چکیده
این مقاله به صورت تجربی بررسی می کند که چگونه عوامل سازمانی و فردی در شکل گیری قصد و نیت کارکنان برای مقاومت در برابر مهندسی اجتماعی مکمل یکدیگر می باشند. این پژوهش طرحی از روش تحقیق ترکیبی را دنبال می کند، که در آن داده های کیفی برای ایجاد هر دو مدل تحقیقاتی مورد مطالعه و توسعه یک ابزار نظر سنجی جمع آوری می شود که به 4296 کارمند سازمانی از یک مجموعه متنوع از سازمان های واقع در سوئد توزیع شده است. نتایج نشان می دهد که نگرش نسبت به مقاومت در برابر مهندسی اجتماعی دارای قوی ترین ارتباط مستقیم با قصد و نیت مقاومت در برابر مهندسی اجتماعی می باشد، در حالی که هم خود کارآمدی هم باورهای هنجاری روابط ضعیفی با قصد مقاومت در برابر مهندسی اجتماعی را نشان می دهند. علاوه بر این، نتایج نشان می دهد که رهبری تحول گرا به شدت هم با فرهنگ امنیت اطلاعات درک شده و هم آگاهی از امنیت اطلاعات در ارتباط است. دو آزمون میانجی گری نشان می دهد که نگرش و باورهای هنجاری تا حدی واسطه تأثیر فرهنگ امنیت اطلاعات بر روی قصد کارکنان به مقاومت در برابر مهندسی اجتماعی می باشد. این نشان می دهد که هم نگرش و هم باورهای هنجاری، نقش مهمی در حاکمیت رابطه بین فرهنگ امنیت اطلاعات و قصد مقاومت در برابر مهندسی اجتماعی را ایفا می کند. یک آزمون میانجی گری سوم نشان می دهد که فرهنگ امنیت اطلاعات به طور کامل تأثیر رهبری تحول گرا بر نگرش کارکنان نسبت به مقاومت در برابر مهندسی اجتماعی را توضیح می دهد، بحث در مورد نتایج و پیامدهای علمی پژوهشی انجام شده، ارائه گردیده است.
Abstract
This paper empirically investigates how organizational and individual factors complement each other in shaping employees' intention to resist social engineering. The study followed a mixed methods research design, wherein qualitative data were collected to both establish the study's research model and develop a survey instrument that was distributed to 4296 organizational employees from a diverse set of organizations located in Sweden. The results showed that attitude toward resisting social engineering has the strongest direct association with intention to resist social engineering, while both self-efficacy and normative beliefs showed weak relationships with intention to resist social engineering. Furthermore, the results showed that transformational leadership was strongly associated with both perceived information security culture and information security awareness. Two mediation tests showed that attitude and normative beliefs partially mediate the effect of information security culture on employees' intention to resist social engineering. This suggests that both attitude and normative beliefs play important roles in governing the relationship between information security culture and intention to resist social engineering. A third mediation test revealed that information security culture fully explains the effect of transformational leadership on employees' attitude toward resisting social engineering. Discussion of the results and practical implications of the performed research are provided.
چکیده
1- مقدمه
2- پس زمینه نظری و محدودیت ها در مقالات موجود
3- توسعه مدل پژوهشی
3-1- جمع آوری داده های اکتشافی
3-2- نتایجی از مطالعه اکتشافی
3-2- نتایجی از مطالعه اکتشافی
3-3-1- نقش باورهای درونی
3-3-2- نقش آگاهی از امنیت اطلاعات
3-3-3- نقش فرهنگ امنیت اطلاعات
3-3-4- نقش رهبری تحول گرا
3-3-5- متغیرهای کنترلی
4. بررسی تأییدی
4.1. توسعه موردی
4.2. ارزیابی اعتبار محتوا
4.3. آزمون های آزمایشی
4.4. جمع آوری ابتدایی اطلاعات
4.5. تکنیک تحلیل داده ها
4.6. کیفیت مدل اندازه گیری
4.7. ارزیابی مدل ساختاری
4.8. تجزیه و تحلیل میانجیگری
4.9. شناسایی تعصب عدم پاسخ گویی و تعصب متداول و رایج
5 بحث و نتیجه گیری
5.1 عوامل امنیتی اطلاعات سازمانی و فردی ویژه
5.2. مفاهیم مدیریتی، محدودیت ها و کار آینده
Abstract
Keywords
1. Introduction
2. Theoretical background and limitations in the existing literature
3. Research model development
4. Confirmatory study
5. Discussion and conclusions
Appendix A. Items for constructs
References