مقدمه
تاریخ ایران قبل از قرن 19 ام ، از نظر عددی و یا از نظر حکومت هایی قابل اعتماد، دوره های کوتاهی میباشد. کمبود داده های کمی شاید مهم ترین مشکلی است که پیش روی تاریخ دانان برای بررسی اقتصادی و اجتماعی این دوره وجود دارد، و به ندرت میتوان اطلاعات کافی در مورد دوره ی صفوی نسبت به دوره های قبل از آن به دست آورد. آرشیو های اطلاعاتی در مورد دوره ی صفوی از بین رفته است و تاریخ پارسی اطلاعات کمی در این زمینه و حساب های اروپایی های ملاقات کننده در این دوره دارند، با وجود این که نظرات کلی در مورد موضوعات اقتصادی و اجتماعی معمولا از نظر داده های کمی، قابلیت اعتماد پایینی دارند. ازین رو دوره ی صفوی در ایران تضادی ناامید کننده در مقایسه با همسایه های غربی و شرقی اش دارد، زیرا در کشور های همسایه نفوذ اروپایی ها موجب شده است که گزارش های غنی از این کشور ها در آرشیو های اطلاعات اروپاییان وجود داشته باشد، در حالی که در کشور عثمانی، تنها چیزی که از این آرشیو های گسترده باقی مانده است، در مورد آسیب هایی است که از طرف کشور عثمانی به رقبای صفوی خودشان باقی مانده است.
اما تاریکی اطراف تاریخ اقتصادی صفویه غیر قابل رسوخ نیست و در بعضی از قسمت ها میتوان قسمت های اطلاعاتی مختلف را کنار هم گذاشت. این مقاله تلاش دارد تا این بازسازی از داده های کمی در مورد صادرات ابریشم خام را انجام دهد. اجرای این کار تنها به این دلیل ممکن است که ما مجبور نیستیم که تنها با اتکا بر منابع ایرانی کار خودمان را انجام دهیم، بلکه میتوانیم گزارش های مهم دیگر را هم بررسی کنیم – که در این مورد میتوان به گزارش کشور های تولید کننده ی محصولات ابریشمی در اروپای غربی نگاهی انداخت. این مقاله محصول تحقیقات بر روی آرشیو های گسترده نیست. بیشتر داده های این مقاله از منابع منتشر شده به دست آمده است و قطعا تحقیقات بیشتر در این زمینه میتواند اطلاعات بیشتری را فراهم کند، اما اطلاعات ما در حدی است که بتوانیم یک طرح کلی از حجم صادرات ابریشم ایران را ارائه کنیم.
Introduction
Pre-nineteenth century Iranian history is short on numbers, or at least on reliable ones. Lack of quantitative data is perhaps the greatest obstacle confronting historians of pre-modern Iranian economy and society, and the Safavid period is scarcely better provided than earlier ages. The Safavid archives were destroyed, the Persian histories provide few hard facts, and the accounts of visiting Europeans, though often full of comment on social and economic matters, are generally unreliable when it comes to quantitative information. Safavid Iran thus presents a depressing contrast to its neighbours to East and West, where the earlier and deeper European penetration has left arich record in the archives of several European countries, while in the case of the Ottoman Empire, the survival of extensive state archives can only remind the historian of Iran of how much was lost through the destruction of their Safavid counterparts.
The darkness shrouding Safavid economic history is not, however, impenetrable, and in some areas it is possible topiece together the surviving shreds of information. This paper will attempt such a reconstruction of the quantitative data on the export of raw silk. The undertaking is possible only because we do not have to rely on Iranian sources, but can look also at the records of the importers — in this case the silk manufacturing countries of Western Europe. This essay is not the fruit of exhaustive archival research. Most of the data comes from published sources, and further research would undoubtedly yield more information, but there is sufficient information to hand to produce at least an outline.
مقدمه
مسیر لوانت
مسیر روسی
مسیر دماغه آفریقا
تولید کلی و صادرات
جمع بندی
Introduction
The Levant Route
The Russian Route
The Cape Route
Total Production and Export
Conclusion