چکیده
این مقاله به بررسی اثرات مخرب جریان تجارت در کشورهای در حال توسعه Dc می پردازد. از دیدگاه نظری، استدلال ما این است که اثرات متقابل بین باز بودن بین المللی و پذیرش فناوری یک مکانیسم مهمی است که منجر به افزایش احتمالی تفاوت های درامدی در آزاد سازی DC از طریق مهارت های بهبود تجارت می شود. ما از یک ویژگی پویا برای براورد اثر تجارت بر روی نابرابر درامد درون کشوری در یک نمونه از 70 DC در دوره 1980 تا 1999 استفاده می کنیم. نتایج ما نشان می دهد که جریان تجاری ترکیبی کل همبستگی ضعیفی با نابرابری درامد دارد. با این حال، وقتی که ما جریان تجارت کل را بر طبق منطقه مبدا ومقصد تجزیه کنیم می توانیم پی ببریم که تجارت با کشور های پر درامد موجب تشدید شدن توزیع درامدی در DC هم از طریق صادرات و واردات می شود. این نتیجه موید این فرضیه است که تفاوت های فناوری بین شرکای تجاری در شکل دهی به اثرات توزیعی درجه باز بودن تجارت موثر است. به علاوه بعد از آزمون اثر متمایز تجارت در کشور های با درامد متوسط در برابردرامد پایین، مشاهده شد که نتیجه قبلی تنها برای کشور های با درامد متوسط صادق است. ما این شواهد را با در نظر گرفتن اثر بالقوه ارتقای فناوری در MICهم از حیث ظرفیت جذب بالای آن ها و هم از حیث توانایی بالای آن ها در بازار های با کیفیت و متمایز دنیای پیشرفته تفسیر می کنیم.
1- مقدمه
از ابتدای دهه 80 میلادی، چندین کشور در حال توسعه، مسیر آزاد سازی تجارت را در پیش گرفته اند و در های اقتصادی خود را به بازار های جهانی باز کرده اند. اگرچه الگو های واقعی این فرایند در مناطق مختلف متغیر است، به طور کلی جریان تجاری به طور معنی داری در طی سه دهه اخیر افزایش یافته است و انتشار فتاوری میان کشور ها سریع تر و گسترده تر شده است.
Abstract
This paper discusses the distributive consequences of trade flows in developing countries (DCs). On the theoretical side, we argue that the interplays between international openness and technology adoption may constitute an important mechanism leading to a possible increase of income differentials in the liberalizing DCs, trough skill enhancing trade. We use a dynamic specification to estimate the impact of trade on within-country income inequality in a sample of 70 DCs over the 1980-1999 period. Our results suggest that total aggregate trade flows are weakly related with income inequality. However, once we disaggregate total trade flows according to their areas of origin/destination, we find that trade with high income countries worsen income distribution in DCs, both through imports and exports. This finding provides a preliminary support to the hypothesis that technological differentials between trading partners are important in shaping the distributive effects of trade openness. Moreover, after testing for the differential impact of trade in middle income countries vs low income ones, we observe that the previous result only holds for middle income countries (MICs). We interpret this evidence by considering the greater potential for technological upgrading in MICs both in terms of their higher “absorptive capacity” and in terms of their superior ability in serving the differentiated and high-quality markets of the developed world.
1. Introduction
Since the beginning of the ’80s, several developing countries (DCs) have followed the path of trade liberalisation and have opened their economies towards international markets. Although the actual patterns of this process have differed across regions, on the whole trade flows have significantly increased over the last three decades and the diffusion of technology between countries has become more rapid and widespread.
چکیده
1- مقدمه
2- منابع
2-1 اعتبار جهانی و محلی قضیه SS؟
2-2 نقش فناوری
2-3 شواهد تجربی قبلی
3- مدل تجربی
3-1 مشخصات تست شده
3-2 روش اقتصاد سنجی
4-آماره های توصیفی و داده ها
4- نتایج
5- نتیجه گیری
Abstract
1. Introduction
2. The literature
2.1: Global or local validity of the SS theorem?
2.2: The role of technology
2.3 Previous empirical evidence
3. The empirical model
3.1: The tested specification
3.2: The econometric method
4. Data and descriptive statistics
4. Results
5. Concluding remarks