چکیده
با توجه به مطالعات روان شناختی، اصلی ترین نوع شخصیت، شخصیت برون گرایی است. اکثر مطالعات تفاوت-های میان برون گرایان و درون گرایان را مبتنی بر مطالعات قلم و کاغذی می دانند. با این حال، در تعداد کمی از مطالعات، سیگنال های الکتروانسفالوگرافی وجود دارد. در این مقاله، مطالعات مربوط به شخصیت برون گرایی را با استفاده از الکتروانسفالوگرافی (EEG) و پتانسیل های مربوط به رویداد (ERP) بررسی می کنیم. فهمیدیم که برخی از مطالعات EEG ادعا کرده اند که برون گرایان و درون گرایان می توانند با استفاده از خط مبنای EEG متمایز شوند، درحالی که بعضی از مطالعات دیگر خلاف آن را نشان می دهند. یافته های متناقض در مطالعات ERP مشاهده شدند: بالاتر/کمتر از دامنه P300 در برون گرایان در مقایسه با دامنه درون گرایان در وظایف محرک بصری. این یافته های مختلف احتمالاً به خاطر تفاوت های موجود در پروتکل های تجربی آنها، اندازه نمونه یا سن افراد است. سایر دلایل محتمل هیچ ملاحظه ای را با توجه به ویژگی اصلی برون گرایی شامل نمی شوند و این مطالعات تنها بر تحلیل طیف قدرت EEG متمرکز هستند. بنابراین برای پژوهش های آینده پیشنهاد می کنیم که ویژگی اصلی مانند اجتماعی بودن و/یا مشارکت در بیشتر ویژگی های EEG موجود در تحلیل را برای تولید نتایج قابل اعتماد و قوی در نظر بگیرند. این بررسی شامل راهنمایی برای پژوهش های مربوط به شرایط مرتبط به مغز برون گرایان و درون گرایان است و در حوزه ای زیادی کاربرد دارد.
1- مقدمه
هر کسی ترکیبی از ویژگی های شخصیتی مشترک و منحصربه فرد دارد، که به هر شخصی فردیت می دهد. این ترکیب پیچیده از ویژگی ها یعنی اینکه افراد مجموعه ای منحصربه فرد از ویژگی ها با نقاط قوت و ضعف را دارا هستند، که شامل شخصیت آنها می شود. تعدادی از مطالعات اهمیت شناخت و بررسی شخصیت خود را برجسته کرده اند (لیتاور، 1992؛ لانگ، 2002؛ رابرتس، کونکل، شینر، کاسپی و گلدبرگ، 2007) تا نقاط قوت خود را ارتقا داده و نقاط ضعف را بهبود بخشند. برای مثال، زمانی که یک فرد توانایی خود را برای نفوذ بر دیگران از طریق ارتباط درک می کند، ممکن است منجر به این بشود که آن فرد شغلی را انتخاب کند که دارای مهارت های ارتباطی باشد.
abstract
Article history: Received 16 May 2017 Received in revised form 20 July 2017 Accepted 27 July 2017 Available online 10 August 2017 According to psychological studies, the most fundamental personality is the extraversion personality. Most studies looking at differences between extroverts and introverts are pen and paper based studies. However, in a few studies, electrophysiological signals were involved. In this paper, we reviewed studies examining extraversion personality using electroencephalography (EEG) and event-related potentials (ERP). It was found that some of the EEG studies claimed that extroverts and introverts can be differentiated using baseline EEG, while some others claimed otherwise. Conflicting findings were also observed in the ERP studies; higher/lower P300 amplitude in extroverts compared to that of introverts in visual stimuli tasks. These various findings are probably due to differences in their experimental protocols, sample size, or age of subjects. Other possible reasons include no consideration given on the main feature of extraversion and the studies only focused on EEG power spectral analysis. We are thus suggesting for future investigations to involve the main feature such as sociability and/or to incorporate more EEG features in the analysis to produce more robust and reliable results. This review constitutes a guidance for research on brain-related conditions of extroverts and introverts and shall be useful in many areas.
1. Introduction
Everyone exhibits a combination of common and unique personality characteristics, which gives each person individuality. This complex combination of characteristics means that individuals possess a unique set of traits, with their own strengths and weaknesses, comprising their personality. A number of studies have highlighted the importance for individuals to know and explore their own personalities (Littauer, 1992; Long, 2002; Roberts, Kuncel, Shiner, Caspi, & Goldberg, 2007) to enhance their strengths and improve their weaknesses. For instance, when a person understands his or her ability to influence people through communication, this may lead him or her to choose a career that involves communication skills.
چکیده
1- مقدمه
1-1 شخصیت برونگرایی
1-2 برونگرایی و رویکرد الکتروفیزیولوژی
2- روشها
3- نتایج
3-1 مطالعات مربوط به EEG
3-1-1 EEG و شرایط خط مبنا
3-1-2 EEG و وظایف شناختی
3-2 مطالعات مربوط به پتانسیلهای مربوط به رویداد (ERP)
4- بحث
5- نتیجه گیری
Abstract
1. Introduction
1.1. Extraversion personality
1.2. Extraversion and electrophysiological approach
2. Methods
3. Results
3.1. EEG studies
3.2. Event-related potentials (ERP) studies
4. Discussion
5. Conclusion