چکیده
در حالی که پژوهشگران، موارد بسیاری را در استراتژی بازاریابی مورد بررسی قرار داده اند، اما پژوهش های ناقصی در مورد بررسی تأثیر شناخت سازمانی وجود دارد. در این مطالعه، شناخت سازمانی از لحاظ پیچیدگی استراتژیکی شرکت مورد بررسی قرار می گیرد، که ظرفیت آن برای ادغام ابعاد مختلف محیطی در ایجاد استراتژی بازاریابی را واکاوی می کند. نتایج حاصل از نمونه ای متشکل از توزیع کنندگان عمده، چهار گروه استراتژیک را آشکار می کند که بر اساس میزان پیچیدگی راهبردی با هم تفاوت دارند. نتایج، تأیید کننده این فرضیه هستند که پیچیدگی استراتژیک یک قابلیت سازمانی است که باعث ایجاد استراتژی کارآمدتر و تولید عملکرد برتر شرکت می شود.
1- مقدمه
شایستگی های سازمانی مانند نوآوری، انعطاف پذیری و پاسخگویی ناشی از شناخت جمعی یا معنابخشی هستند. یک مزیت رقابتی پایدار از ظرفیت شرکت برای جذب، مذاکره و بهره برداری موفقیت آمیز از پیچیدگی های محیط حاصل می شود. بازاریابی از طریق جمع آوری، انتشار، تفسیر و نگهداری فعالیت هایی که به دنبال درک و اقدام در محیط هستند، نقشی کلیدی در تلاش های معنابخش سازمانی دارد (Sinkula، 1994). در این نقش، بازاریابی به طور بالقوه، لنزها را به گونه ای شکل و جهت می دهد که از طریق آن سازمان، موقعیت استراتژیک خود را درک می کند و در پاسخ به آن اقدامات مقتضی انجام می گیرند.
Abstract
While researchers have examined many antecedents of marketing strategy, there is scant research assessing the effect of organizational cognition. In this study, organizational cognition is examined in terms of the firm's strategic complexity, which is its capacity to integrate multiple environmental dimensions during marketing strategy making. The results from a sample of wholesale distributors reveal four strategic groups that differ based upon their degree of strategic complexity. Results support the proposition that strategic complexity is an organizational capability that enables more effective strategy making and produces superior firm performance.
1. Introduction
Organizational competencies such as innovation, flexibility, and responsiveness result from collective cognition or sensemaking. A sustainable competitive advantage derives from the firm’s capacity to successfully assimilate, negotiate, and capitalize on complexities in its environment. Marketing performs a key role in an organization’s sensemaking efforts through gathering, disseminating, interpreting, and storing activities that seek to understand and act upon the environment (Sinkula, 1994). In this role, marketing potentially shapes and directs the lens through which the organization perceives its strategic situation, and by extension, the actions taken in response.
چکیده
مقدمه
اثرات پیچیدگی استراتژیک
فرایندهای استراتژی بازاریابی
عملکرد سازمانی
روش شناسی
سنجه ها
جمع آوری داده
ارزیابی سنجش
جهت گیری استراتژیک
نتایج
نتایج اندازه گیری
نتایج دسته بندی
اثرات استراتژی بازاریابی و عملکرد سازمانی
بحث
نکاتی برای فعالان در این زمینه
فرصت ها و محدودیت های پیش روی پژوهش های آتی
نتیجهگیری
Abstract
1. Introduction
2. The effects of strategic complexity
3. Marketing strategy processes
4. Organizational performance
5. Methodology
5.1. Measures
Collection
5.3. Measurementassessment
6. Results
6.1. Measurementresults
6.2. Classificationresults
6.3. Effect on marketing strategy and organizational performance
7. Discussion
7.1. Implicationsfor practitioners
7.2. Limitationsand opportunitiesfor futureresearch
8. Conclusion
Appendix A. Study measures