چکیده
مقدار بقایای دریایی در محیط زیست در سراسر جهان در حال افزایش است که منجر به ایجاد اثرات منفی روی موجودات زنده می شود. این تحقیق اولین مطالب مربوط به بقایای ماکرو در ساحل و ریزپلاستیک ها را در رسوب (خط ساحلی و infralittoral) در ارتباط با فعالیت های توریسم در اسلوونی ارائه می دهد. این مطالعه کیفیت و کمیت بقایای ماکرو و کیفیت، اندازه و میزان ریزپلاستیک ها را در شش ساحل بررسی کرده است و سواحلی که تحت تاثیر گردشگری بودند و نبودند رابا هم مقایسه کرده است. پاکیزگی ساحل با استفاده از شاخص تمیزی ساحل برآورد شد. به نظر نمی رسد که گردشگری بر تعداد بقایای ماکرو و ریزپلاستیک های ساحل دریا تاثیر داشته باشد. بیش از 64 درصد از بقایای ماکرو، پلاستیک بودند و ریزپلاستیک ها در همه جا حضور داشتند، که باعث دسته بندی آن ها به عنوان مواد خطرناک شده است. اقدامات استاندارد، به ویژه به شکل یک شاخص همه-جانبه ی در برگیرنده ی بقایا، برای ارزیابی بقایای دریایی مورد نیاز است. توصیه هایی برای ارزیابی های آینده در منطقه Adriatic ارائه شده است.
مقدمه
انتظار می رود که جمعیت جهانی تا سال 2050 به 5/9 میلیارد نفر برسد که بیشترین رشد در کشورهای در حال توسعه ثبت شده است (UN/DESA, 2014). احتمال دارد که تقاضای سالانه برای مواد مصرفی یکبارمصرف نیز افزایش یابد. به عنوان مثال، تولید سالانه پلاستیک در سال 2011، به میزان 280 میلیون تن بوده است که بیش از 186 برابر مقدار تولید شده در دهه 1950 است (Depledge et al. 2013). تخمین زده می شود که ده درصد از این مقدار به صورت بقایای پایدار پلاستیکی در اقیانوس تجمع می یابد (Barnes, 2002; Derraik, 2002; Thompson et al., 2009b) و بخش های نیمه گرمسیری میان اقیانوسی نیز می رسد (Kaiser, 2010; Kershaw et al., 2011). در سال 2010 میلادی در شمال اقیانوس آرام، مقدار بقایای دریایی بیش از دوبرابر (750.000 قطعه در کیلومتر مربع) مقدار مشاهده شده در 9 سال قبل بود (330.000 قطعه در کیلومتر مربع) (Moore et al., 2001; Boerger et al., 2010). مناطق همگرای ریزپلاستیک ها (قطعات پلاستیکی کمتر از 5 میلی متر) در جنوب اقیانوس آرام و در اقیانوس اطلس نیز مشاهده شده اند (Law et al., 2010; Eriksen et al., 2013). در شمال اقیانوس آرام و جنوب اقیانوس اطلس، بقای پلاستیکی بزرگتر تجمع یافته و تکه های زباله را تشکیل داده (Pichel et al., 2007; Ryan, 2013) که این ایده را تقویت می کند که بقایای دریایی یک مسئله جهانی هستند که باید فورا مورد توجه قرار گیرند (Barnes et al., 2009; Kershaw et al., 2011; Depledge et al., 2013).
Abstract
The amount of marine debris in the environment is increasing worldwide, which results in an array of negative effects to biota. This study provides the first account of macrodebris on the beach and microplastics in the sediment (shoreline and infralittoral) in relation to tourism activities in Slovenia. The study assessed the quality and quantity of macrodebris and the quality, size and quantity of microplastics at six beaches, contrasting those under the influences of tourism and those that were not. Beach cleanliness was estimated using the Clean Coast Index. Tourism did not seem to have an effect on macrodebris or microplastic quantity at beaches. Over 64% of macrodebris was plastic, and microplastics were ubiquitous, which calls for classification of plastics as hazardous materials. Standard measures for marine debris assessment are needed, especially in the form of an all-encompassing debris index. Recommendations for future assessments are provided for the Adriatic region.
1. Introduction
Global population is expected to reach 9.5 billion people by 2050, with the highest growth registered in developing nations (UN/DESA, 2014). It is likely that there will also be an increase in the demand for disposable consumables – the annual plastic production in 2011, for example, was 280 million tons, more than 186 times the amount produced in the 1950s (Depledge et al., 2013). An estimated ten percent of this accumulates as persistent plastic debris in the ocean (Barnes, 2002; Derraik, 2002; Thompson et al., 2009b), converging to mid-ocean sub-tropical gyres (Kaiser, 2010; Kershaw et al., 2011). In 2010, the North Pacific gyre contained more than double the amount of marine debris (750.000 pieces km2 ) detected nine years earlier (330.000 pieces km2 ) (Moore et al., 2001; Boerger et al., 2010). Microplastic (plastic particles < 5 mm) convergence zones have also been observed in the South Pacific and in the North Atlantic (Law et al., 2010; Eriksen et al., 2013). In the North Pacific and in the South Atlantic, larger plastic debris accumulate to form giant ‘garbage patches’ (Pichel et al., 2007; Ryan, 2013), reinforcing the idea that marine debris is a global issue that needs to be addressed urgently (Barnes et al., 2009; Kershaw et al., 2011; Depledge et al., 2013).
چکیده
1- مقدمه
2- روش ها
2-1 منطقه مورد مطالعه
2-2 بقایای ماکرو
2-3 ریزپلاستیک ها
2-4 تجزیه و تحلیل آماری
3- نتایج
3-1 ماکروپلاستیک ها
3-2 ریزپلاستیک ها
4- بحث
4-1 بقایای ماکرو
4-2 ریزپلاستیک ها
4-3 دستورالعمل های آینده
5- نتیجه گیری
Highlights
Abstract
1. Introduction
2. Methods
3. Results
4. Discussion
5. Conclusions