چکیده
پیکره رو به رشد شواهد تجربی بیانگر ارتباط مثبتی بین تنوع جنسیتی هیات مدیره و عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت ها (CSR) در شرکت های اقتصادهای توسعه یافته است. با این حال، شواهد کافی درباره اینکه این موضوع در شرکت های اقتصادهای در حال توسعه نیز صدق می کند، وجود ندارد. با تکیه بر نظریه ذینفعان و سازمانی، این مطالعه به بررسی ارتباط مثبت بین تنوع جنسیتی هیات مدیره و افزایش عملکرد اجتماعی شرکت ها در هر سه اقتصاد نوظهور آسیا و اقیانوسیه (مالزی، پاکستان، و تایلند) می پردازد. ما رابطه معنی داری را بین تنوع جنسیتی هیات مدیره و افزایش پذیرش مسئولیت اجتماعی شرکت ها (CSR) در این بازارهای نوظهور یافتیم. با توجه به اینکه جوامع نوظهور و محیط آن ها اغلب در قبال شیوه های غیر اخلاقی شرکت ها، از همه آسیب پذیرتر هستند، یافته های ما مبنی بر اینکه مدیران زن می توانند نقش راهبردی را در توانمندسازی شرکت ها به منظور مدیریت اخلاقی مسئولیت های اجتماعی و شیوه های پایدار آن ها ایفاء نمایند، پیامدهای سیاسی مهمی را برای ناظران و ذینفعان در پی دارد.
مقدمه
مخالفان بازار سرمایه، به ویژه سرمایه گذاران سازمانی، فعالان سهامداران، و دلالان بازار مالی، توجه بسیاری را معطوف حاکمیت شرکتی ، مسئولیت اجتماعی شرکت ها (CSR)، و تنوع جنسیتی هیات مدیره شرکت های ثبت شده هنگام پیگیری اهداف مالی و اجتماعی سهامداران خود نموده اند. این چارچوب در حال حاضر به طور گسترده ای در ادبیات مدیریت به دلیل صحت توصیفی، قدرت ابزاری، و روایی هنجاری آن مورد پذیرش قرار دارد (دونالدسون و پرستون، 1995؛ کمپبل، 2006؛ پارک و پارک، 2016).
نظریه ذینفعان تاکید می کند که یک سازمان بخشی از سیستم اجتماعی گسترده تری است که در آن سازمان بر گروه های دیگر جامعه تاثیر گذاشته و از ان تاثیر می پذیرد (فریمن و رید، 1983؛ فریمن، 2001؛ دی گان، 2002). با این حال گروه های ذینفع خاص نه تنها انتظارات متفاوتی درباره نحوه هدایت عملیات سازمان دارند بلکه در توانایی خود برای تاثیرگذاری بر سازمان به منظور برآوردن انتظارات خویش با هم تفاوت دارند. نحوه واکنش یک سازمان به تاثیر گروه های مختلف ذینفعان نه تنها به محیط سازمانی که در آن فعالیت می کند بلکه به خصوصیات تصمیم گیرندگان آن نیز بستگی دارد.
ABSTRACT
A growing body of empirical evidence suggests a positive link between boardroom gender diversity and corporate social responsibility (CSR) performance in developed economy firms. However, there is a paucity of evidence regarding whether this relationship holds true for developing economy firms. Relying on stakeholder and institutional theory, this study examines for a positive link between board gender diversity and enhanced corporate social performance of firms across three Asia Pacific emerging economies (Malaysia, Pakistan, and Thailand). We find a significant relationship between board gender diversity and enhanced adoption of CSR in these emerging markets. Given that emerging societies and their environments are often the most vulnerable to unethical corporate practices, our finding that female directors can play a strategic role in enabling firms to ethically manage their social responsibilities and sustainable practices has important policy implications for regulators and stakeholders.
Introduction
CAPITAL MARKET CONTESTANTS, PARTICULARLY INSTITUTIONAL INVESTORS, SHAREHOLDER ACTIVISTS, AND FINANCIAL market speculators, are paying closer attention to corporate governance, corporate social responsibilities (CSR), and board gender diversity of listed firms, when pursuing both the financial and the social goals of their stakeholders. This framework is now widely acknowledged in the management literature for its descriptive accuracy, instrumental power, and normative validity (Donaldson & Preston, 1995; Campbell, 2006; Park & Park, 2016).
Stakeholder theory emphasizes that an organization is part of a broader social system wherein the organization impacts, and is impacted by, other groups within society (Freeman & Reed, 1983; Freeman, 2001; Deegan, 2002). However specific stakeholder groups not only have differing expectations of how the organization should conduct its operation but vary in their ability to influence the organization to comply with their expectations. How an organization reacts to the impact of various stakeholder groups depends not only on the institutional environment in which it operates but the characteristics of its decision-makers.
چکیده
مقدمه
چارچوب نظری
نظریه ذینفعان
نظریه سازمانی
تحقیقات تجربی پیشین و توسعه فرضیه
روش شناسی
نمونه
متغیر وابسته
متغیرهای کنترل
یافته ها
تجزیه و تحلیل چند متغیره
نتیجه گیری
ABSTRACT
Introduction
Theoretical Framework
Stakeholder Theory
Institutional Theory
Previous Empirical Research and Hypothesis Development
Methodology
Sample
Dependent Variable
Independent Variable
Control Variables
Findings
Univariate Analysis
Multivariate Analysis
Results and Discussion
Conclusion