اهداف این مقاله، ارزیابی کردن تاثیراتی است که بر روی انتخاب و تطابق مربیان با مدیران اجرایی در سازمان ، تاثیر دارد. انتخاب مربیان یکی از مهم ترین موضوعات است و ذینفعان مختلفی به صورت ثابت در انتخاب و تطابق تصمیم گیری ها، دخیل هستند. این مقاله ی مفهومی، از تحلیل بحرانی و مباحث در مورد گستره ی عظیمی از مقالات، تلاش می کند تا این موضوع را در عمل بررسی کند. این مقاله ، روند گزینش و تطابق را در یک قالب کاری مفهومی قرار می دهد و یک دیدگاه سیستمی را در مورد روند های سازمانی دخیل در این روند ارائه می کند. ازین رو موجب گسترش مباحثی می شود که عوامل مختلف بر روی آن تاثیر دارند. این مقاله این موضوع را مطرح می کند که سازمان ها باید تمرکز خودشان را بر روی آماده سازی مدیران اجرایی قرار دهند تا بتوانند پتانسیل خودشان را برای آموزش افراد به حداکثر برسانند و در این روند، باید توجه خودشان را معطوف به مربیان بکنند نه این که تحت تاثیر موضوع تطبیق قرار بگیرند.
مقدمه
انتخاب و تطبیق مربی ها با کارآموز ها، یکی از مهم ترین عوامل در مورد موفقیت نهایی روابط مربی گری می باشد. Joo معتقد است که انتخاب مربی مدیران اجرایی و تطبیق آن ها با افرادی که می خواهند آموزش را فرا بگیرند، یکی از مهم ترین عوامل موثر در تاثیر این مربی گری می باشد، در حالی که Atkinson معتقد است که روند تطبیق برای شکل گیری یک ارتباط روانی موثر، اهمیت زیادی دارد ( یعنی رابطه ی بین مربی و کار آموز). اما، یک خطر وجود دارد که مدیران اجرایی و دیگر ذینفعان ممکن است تصمیم گیری های تطبیق نا مناسب را بر اساس عواملی مانند توافق اولیه بین مدیر اجرایی و مربی اتخاد کنند.
در این مقاله، ما نخست مدل مفهومی را که درک ما را در مورد نحوه ی میل ذینفعان مختلف در دخالت در انتخاب و اتخاذ تصمیم گیری ها نشان می دهد ، ارائه می کنیم. Feldman و Lankauبه بررسی این موضوع پرداخته اند که آیا عدم تطابق که در مقالات تعلیم سازمانی ( آموزش بلند مدت) به آن پرداخته شده است، می تواند در مورد مربیگری هم صدق کند یا خیر. بر اساس این موضوع، این مقاله نخست مقاله های تعلیم را بررسی می کند که می تواند موضوعات مختلف را مطرح کند مانند تطبیق جنسیتی یا فرهنگی بین مدیر اجرایی و مربی. سپس، تحلیل های بیشتر به بررسی این موضوع می پردازند که شخصیت یک مربی و مدیر اجرایی چگونه بر روی اعتماد و توانایی رفع انتظارات تاثیر دارد. با بررسی هر کدام از این موضوعات به صورت مستقل، ما دلالت هایی را در مورد مربی گری، ارائه می کنیم. این بحث عوامل بیشتری را ارائه می کند، و پیشنهاد هایی را برای افراد شاغل ارائه می کند و از یک مدل مفهومی استفاده می کند تا پیشنهاداتی را برای تحقیقات آتی ارائه کند. جمع بندی این مقاله در نهایت نشان می دهد که تاثیر این مقاله در میان مطالعات این حوزه به چه صورت است و راهبرد های تحقیقاتی آتی را هم ارائه می کند.
The objective of this paper is to explore factors that impact on the selection and matching of coaches with executives in organisations. Selection of coaches is seen to be of utmost importance and a number of different stakeholders are invariably involved in the selection and matching decisions. This conceptual paper uses critical analysis and discussion of a wide range of literature in order to explore the issues at play. The paper positions selection and matching within a conceptual framework and offers a systemic perspective on the organisational processes involved. It thus widens the debate on which actors exert influence. The paper argues that organisations should focus on preparing the executive to be better equipped to maximise their potential for being coached, focusing on selecting coaches, rather than being distracted by the matching question.
Introduction
Selection and matching of coaches with coachees is considered an essential factor in the ultimate success of the coaching relationship. Joo argues that selecting executive coaches and matching them to individuals ‘is critical in coaching effectiveness’ (Joo, 2005, p. 480) whilst Atkinson suggests that ‘a match is essential in forming a strong psychological bond’ (Atkinson, 2005, p. 1). However, there is a danger that executives and other stakeholders may make ill-informed matching decisions based on factors such as the initial rapport between executive and coach.
In this paper, we first present a conceptual model that improves understanding of how different stakeholders desire involvement in selecting and matching decisions. Feldman and Lankau (2005) asked whether mismatches discussed in the mentoring literature might be similar to those in coaching. Building on this question, the paper draws on mentoring literature that can help with thinking through diversity issues such as the matching of gender or culture between executive and coach. Then, further analysis explores how a coach’s personality and experience affect their perceived trustworthiness and ability to meet the executive’s needs. Following each substantive section we set out implications for coaching. The discussion brings in further factors, offers suggestions for practitioners and uses the conceptual model to frame suggestions for further research. The conclusion summarises the contribution of the paper and future implications.
مقدمه
تعاریف و موضوعات مرتبط با مسئله گزینش و تطبیق
مدل انتخاب و تطبیق
تطبیق در زمینه مربیگری
عامل تنوع سطحی – فرهنگ و جنسیت
تنوع فرهنگی
تنوع جنسیتی
کاربرد های تنوع سطحی برای مربی گری سازمانی
عوامل تنوع عمقی – ارزش ها و شخصیت
ارزش ها
شخصیت
کاربرد های تنوع عمقی برای مربی گری
عوامل تجربیات
کاربرد های تجربه برای مربی گری
مباحث
جمع بندی
Introduction
Definitions and statement of selection and matching problem
Selection and matching model
Matching in the coaching context
Surface diversity factors culture and gender
Deep diversity factors values and personality
Experience Factors
Discussion
Conclusion