چکیده
سرمایه انسانی هر شرکتی، که در تجارب و آموزش نیروی کارش نمود می یابد، جز منابع کلیدی برای بهبود بهره وری شرکت ست. طرح پیشنهادی پژوهش حاضر این است که تجربه خاص شغلی، یکی از معنی دار ترین منابع سازمانی برای شرکت های کوچکی است که به دنبال بهره وری هستند. در این مطالعه با استفاده از داده های عینی از 1572 کارمند اصلی از 100 شرکت کوچک، در دو صنعت مختلف، تاثیری که تجارب ( تجربه کاری و تجربه شرکتی) همراه با آموزش (سواد) بر بهره وری شرکت ها اِعمال می کنند، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد رابطه بین تجربه کاری و بهره وری در شرکت های دارای کارمندانی با سطوح آموزشی بالاتر، نسبت به شرکت های دارای کارمندانی با سطوح آموزشی پایین تر، به مراتب قوی تر است.
مقدمه
مطابق با دیدگاه منبع محور، منابعی که با ارزش و نایاب هستند، برای شرکت ها مزایای رقابتی به ارمغان می آورند. سرمایه انسانی به عنوان یک منبع با ارزش، خاص و غیر قابل تقلید، کمک شایانی به حفظ مزایای رقابتی شرکت ها می نماید. سرمایه انسانی هر سازمانی متشکل از دانش و مهارت هایی است که به واسطه کسب تجربه و آموزش کارکنان حاصل می آید و نقش بارزی در توانمندی و قابلیت های شرکت ها ایفا می کند. با توجه به اینکه سرمایه انسانی، شاخصی از قابلیت های شرکتی مبتنی بر مهارت است، مبیّن دلیل عملکرد بهتر شرکتی در مقایسه با شرکت دیگر نیز می باشد. بدین ترتیب، مطالعات تجربی متعددی به ارزیابی رابطه بین سطوح سرمایه انسانی شرکت ها و عملکرد پرداخته اند. ولی پژوهش های فوق فقط محدود به شرکت های وسیع می باشد.
abstract
The human capital of a firm, as manifested by the experience and education of its workforce, represents a key resource that improves firm productivity. The current study proposes that task-specific experience is a significant organizational resource for small firms seeking productivity. Utilizing objective data from 1572 core-employees representing 100 small firms in two different industries, this study examines how two types of experience (taskspecific and firm-specific) interact with education to influence firm productivity. Results show that the relationship between task-specific experience and productivity is stronger in firms with higher levels of core employee education than in firms with lower levels of core employee education.
1. Introduction
According to the resource based view of the firm, resources that are valuable and rare can provide a firm with a competitive advantage (Barney, 1991; Peteraf, 1993; Wernerfelt, 1984). Human capital is considered a valuable resource that is specific and inimitable and that helps firms sustain their competitive advantage. A firm's human capital comprised of the knowledge and skills accumulated by employees through education and experience can be considered a key contributor to a firm's capabilities (Chena & Huang, 2009; Coff, 2002; Leonard-Barton, 1992).
چکیده
1. مقدمه
2- نظریه و فرضیه ها
2-1- سرمایه انسانی مبتنی بر کارکنان اصلی در بهره وری تجارت های کوچک
2-2- انواع سرمایه انسانی
3- روش پژوهش
3-1- نمونه پژوهشی
2-3- سنجش و اندازه گیری
4- آنالیز داده ها و نتایج
4-1- آمار توصیفی و ضرایب همبستگی
4-2- آزمون فرضیه ها
5- بحث
5-1- تلویحات ضمنی برای عملکرد شرکت های کوچک
5-2- محدودیت ها و پیشنهادات پژوهشی
abstract
1. Introduction
2. Theory and hypotheses
2.1. Core employee based human capital in small business productivity
2.2. Forms of human capital
3. Method
3.1. Sample
3.2. Measures
4. Data analysis and results
4.1. Descriptive statistics and correlations
4.2. Hypotheses testing
5. Discussion
5.1. Implications for small firm practice
5.2. Limitations and future research