چكيده
هدف از اين پژوهش پي بردن به تفاوت های موجود در نگرش پدر و مادرها نسبت به عقب ماندگی ذهنی مي باشد. دو گروه از والدين در اين پژوهش حضور دارند: یک گروه متشکل از والدین کودکان عقب مانده ذهنی و گروه دیگر در بر گيرنده پدر و مادرهاي کودکان مدرسه اي سالم از همان گروه سنی مي باشد. مشخص شد كه در هر دو گروه مادران نسبت به پدران نگرش منفی تري در مورد معلولیت داشتند. تحصيلات پدر و مادرها نیز بر نگرش آنان تاثير گذار بود، والدين فارغ التحصیل (كارشناسي) و يا دانشجويان تحصيلات تكميلي نسبت به آنهايي كه تحصيلاتشان در سطح مقدماتی بود نگرش مثبت تري داشتند.
مقدمه
جامعه تاکید بسیار زیادی بر هوش و توانایی تحصیلی کودکان دارد که هر دوی اينها براي موفقیت در زندگی ضروري است. در جهاني كه به سرعت در حال تغییر است نمرات مدرسه و چک های حقوق نخستين پارامترهای موفقیت در نظر گرفته مي شوند و کسانی که نمي خواهند يا نمی توانند خود را به خوبي نشان دهند شهروندان درجه دو محسوب می گردند. در تعجيل دیوانه وار مردم در زندگي، اغلب نسبت به کسانی كه متاسفانه از ما ضعیف و یا با ما متفاوت هستند غفلت مي شود و آنها از جریان اصلی به كنار رانده مي شوند. بخش عمده ای از بی تفاوتی هاي نسبت به معلولان از عدم درک مشکلات آنان و گام هاي اصلاحی که می توان جهت بهبود شرایط آنها برداشت نشات مي گيرد. این مشكل فقط مربوط به جوامع گسترده تر نيست، بلکه پدر و مادرهاي کودکان معلول هم پیدایش و نتیجه مشکلاتی که اوضاع را بدتر می سازد درك نمي كنند.
Abstract
The aim of present study is to find out the differences in the attitude of parents towards mental retardation. Two groups of parents were included in the study: one group comprised of parents of mentally retarded children, while the other comprised of parents of normal school going children of the same age group. Female parents in both the groups were found to have a more negative attitude towards the disability than male parents. Education of parents also had an impact on their attitude, with graduate and post graduate parents having a more positive attitude than those educated up to the X and XII level.
Introduction
Society places a huge emphasis on intelligence and scholastic ability in children, both of which are considered important for success in life. In a fast changing world, school grades and pay cheques are considered prime parameters of accomplishments, and those who do not, or cannot, stand these tests are treated as second-grade citizens. In its mad gold rush, people often neglect those unfortunate among us who are weak, or differently abled, and push them out of the mainstream. Much of the apathy towards the disabled comes from a lack of understanding of their problems and the corrective steps that can be taken to improve their conditions. It is not just the broader society but also parents of disabled children who lack appreciation of the genesis and outcome of the problems that makes matters worse
چكيده
مقدمه
روش
داده ها
نمونه
نتایج
بحث
Abstract
Introduction
Method
Material
Sample
Results
Discussion