چکیده
در مطالعه حاضر، ما بررسی می نماییم که آیا قضاوت سرمایه گذاران غیر حرفه ای درباره شرکتی با نقاط ضعف عمده مشخص و آشکار در کنترل داخلی که از نظر قانون ساربنز - آکسلی (SOX) سال 2002 لازم است به استراتژی اصلاحات به کار رفته شرکت بستگی دارد یا خیر. تجزیه و تحلیل SOX افشاء ضعف کنترل داخلی آشکار ساخت که شرکت ها (1) اغلب نقاط ضعف کنترل داخلی متعددی دارند، (2) غالباً دارای آمیزه ای از نقاط ضعف کنترل فناوری اطلاعات (IT) و غیر فناوری اطلاعات هستند، و (3) همواره در اصلاح کلیه نقاط ضعف کنترل در دوره شناسایی ناموفق هستند. ما آزمایشی را برای بررسی نحوه پاسخ سرمایه گذاران غیرحرفه ای به اصلاحات زیرمجموعه ای از نقاط ضعف عمده افشاء شده در کنترل داخلی در هنگامی طراحی نمودیم که یک شرکت طرح اصلاحاتی را افشاء می نماید که اصلاحات ضعف کنترل داخلی IT (غیر IT) را اولویت بندی نموده و ضعف غیر IT (IT) را بر جای می گذارد. ما نظریه خلاف واقع را برای تنظیم اصلاحات آینده گرا به کار برده و دریافتیم سرمایه گذاران خواهان استراتژی اصلاح شرکتی هستند که اصلاح نقاط ضعف IT را برتر از استراتژی اولویت بندی اصلاحات نقاط ضعف غیر IT.، در اولویت بگذارد. به علاوه ما دریافتیم اثربخشی درک شده اصلاحات، ریسک تحریف صورت های مالی منسوب به نقاط ضعف حل نشده کنترل داخلی، و اعتبار مدیریت در رابطه بین استراتژی های اصلاح شرکت و قضاوت سرمایه گذاران کاملاً دخالت دارد. این یافته ها باید برای حسابرسان و مدیریت در زمان مواجهه با گستره ای از نقاط ضعف کنترل داخلی IT و غیر IT پس از شناسایی اولیه و افشاء نقاط ضعف عمده متعدد که از نظر SOX لازم است، آموزنده باشد.
1. مقدمه
قانون ساربنز – آکسلی (SOX) سال 2002 ملزم می نماید که شرکت های تجاری عمومی درباره اثربخشی کنترل های داخلی حاکم بر گزارشگری مالی در گزارشات سالانه –K10 به سرمایه گذاران گزارش دهند (SEC، 2003). هنگامی که نقص در کنترل داخلی اثر عمده ای بر صورت های مالی داشت، که توسط مدیریت و حسابرس معین می گردد، این نقص های کنترل "نقاط ضعف عمده ای" محسوب شده و باید در بخش مشخصی از گزارشات سالانه (-K10) افشاء گردند که معمولاً به آن گزارش SOX 404 اطلاق می شود.
Abstract
In this study, we investigate whether nonprofessional investors' judgments about a firm with known and disclosed material weaknesses in internal control as required by the Sarbanes Oxley (SOX) Act of 2002 depend on the remediation strategy used by the firm. Analysis of SOX internal control weakness disclosures reveals that firms (1) often have multiple internal control weaknesses, (2) frequently have a mix of information technology (IT) and non-IT control weaknesses, and (3) invariably fail to remediate all control weaknesses in the period they are identified. We design an experiment to investigate how nonprofessional investors respond to remediation of a subset of disclosed material weaknesses in internal control, when a firm discloses a remediation plan that prioritizes the remediation of an IT (non-IT) internal control weakness leaving a non-IT (IT) weakness unremediated. We apply counterfactual theory to the future oriented remediation setting and find that investors favor a firm remediation strategy that prioritizes the remediation of an IT weakness over a strategy that prioritizes the remediation of a non-IT weakness. We further find that perceived effectiveness of remediation, financial misstatement risk attributed to the unresolved internal control weakness, and management credibility fully mediate the relation between company remediation strategies and investing judgments. These findings should be informative to both auditors and management when confronted with a range of IT and non-IT internal control weaknesses following the initial identification and disclosure of multiple material weaknesses as required by SOX.
1. Introduction
The Sarbanes-Oxley Act (SOX) of 2002 mandates that publicly traded companies report on the effectiveness of internal controls over financial reporting in the annual 10-K report to investors (SEC, 2003). When deficiencies in internal control have a material effect on the financial statements, as determined by management and the auditor, these control deficiencies are considered “material weaknesses” and must be disclosed in a specified section of the annual report (10-K), commonly referred to as the SOX 4041 report.
چکیده
1. مقدمه
2. پس زمینه و طرح فرضیات
2.1. افشاء نقاط ضعف کنترل داخلی
2.2. نقاط ضعف عمده IT و غیر IT
2.3. اصلاحات نقاط ضعف عمده
2.4. اصلاحات جزئی نقاط ضعف عمده IT و غیر IT
3. روش
3.1. طرح
3.2. شرکت کنندگان
3.3. متغیرهای مستقل
3.4. متغیرهای وابسته
3.5. وظیفه و روندها
4. نتایج
4.1. بررسی توجه
4.2. بررسی دستکاری
4.3. آماره های توصیفی
4.4. آزمون فرضیه 1
4.5. آزمون فرضیه 2
5. بحث و نتیجه گیری
منابع
Abstract
1. Introduction
2. Background and hypotheses development
2.1. Internal control weakness disclosures
2.2. IT and non-IT material weaknesses
2.3. Remediation of material weaknesses
2.4. Partial remediation of IT and non-IT material weaknesses
3. Method
3.1. Design
3.2. Participants
3.3. Independent variables
3.4. Dependent variables
3.5. Task and procedures
4. Results
4.1. Attention check
4.2. Manipulation check
4.3. Descriptive statistics
4.4. Test of Hypothesis 1
4.5. Test of Hypothesis 2
4.6. Test of Hypothesis 3
5. Discussion and conclusion
Appendix
A.1. Experimental manipulations
A.2. Examples of remediation plans