چکیده
بیان مسأله: این مطالعه تلاش نموده است تا به منظور ترسیم مفهوم «جهان بینی اسلامی" از دانش، به ویژه از نظر درک ماهیت آن در حقیقت جامعه دانش به عنوان گامی به سوی مفهوم "مدیریت دانش اسلامی» (IKM) به عنوان یک پاسخ به وضعیت عدم اطمینان مدیریت و بهره برداری و توسعه دانش معاصر، به خصوص برای کاربران و کاربرد اسلام, به "تئوری بنیادی مدیریت دانش" از دیدگاه های نقطه نظر اسلامی بپردازد. برای دستیابی به این هدف، آنها باید تکنیک ها و ابزارهای پردازشی جدید را کشف نمایند که به آنها در مهار دانش مطابق با سیستم باور مفهومی آنها، به خصوص از نظر بررسی و به اشتراک گذاری دانش کمک می کند و در وضعیت انسان به عنوان خلیفه خدا (VG) و ارتباط انسانی مفید است. رویکرد: در واقع، دانش باید به طور جامع تحقق یابد. بنابراین، با این فرض که در هنگام تحقق و مدیریت دانش، آنگاه نگاه کردن به رفتارها، توابع و فرآیند توسعه در قالب قلمروی علمی ممکن است. به طور فرضی، اگر هیچ نظریه واحدی فرموله شده برای شناسایی ماهیت دانش وجود نداشته باشد، بنابراین چگونه می توان آن را مدیریت کرد و اهداف آن را به دست آورد. نتایج: در این راستا، IKM به عنوان یک نظام اسلامی برای حوزه های خاصی از کاربرد و اهداف براساس " عمل پردازش فشرده دانش" (KIPA) مد نظر گرفته شده است که در آن این مورد وابسته به برخی از مداخلات متخصص انسانی به منظور ایجاد یک فرهنگ جامع و یکپارچه سازمانی، تعهدات و مدیریت، و یا انجام بهتر فرآیند در تولید یک محصول، فعالیت های بازاریابی، تجزیه و تحلیل سیستم و طراحی و راهبرد در کاهش هزینه های عملیاتی و ریسک کسب و کار، در بهبود تصمیم گیری برای توسعه استراتژیک آینده و شناسایی روش های روش های جدید در حل مشکل ، و یا حتی به منظور هماهنگ سازی شکاف های بین فرهنگی و شخصیتی در یک جامعه سازمانی است. نتیجه گیری: بدیهی است که طبقه بندی دانش از روش مفهوم سازی و تحقق دانش توسط جامعه تحت تاثیر قرار می گیرد. هر طبقه بندی به یک روش استفاده منجر خواهد شد. بنابراین، هر گونه موفقیت به دست آمده توسط یک فرد کاملا یک خروجی از درک دانش خود و رشد دانش در درون خود بود. در این وضعیت، به عنوان یک انسان، او ممکن است توسط یک وضعیت خاص و محدودیت های داخلی و یا خارجی تحت تاثیر قرار گیرد که او را به متقاعد کردن دانش بدن یا استفاده کاربردی از دانش در ساخت موفقیت های فردی خود هدایت می کند, یعنی ارزش های کاربر محور.
مقدمه
موضوع دانش در آموزش و عمل اسلامی, بسیار بنیادی است. بر اساس وضع موجود و توسعه، هدف این مطالعه, کاوش و بررسی نوشته های کنونی مربوط به مدیریت دانش KM، مفهوم سازی، کاربرد آن و خروجی مفهوم بر توسعه فردی و ساختار سازمانی، به ویژه در رابطه با بقا و اخلاق انسانی ، به منظور تدبیر راهبردهای مدل سازی منطق و اهداف کاربرد و عمل KM است. به عبارت دیگر، این مطالعه بر مفهوم سازی دانش، به ویژه در مورد نحوه اضافه نمودن ارزش توسط رویکردهای IKM مدیریت دانش اسلامی به مدل سازی و عمل KM تمرکز می کند.
Abstract
Problem statement: This study is an attempt to address “The Fundamental Theory of Knowledge Management” from Islamic point of views, to draw the notion of “Islamic Worldview” of knowledge, especially in terms of understanding its nature in the reality of knowledge society as a step toward conceptualizing “Islamic Knowledge Management” (IKM) as an answer to the uncertainty situation of contemporary knowledge development, management and utilization especially for Muslim user and application. To obtain this, they have to explore new techniques and processing tools that helps them harness knowledge in according to their conceptual believe system, especially in term of knowledge investigation and sharing in which help them to improve their vicegerent (VG) status and humanistic relationship. Approach: Indeed, knowledge should be realised comprehensively. Thus, with the assumption that once knowledge is realized and managed, then it is possible to look at its behaviors, functions and process of development in the form of scientific realm. Hypothetically, if there were no single theory formulated to identify the nature of knowledge, then how it can be managed and achieved its goals. Results: In this regard, IKM as an Islamic system is intended for particular areas of application and objectives based on “knowledge intensive processing action” (KIPA), in which it is depending on some human expert intervention in order to establish a comprehensive and integrated organizational culture, commitments and management, or to better perform the process in producing a production, marketing campaigns, systems analysis and design and strategy in reducing operational cost and business risk, in improving decision making for strategic future development and identifying new technical approaches in problem solving, or even for the purpose to harmonize inter-cultural and personalities gaps within an organizational community. Conclusion: Obviously, knowledge classification is very much influenced by the way a society conceptualizes and realizes knowledge. Any classification will lead to a way of utilization. Therefore, any success achieved by a person was absolutely an output of his knowledge understanding and knowledge growth within himself. In this status, as a human, he might be influenced by a certain situation, limitation and constrain internally or externally that lead him to persuade either body knowledge or the functional usage of knowledge in making his own individual success i.e. user-centric based values.
INTRODUCTION
The issue of knowledge is very fundamental in Islamic teaching and practice. Based on the present situation and development, this study aims to explore and review the current literature on Knowledge Management KM, its conceptualization, application and implication output on individual development and organizational structure, particularly in relation to the humanistic survival and morality, in order to map out the rationale modeling strategies and objectives of KM application and practice. In other words, this study focuses on KM conceptualization, particularly on how Islamic Knowledge Management IKM approaches add value to KM modeling and practice.
چکیده
مقدمه
مفاد و روش ها
نتایج و بحث
نتیجه گیری
Abstract
INTRODUCTION
MATERIALS AND METHODS
RESULTS AND DISCUSSION
CONCLUSION