تقریبا 100 سال است که پزشکان سعی در ارزیابی اختلالات اسید باز دارند و مکانیسم های مربوطه را شناسایی کردند. برنامه های بسیاری برای توصیف اختلالات اسید باز معرفی شده اند. سه روش معمول برای اندازه گیری این اختلالات، شامل روش فیزیولوژیکی بر پایه برهمکنش اسید باز کلیوی و ریه ، رویکرد فیزیکوشیمیایی (همچنین روش استوارت نامیده می شود)، بر اساس یون های قوی و تغییرات مرتبط با pH در یون های ضعیف مانند آلبومین و فسفر؛ و روش افزایش باز که برمبنای اندازه گیری تغییرات در وضعیت متابولیک اسید باز که قبلا به وسیله گاز خون فراهم شده است ، می باشد. اضافه باز استاندارد یکی از گسترده ترین نشانگرهای پیش آگهی مورد مطالعه برای ارزیابی بیماران مبتلا به تروما در محیط مراقبت های حاد است. گرچه اضافه باز استاندارد به طور گسترده از طریق اغلب دستگاههای آنالایزر گاز خونی تجاری فراهم شده است ، بسیاری از پزشکان از ارتباط آن ها و نحوه استفاده از این نشانگر مطلع نیستند. این مقاله مروری، ارزش اضافه باز استاندارد را مورد بحث قرار می دهد و شامل موارد مختلفی است که نشان دهنده مزایای استفاده از روش اضافه باز در عمل بالینی است.
دیدگاه تاریخی
برای درک توسعه اضافه باز استاندارد، باید با تاریخ ارزیابی اسید- باز در دهه های 1950 و 1960 آشنا شد. در سال 1952، یک اپیدمی مخرب پولیومیلیت اپیدمیک Copenhagen (شهری در دانمارک) را در برگرفت. تقریبا 3000 بیمار در مدت 4 ماه بستری شدند. اکثر بیماران در بیمارستان Blegdam ، که یک بیمارستان عفونی است ، بستری شدند. حدود 345 بیمار مبتلا به پولیومیلیت خیارکی بودند که بر عضلات تنفسی و بلعیدن تاثیر می گذارد. در زمان آغاز اپیدمی فقط یک آزمون آزمایشگاهی باز اسیدی در دسترس بود: غلظت کلی دی اکسید کربن در خون. از آنجا که فشار جزئی دی اکسید کربن (Pco2) قابل تعیین نبود، به نظر می رسید که مقادیر بالای دی اکسید کربن یا بی کربنات ، بیشتر نشان دهنده آلکالوز با منشاء نامشخص باشد تا یک اسیدوز تنفسی مزمن. در طی یک ماه ، در اوج اپیدمی، 27 نفر از 31 بیمار مبتلا به پولیومیلیت خیارکی درگذشتند.
F or almost 100 years, clinicians have been trying to assess acid– base disturbances accurately and to unravel the mechanisms involved.1,2 Many schemes have been introduced to describe acid–base disorders. The three most commonly used methods of quantifying these disorders are the physiological approach, based on the renal and lung acid–base interaction3 ; the physicochemical approach (also called the Stewart method), based on strong ions and pH-related changes in weak ions such as albumin and phosphorus4,5; and the base-excess approach, based on quantification of the change in metabolic acid– base status as provided by the blood gas machine.6-12 Standard base excess is one of the most extensively studied prognostic markers used to evaluate patients with trauma in the acute care setting.6 Although standard base excess is provided worldwide by most commercial blood gas analyzers,6,9-12 many physicians are unaware of its relevance and how to make use of this marker. This review discusses the value of standard base excess and includes several case vignettes that show the benefit of the base-excess approach in clinical practice .
Historical Perspective
To understand the development of standard base excess, one should be familiar with the history of acid–base assessment in the 1950s and 1960s.13-23 In 1952, a devastating poliomyelitis epidemic struck Copenhagen. Approximately 3000 affected patients were hospitalized over a period of 4 months; most were admitted to the Blegdam Hospital, an infectious-disease hospital. About 345 of the patients had bulbar poliomyelitis, which affected the respiratory and swallowing muscles. Only one acid–base laboratory test was available when the epidemic began: the total carbon dioxide concentration in blood. Because the partial pressure of carbon dioxide (Pco2 ) could not be determined, the high carbon dioxide — or bicarbonate — values were thought to indicate an alkalosis of unclear origin rather than a chronic respiratory acidosis. Over a period of 1 month, at the height of the epidemic, 27 of 31 patients with bulbar poliomyelitis died.
دیدگاه تاریخی
نام گذاری اضافه باز و معادلات
استفاده از اضافه باز
دو مورد نمونه
باز اضافی در مراقبت های حاد
نتیجه گیری
Historical Perspective
Base-E xcess Nomenclature and Equations
Use of Base Excess
Two Case Examples
BaseE xcess in the Acute Care Setting
Conclusions