چکیده
هدف این پژوهش شناسایی عوامل تعیین کننده بهشت های مالیاتی در عرصه واقعی اقتصادی است. توسعه بهشت های مالیاتی از سوی برخی از عوامل در سطح اقتصاد کلان نه تنها مورد توجه قرار گرفته است بلکه رفتار های غیر قانونی مالیاتی افراد که به دنبال شیوه های مختلف برای امتناع از پرداخت مالیات صورت می پذیرد را نیز به همراه داشته است. بر مبنای رگرسیون لجستیک این پژوهش منعکس کننده عوامل بسیار مهمی است که باعث مساعدت در وضعیت بهشت مالیاتی کشور می شود. یافته های اصلی این رویکرد این است که مالیات پایین برای تبدیل شدن یک کشور به بهشت مالیاتی کافی است. با توجه به این حقیقت که نرخ مالیات شرکت در حقیقت با توجه به مدل بسیار قابل توجه است ،اثبات شده است که درصد خدمات در GDP ( تولید ناخالص ملی) مهم ترین متغیر است و فقط کشور هایی که قسمت های بیشتر تولید ناخالص داخلی شان در عرصه خدمات است وضعیت بهشت مالیاتی بهتری دارند. از آنجایی که امور مالی یکی از ستون های اصلی بهشت مالیاتی است اهمیت داشتن بخش خدمات زیاد هم تعجب آور نیست. با استفاده از مدل لجستیک ، وضعیت بهشت مالیاتی هر کشور تعیین شده است.
مقدمه
وضعیت بهشت مالیاتی دربرگیرنده شرایطی با مطلوبیت بیشتر به منظور ایجاد جو اقتصادی ، مالی ، سیاسی و زیربنایی برای توسعه وظایف در زمینه اجتناب از مالیات با استفاده از ابزار ها و مکانیزم هایی مختلفی مانند شرکت های دریایی است. مطابق با تعاریف کلاسیک ، یک بهشت مالیاتی کشوری است که نرخ مالیات بسیار پایینی دارد و گاهی اوقات هیچ مالیاتی گرفته نمی شود. با این حال ، بهشت های مالیاتی فقط بحث مالیات کم و یا نگرفتن مالیات را پوشش نمی دهند. آنها بوسیله سطوح بالایی از محرمانه بودن و در دسترس بودن شبکه ای از خدمات مالی شناخته می شوند که به کاربران اجازه می دهد تا استراتژی هایی را برای دستیابی به اهداف شان طراحی و تدوین کنند.
Abstract
The purpose of this study is to identify the major determinants of tax havens in the actual economic context. The development of tax havens was favored by some factors at macroeconomic level, but also by tax noncompliance behavior of individuals who are seeking different ways to avoid taxation. Based on a logistic regression this study reveals the most important factors that favor a country’s tax haven status. The main finding of this approach is that low taxation is not enough for a country to be a tax haven. Despite the fact that the corporate tax rate is indeed significant according to the model, the percentage of services in GDP proves to be the most prominent variable, and only the countries which have an important part of their GDP made up of services are likely to acquire tax haven status. Since offshore finance is one of the main pillars on which tax havens lie down, the importance of the services sector comes as no surprise. Using the logit model, each country’s tax haven status is determined.
1. Introduction
Tax haven status involves combining more favorable conditions in order to create that climate of great economic, fiscal, political and infrastructure necessary for the development of tax avoidance tasks using various tools and mechanisms such as offshore companies. According to classical definitions, a tax haven is a country which has a very low taxation or even no taxation at all. However, tax havens are not all about low or lack of taxation. They are also characterized by high levels of secrecy and the availability of a strong network of financial services that allows users sophisticated strategies for achieving their goals.
چکیده
مقدمه
روش شناسی و نتایج
نتیجه گیری ها
Abstract
Introduction
Methodology and results
Conclusion