاند. الگوهای نوظهور با استفاده از گفتمان آموزش بررسیشده و روشنسازی میشوند، و این گفتمان بهنوبه خود تا حدی به علت عدم تعادل در صدای ضبطشده، و ماهیت مردانه خود به چالش کشیده شده است. منفعل بودن نقش آموزنده رد شده است، و ارتباط میان مربی و آموزنده ازنظر عمل متقابل و مذاکره در یک چارچوب ساختاریافته و حمایتی موردبررسی قرار میگیرد. با استناد به تحقیقاتی که حتی متحمل شدن احساسات منفی توسط زنان موفق در دانشگاه را بررسی میکنند، در مورد مزایا و هزینههای مربوط به مربیان سؤالاتی مطرحشدهاند. در تجزیهوتحلیل تجربه یک آموزنده در طول یک سال در دانشگاه، مقابله با خویشتنشناسی متغیر و متناقض مشاهده میشود. داشتن حس مالکیت در یک فرآیند آموزش مبتنی بر یادگیرنده تصدیق شده است، و برخی پیشنهادها در مورد کیفیت یک آموزنده موفق ارائهشدهاند. در پارادوکس مربیان، مربیان نیز موردبررسی قرار میگیرند. فرآیند آموزش بهعنوان یک سرمایهگذاری بر کارکنان و بخشی که بهطور مداوم در حال تکامل است ، در نظر گرفته میشود.
مقدمه
همانطور که اینجا ایستادهام، درزمانی بین دیروز و فردا، به گذشته مینگرم، چیزی که به یاد میآورم فقط یک سایه است از تمام چیزهایی که فراموش کردهام. خود را در میان داستانهای یک گذشته تکهتکه شده پیدا میکنم، خود را برای حرکت به سمت آینده قدرتمند میبینیم. (الهام گرفته از شعری که توسط کاترین ویلسون به ویراستار ارسالشده است، طرفداری از زنان و خودزیستنامه: کاسلت،2000). در این مقاله برخی از اثرات مربوط به یک ارتباط مربیگری نسبتاً موفق در حوزه آموزش موردبررسی قرارگرفتهاند. این داستان مربوط به زنی است که توسط هیدر هدایتشده است ( در اولین پیشنویس آن ، یک آموزنده در پایان سال اول بهعنوان یک دانشگاهی جدید در نظر گرفتهشده است) ( هیدر یک نام مستعار است و بهمنظور احترام به درخواست شخص برای محرمانه بودن مورداستفاده قرارگرفته است). این داستان از زبان من گفتهشده ، و موردحمایت و الهام گرفته از مربی من است، که برای اولین بار به من نشان داد این نوع انعکاس ارزشمند است. من هیچ ادعایی در رابطه با شاخص بودن یا تعمیم ندارم، و فقط به دنبال توضیح الگوهای موجود هستم نه کشف قوانین کلی رفتار انسان (اسکوفیلد،1993،ص 92).
Using personal autobiographical data collected over the course of an academic year, this article reflects the experiences of a new teacher educator entering higher education. Emergent patterns are examined and illuminated using the discourse of mentoring, and this discourse is, in turn, challenged, in part for the imbalance in the voices recorded, and at times for its masculine nature. The notion of a mentee’s role being in any way passive is dismissed, and the relationship between mentor and mentee is examined for reciprocity and negotiation within a structured, supportive framework. Questions are posed regarding the benefits and costs to mentors, citing research that exposes how even the most successful women in academia may suffer negative emotions. In analysing one mentee’s journey through a year in academia, a struggle with a changing and contradictory selfimage is exposed. Having a sense of ownership in a learner-driven mentoring process is acknowledged, and some suggestions on the qualities of a successful mentee are offered. The paradox of who mentors the mentors is also examined. The process of mentoring is viewed as an investment in staff and the constantly evolving institution.
Introduction
As I stand here, on that pinpoint of time between yesterday and tomorrow, I look back. What I remember is but a shadow of all I forget. Finding myself through stories of a fragmented past, I find myself empowered to move forward. (Inspired by a poem sent by Catherine Wilson to the editor, Feminism and autobiography: Cosslett, 2000) This paper explores some of the influences that have supported one relatively successful mentoring relationship within the field of education. This is a woman’s story—the first draft of which was told as a mentee at the end of her first year as a ‘new academic’, guided throughout that year by Heather (a pseudonym used to respect her request for confidentiality). The story is told entirely on my own terms, supported and inspired by my mentor, who was the first to suggest there was value in a reflection of this kind. I make no claim of typicality or generalizability, but seek to ‘explain the patterns that exist, certainly not to discover general laws of human behaviour’ (Schofield, 1993, p. 92).
مقدمه
روش : خاطرات خصوصی و سوابق عمومی
یک آموزنده در دانشگاه
جهت گیری مجدد: تغییر کردن در جهانی از تغییر
سؤالات بقا: احساس نادان بودن
سؤالات مربوط به یک تصویر بزرگ : حل کردن یک مسئله پیچیده
تدریس در مدارس: پایان وضعیت دشوار
سخنرانی یا آموزش ؟
ساختار بهعنوان امنیت و حمایت
توضیح مسیر : زمانی که هر دو روشنایی امید را دیدیم
سرمایهگذاری از طریق یک ساختار
پرورش یک کودک به اندازه ساخت یک روستا زمان و انرژی نیاز دارد
ارتباط حرفهای و شخصی : قهوه یا اسکواش
هویت حرفهای و شخصی: من چه کسی هستم؟
کیفیت یادگیرنده : یک دستورالعمل برای موفقیت
پاداش به مربی : رضایت بدون شناخت
بهای پرداخت شده به مربی : انجام کار خوب و در عین حال داشتن احساس بد
نگاه به آینده : از یادگیرنده به مربی
انعکاس ، مذاکره و پرسشهای مربوط به قدرت
بررسی بیشتر : زنان از آموزش بهره می برند
Introduction
Method: private diaries and public records
A mentee in academia
Reorientation: changing in a world of change
Questions of survival: feeling foolish
‘Big picture’ questions: untangling the knitting
Tutoring in schools: out of the frying-pan
Lecturing or training?
Structure as security and support
Illuminating the path: both seeing the light
Investment through a structure
It takes a village to raise a child
Professional and personal relationship: coffee or squash?
Professional and personal identity: who am I?
A mentee’s qualities: a recipe for success?
Rewards to the mentor: satisfaction without recognition
The price paid by the mentor: doing good yet feeling bad
Looking forward: from mentee to mentor
Reflection, negotiation, and questions of power
Further reflection: women benefiting from mentoring