چکیده
نظریه انگیزشی دو عاملی هرزبرگ در حیطه مدیریتی بسیار معروف است. هرچند که اعتبار آن در شرایط کاری مختلف، مورد نقد قرار گرفته است. صنعت ساخت و ساز، دارای ویژگی های منحصر بفردی می باشد که میتواند در انگیزش کارمند اثر ویژهای داشته باشد. این پژوهش، نظریه دو عاملی رادر مهندسی ساختمان تایلندی تست میکند و به روش مصاحبه هرزبرگ با سرکارگران می پردازد و نتایج را با هرزبرگ مقایسه می کند. مسئولیت، پیشرفت، امکان رشد و مشورت باعث رضایتمندی از شغل میگردد در حالی که شرایط کاری، امنیت شغلی، ایمنی سایت و روابط با سایر سازمانها منجر به عدم رضایت از شغل می شود. شناخت، خودِ کار، سیاست و مدیریت شرکت، روابط بین فردی، زندگی شخصی، و وضعیت، هم در رضایت و هم در عدم رضایت شغلی سرکارگران دخالت دارند. نتیجه گیری شده است که نظریه هرزبرگ کاملاً در صنایع ساختمان تایلند کاربرد ندارد. اگر قرار است که کارکنان ساختمان به طور موثر و کارآمدی با انگیزه شوند، باید برخی از عوامل را مورد توجه قرار داد.
مقدمه
در هر سازمانی یک بعد مهم مدیریتی این است که کار، سودبخش گردد و به کارگران کمک شود. یکی از وظایف اساسی مدیر، ارتباط با کارگران و انگیزه دادن به آنان است (دراکر 1985). انگیزش برای بیش از 50 سال یک عنوان محبوب برای پژوهش بوده است. بعد از اولین ظهور این موضوع در حوالی جنگ جهانی دوم، کتب، مقالات و پژوهشهای متعددی در زمینه انگیزش، روانشناسی صنعتی، روابط بین فردی در محیط کار، و رضایتمندی شغلی وجود داشته است و درباره چگونگی تشویق افراد جهت افزایش سودبخشی و تولید و عملکرد بوده است. عملکرد و بهرهوری کارگران همچنان باید موضوعات مهمی در پژوهش مدیریتی باشند بخصوص برای کارگران علم و دانش که داراییهای با ارزشی برای سازمانها محسوب میگردند (دراکر 1999).
Abstract
Herzberg’s two‐factor theory of motivation is widely known in management circles. However, it has been criticized regarding its validity in different work settings. Construction is an industry with unique characteristics which may have special effects on employee motivation. This study tests the two‐factor theory on Thai construction engineers and foremen following Herzberg’s interviewing procedure and compares the results to Herzberg’s. Responsibility, advancement, possibility of growth, and supervision contribute to job satisfaction, while working conditions, job security, safety on site, and relationships with other organizations contribute to job dissatisfaction. Recognition, work itself, company’s policy and administration, interpersonal relations, personal life, and status contribute to both satisfaction and dissatisfaction. Achievement contributes to satisfaction for engineers but contributes to both satisfaction and dissatisfaction for foremen. It is concluded that Herzberg’s theory is not entirely applicable in the Thai construction setting. Some factors should receive attention if construction employees are to be motivated effectively.
چکیده
مقدمه
نظریه دو عاملی هرزبرگ
عوامل
مشکل نظریه دو عاملی
مطالعات در زمینه انگیزش در صنایع ساخت و ساز
آزمایش نظریه دو عاملی هرزبرگ در صنایع ساخت و ساز تایلند
اهداف پژوهش
روش پژوهش
نمونهها
طبقه بندی عوامل
یافتهها
عوامل مربوط به محتوای شغل
عوامل مربوط زمینه شغل
خلاصه و جمعبندی