دیگر هیچ بحث و مناظره جدی در خصوص این که آیا سیاست پولی بایستی بر طبق قواعد اجرا شود یا بر طبق صلاحدید و نظر کارشناسی، وجود ندارد. به طور کاملا مناسبی، این موضوع به طور گسترده ای پذیرفته شده است که سیاست پئولی بایستی از یک قاعده پیروی کند، یعنی، یک برنامه ای که بیان کننده شرایط و وضعیت ابزار مقامات پولی( برای مثال عرضه پول) به عنوان تابعی از همه اطلاعات دریافت شده تا لحظه جاری می باشد. این قاعده دارای خصوصیت متاسبی است که در هر وضعیت از شرایط، شرایط بهینه برای سیاست منحصر به فرد است. در صورتی که به طور اتفاقی، شرایط یکسانی در دو تاریخ متفاوت غالب باشند، شرایط مناسب برای سیاست پولی نشابه خواهد بود. مسئله کاربردی اساسی و محوری که پول گرایان را از طرف داران نظریه کنزی تفکیک می کند، یک فرم مناسبی از قاعده سیاست پولی است. میلتون فرید من از دیر باز این موضوع را تایید کرده است که مقامات پولی از یک قاعده ساده ای استفاده می کنند که فاقد بازخورد از متغیر های فعلی وگذشته به عرضه پول است. ایشان توصیه می کند که اختیار و قدرت موجب می شود تا عرضه پول بر حسب درصد x در هر سال بدون استثنا افزایش یابد. به خصوص، فد سعی نمی کند تا در تلاش برای تضعیف سیکل کسب و کار، تکیه بر باد کند.
There is no longer any serious debate about whether monetary policy should be conducted according to rules or discretion. Quite appropriately, it is widely agreed that monetary policy should obey a rule, that is, a schedule expressing the setting of the monetary authority’s instrument (e.g. the money supply) as a function of all the information it has received up through the current moment. Such a rule has the happy characteristic that in any given set of circumstances, the optimal setting for policy is unique. If by remote chance, the same circumstances should prevail at two different dates, the appropriate settings for monetary policy would be identical. The central practical issue separating monetarists from Keynesians is the appropriate form of the monetary policy rule. Milton Friedman has long advocated that the monetary authority adopt a simple rule having no feedback from durrent and past variables to the money supply. He recommends that the authority cause the money supply to grow at some rate of x percent per year without exception. In particul:lr, the Fed ought not to try to ‘lean against the wind’ in an effort to attenuate the business cycle.