چکیده
صلاحیت های اجتماعی و احساسی توجه بسیاری از محققان و نظریه پردازان را به خودش جلب کرده است و سطح این توجه در حال افزایش می باشد. با در نظر داشتن نظریه ی اجتماعی – شناختی بندورا ، صلاحیت های اجتماعی و احساسی از نظر پویایی فردی کودک ( باور های مناسب، کنترل درک شده ) و پویایی میان فردی او ( رابطه با افراد هم سن ، رابطه مناسب بین معلم – دانش آموز، رابطه ی مناسب بین والدین یا سرپرست – کودک، پشتیبانی اجتماعی) تعریف می شود. پویایی فردی و میان فردی به خودی خود، اهدافی مطلوب از نظر رشد کودک هستند و همچنین ابزاری بسیار مناسب برای رسیدن به دیگر اهداف مطلوب می باشند ( مانند دستاورد های علمی، سلامتی و رفاه). مجموعه ی گسترده ای از تحقیقات به بررسی صلاحیت های اجتماعی و احساسی بین جمیعت « اصلی» مردم پرداخته است. اما باید به این نکته اشاره کرد که توجه سیستمی اندکی به کودکان « در معرض خطر» پرداخته شده است. ما در این بخش به بررسی نقش و ارتباط پویایی فردی و میان فردی در شرایط تحصیلی ، فردی و رفاه اجتماعی کودکان در معرض خطر می پردازیم. برای هر کدام از چهار گروه در معرض خطر – کودکان مبتلا به نقص تمرکز / اختلال بیش فعالی (ADHD) ، اختلال های احساسی و رفتاری ، عدم توانایی یادگیری و عدم توانایی رشد تکاملی – در این بخش ما عوامل پویایی فردی و میان فردی که برای رفاه آن ها ضروری است را شناسایی می کنیم. نظریه و تحقیقی که در این بخش توصیف شده است به صورت شفاف نشان می دهد که صلاحیت های اجتماعی و احساسی از طریق پویایی فردی و میان فردی ، نقش بسیار مهمی در شرایط رفاهی کودکان در معرض خطر ایفا میکند. بر همین اساس، جهت گیری های عملیاتی در این زمینه مورد بحث قرار می گیرد.
یادگیری اجتماعی و احساسی بر اساس فعالیت هایی شکل می گیرد که هدف این فعالیت ها، ارتقای صلاحیت های فردی در زمینه ی احساسی و اجتماعی می باشد (Weissberg et al. 2015). یادگیری اجتماعی و احساسی از طریق یک محیط مثبت که منجر به شکل گیری امنیت، مراقبت و سلامت روانی می شود، منجر به ارتقای صلاحیت های اجتماعی و احساسی می شود(Weissberg et al. 2015). به نوبه ی خود، صلاحیت های اجتماعی و احساسی منجر به شکل گیری خروجی های تحصیلی، فردی و رفاه اجتماعی مناسب و مثبت می شود ( مثلا Brock et al. 2008; Tarbetsky et al. 2017 در همین جلد). این بخش به بررسی مهم ترین صلاحیت های اجتماعی و احساسی در کودکان در معرض خطر می پردازد. بر اساس نظریه ی اجتماعی – شناختی ( Bandura 2001 ) ، صلاحیت های اجتماعی و احساسی از نظر پویایی فردی ( باور های مناسب، کنترل درک شده) و پویایی میان فردی ( رابطه با هم سن ها، رابطه معلم – دانش آموز ، رابطه ولی / سرپرست – کودک، پشتیبانی اجتماعی) تعریف می شود. بخش قابل توجهی از این تحقیقات به بررسی صلاحیت های اجتماعی و احساسی در میان قشر «اصلی» مردم پرداخته است اما توجه کمی به کودکان در معرض خطر شده است . عبارت « در معرض خطر» در این قسمت ملاحظات گسترده ای را شامل می شود و می تواند شامل مشکلات مرتبط با وضعیت اجتماعی اقتصادی در زمینه های تحصیلی، روانی، و وضعیت سلامت جسمی را شامل شود. در این بخش، این عبارت تحت پوشش وضعیت تحصیلی/ آکادمیک بر اساس حوزه ی خاص تحقیقاتی نویسنده، در نظر گرفته شده است : اختلال های تمرکز – توجه / بیش فعالی ( ADGD ، مارتین) ، اختلال های احساسی و رفتاری ( Oneill) ، عدم توانایی یادگیری ( Cumming) ، و عدم توانایی رشد تکاملی ( Strnadová).
Abstract
Social and emotional competence has attracted significant and increasing theoretical and research attention. Drawing on Bandura’s social-cognitive theory, social and emotional competence is defined in terms of children’s personal agency (competence beliefs, perceived control) and interpersonal agency (peer relationships, teacher–student relationships, parent/carer–child relationships, social support). Personal agency and interpersonal agency are desirable ends in themselves and also an important means to other desirable ends (e.g., academic achievement, health and well-being). A bulk of research has investigated social and emotional competence among “mainstream” populations. Relatively less systemic attention has been directed to “at-risk” children. This chapter explores the role and relevance of personal and interpersonal agency in at-risk children’s academic, personal, and social well-being. For each of four at-risk groups—children with attention-deficit/ hyperactivity disorder (ADHD), emotional and behavioral disorder, learning disability, and developmental disability—the chapter identifies personal and interpersonal agency factors that are critical to well-being. The theory and research described in the chapter clearly show that social and emotional competence, by way of personal and interpersonal agency, plays a fundamental role in at-risk children’s well-being outcomes. Following from this, directions for practice are discussed.
Social and emotional learning is based on practices aimed at promoting individuals’ social and emotional competence (Weissberg et al. 2015). Social and emotional learning promotes social and emotional competence by way of positive environments that foster safety, care, and mental health (Weissberg et al. 2015). In turn, social and emotional competence leads to positive academic, personal, and social well-being outcomes (e.g., Brock et al. 2008; Tarbetsky et al. 2017 this volume). This chapter explores key social and emotional competencies as relevant to at-risk children. Drawing on social-cognitive theory (Bandura 2001), social and emotional competence is defined in terms of children’s personal agency (competence beliefs, perceived control) and interpersonal agency (peer relationships, teacher–student relationships, parent/carer–child relationships, social support). A good deal of research has investigated social and emotional competence among “mainstream” populations. Less attention has been directed to “at-risk” children. The term “at-risk” has wide connotations and can traverse difficulties associated with socioeconomic status through academic, mental, and physical health status. In this chapter, the term is operationalized under an educational/academic umbrella by way of the authors’ respective areas of research specialization: attention-deficit/hyperactivity disorder (ADHD; Martin), emotional and behavioral disorder (O’Neill), learning disability (Cumming), and developmental disability (Strnadová).
چکیده
1. نظریه ی اجتماعی - شناختی و صلاحیت های اجتماعی و احساسی
2. نگاهی نزدیک تر به پویایی فردی و میان فردی
2.1 باور های مناسب
2.2 کنترل درک شده
2.3 روابط میان فردی
2.4 کودکان در معرض خطر، صلاحیت های اجتماعی و احساسی، و پویایی فردی و میان فردی
2.5 اختلال بیش فعالی / نقص تمرکز ( ADHD)
2.6 اختلال احساسی و رفتاری (EBD)
2.7 اختلال یادگیری
2.8 ناتوانی در رشد تکاملی
3. پویایی فردی، پویایی میان فردی و دلالت های آن ها در زمینه های عملی
3.1 بهبود باور های مناسب
3.2 ارتقای کنترل درک شده
3.3 بهبود و حفظ روابط میان فردی
4. جمع بندی
منابع
Abstract
1 Social-Cognitive Theory and Social and Emotional Competence
2 A Closer Look at Personal and Interpersonal Agency
2.1 Competence Beliefs
2.2 Perceived Control
2.3 Interpersonal Relationships
2.4 At-Risk Children, Social and Emotional Competence, and Personal and Interpersonal Agency
2.5 Attention-Deficit/Hyperactivity Disorder (ADHD)
2.6 Emotional and Behavioral Disorder (EBD)
2.7 Learning Disability (LD)
2.8 Developmental Disability
3 Personal Agency, Interpersonal Agency, and Implications for Practice
3.1 Enhancing Competence Beliefs
3.2 Promoting Perceived Control
3.3 Improving and Sustaining Interpersonal Relationships
4 Conclusion