چکیده
در این مقاله رویکرد های تولید سیستم های پشتیبانی برای تصمیم گیری قضایی اختیاری در محکومیت به طور انتقادی مورد بررسی قرار می گیرند. هدف این مقاله تلاش برای توضیح ماهیت تصمیم گیری قضایی اختیاری و نحوه اطلاع رسانی اعمال اختیار قضایی در مدل به واسطه پژوهش علمی می باشد. با خلاصه کردن توسعه سیستم های پشتیبانی تصمیم گیری برای محکومیت قضایی در زمینه موضوعات جهانی در رابطه با اصلاحات محکومیت، این مطالعه بر تلاش های مختلف برای تولید سیستم های پشتیبانی تصمیم گیری در محکومیت متمرکز است. سپس، به طور خلاصه، دو مسئله کلیدی (تأثیر و اقتدار نهادی) مورد بررسی قرار می گیرند که ممکن است در تعیین پشتیبانی آینده این سیستم ها نقش داشته باشند. اگر سیستم های پشتیبانی تصمیم برای قضات، آینده ای داشته باشند، نباید فقط در سطح نهادی پذیرفته شوند، بلکه باید به عنوان یک سیستم ارزشمند توسط افرادی در نظر گرفته شوند که برای آن ها طراحی شده است. بنابراین، به کارگیری اطلاعات قضایی اجتناب ناپذیر است. اساس فرآیند تصمیم محکومیت قضایی، مفهوم شباهت بین پرونده ها است. بنابراین، این شباهت چگونه باید توضیح داده شود؟ از نظر سنتی، توضیحات شباهت بر اساس پارادایم قانونی- تحلیلی ارائه می شوند. به طور خاص، بلوک های ساختار اساسی اطلاعات موردی در نظر گرفته شده اند («جرم» و «مجرم» و عوامل «تشدید و تخفیف»). اعتقاد بر این است که سیستم های مبتنی بر یک پارادایم قانونی- تحلیل از نظر نمایش خود در فرآیند تصمیم محدود هستند. گفته می شود که ممکن است این محدودیت ها با استفاده از رویکردی غلبه پیدا کنند که نشان دهنده یک طرح غیر رسمی درک که توسط تصمیم گیرندگان به کار می رود و همچنین نشان دهنده شیوه جامعی است که بر اساس آن در مورد یک پرونده فکر می شود. بنابراین، اعتقاد بر این است که تصمیم گیری قضایی در مدل سازی از طریق استفاده از فناوری کامپیوتر انعطاف پذیر است، اما مفهوم ما از اطلاعات قضایی که این فناوری بر اساس آن قرار دارد، باید مجددا مدل سازی شود.
1. مقدمه
آیا امکان ساخت یک سیستم پشتیبانی کامپیوتری برای کمک به تصمیم گیری اختیاری قضایی وجود دارد؟ اگر چنین است، چگونه می توان این فرآیند تصمیم گیری را درک کرد و این درک بهتر نشان داده شود؟ در این مطالعه، کاربرد رویکرد های مفهومی مختلف در فناوری اطلاعات و فرآیند محکومیت قضایی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. احتمالا بیش از هر گروه دیگری از کاربران در دامنه های قانونی، اثربخشی سیستم پشتیبانی تصمیم گیری برای قضات بر اساس پذیرش قضایی تعیین می شود. در حالی که در سایر حوزه ها، کاربران ممکن است احساس کنند که موظف به مشورت با یک سیستم پشتیبانی تصمیم گیری هستند، در محکومیت، قضات با سیستمی مواجه می شوند که نسبت به شهود قضایی بیگانه به نظر می رسد و می تواند فورا از ارزش قدرتمند «استقلال قضایی» برای از بین بردن این انتظار استفاده کند که قضات باید تحت تاثیر چنین سیستم کامپیوتری قرار گیرند، یا در واقع باید تحت تاثیر سایر انواع اطلاعات یا آموزش سیستماتیک قرار گیرند (به عنوان مثال، به آرمیتاژ 1995 مراجعه کنید). بنابراین، قضات در تصمیم گیری در مورد پذیرش یا عدم پذیرش مقدمه یک سیستم پشتیبانی تصمیم گیری، از یک اختیار قانونی تعریف شده بهره مند می شوند. چگونه سیستم های پشتیبانی تصمیم گیری می توانند توسط قضات پذیرفته شوند و واقعا موثر باشند؟ در این مقاله به بررسی این موضوع می پردازیم که چگونه محتوای مفهومی برنامه های کامپیوتری که برای پشتیبانی از تصمیم گیری قضایی در نظر گرفته شده است، می تواند احتمال پذیرش و سودمندی آن ها برای کاربران را افزایش دهد.
Abstract
This article critically examines approaches to the production of systems of support for discretionary judicial decision-making in sentencing. The aim of the article is to attempt to illuminate the character of discretionary judicial decision-making and how academic research has informed the attempt to model the exercise of judicial discretion. Briefly placing the development of decision support systems for judicial sentencing in the context of world-wide themes in sentencing reform, the article proceeds to focus on various attempts to produce systems of decision support for sentencing. It then briefly explores two of the key issues (‘impact’ and ‘institutional authority’) which may determine the future support of such systems. If systems of decision support for judges are to have a future then they must not only be accepted at an institutional level, but also be seen as valuable by those for whom they are designed. Thus, the application of ‘judicial intelligence’ is unavoidable. Underlying the judicial sentencing decision process is some conception of ‘similarity’ between cases. How, then, should this ‘similarity’ be represented? Traditionally, representations of similarity have tended to be informed by ‘the legal-analytical’ paradigm. The supposedly basic building blocks of case information (‘offence’ and ‘offender’ and ‘aggravating and mitigating’ factors) are critically considered. It is argued that systems based on a ‘legal-analytical’ paradigm are limited in their representation of the decision process. These limitations, it is suggested, may be overcome by adopting an approach which tries to represent the informal schema of understanding which decision-makers employ and the holistic way in which they think about a case. It is argued, therefore, that judicial decision-making is amenable to modelling through the use of computer technology, but that there is a need to re-model our conception of judicial ‘intelligence’ on which such technology relies.
1. Introduction
Is it possible to build a system of computer-support to aid discretionary judicial decision-making? If so, how can that decision process be understood and that understanding be most appropriately represented? This article discusses the appli- cation of different conceptual approaches to information technology to the judicial sentencing process. Perhaps more than any other group of users in legal domains, the effectiveness of a decision support system for judges is determined by judicial acceptance. While in other areas, users may feel obliged to consult a decision support system, in sentencing, judges who may be confronted with a system which seems alien to judicial intuition can immediately invoke the powerful currency of ‘judicial independence’ to eliminate the expectation that judges ought to be influenced by a such computer system, or, indeed any other form of systematic information or education (see for example, Armytage, 1995).1 Thus judges enjoy wide legally-defined ‘discretion’ in deciding whether or not to accept the introduction of a decision support system. How can decision support systems be accepted by judges and be genuinely effective? This article examines how the conceptual content of computer programmes intended to support judicial decision-making can increase the likelihood of their acceptance and usefulness to their users.
چکیده
1. مقدمه
2. اصلاحات بین المللی در محکومیت
3. پشتیبانی کامپیوتری برای کمک به تصمیم گیری محکومیت
3.1 فکر کردن در مورد مدل سازی اختیار قضایی
3.2 سیستم های اطلاعاتی محکومیت
4. چگونه ارائه دانش می تواند کاربرد سیستم های تصمیم گیری برای قضات را افزایش دهد؟
4.1 نقطه ضعف پارادایم تحلیلی قانونی
4.2 نمای کلی و توضیح جامع شباهت
4.3 آیا یک رویکرد شماتیک – جامع ساده گرا است؟
4.4 اطلاعات قضایی و سابقه کیفری
گزینه الف. گروه بندی های تنظیم شده با توجه به جدیت گسترده
گزینه ب. کاهش ساده اطلاعات موجود
گزینه ج: عملیات منطقی "AND" و "OR"
گزینه د. مدلسازی آماری سابقه کیفری قبلی
5. آیا این کار می تواند انجام شود (یک رویکرد شماتیک جامع قابل اجرا و باز برای مدل سازی با فناوری کامپیوتر)؟
5.1 ویژگی قضایی ؟
5.2 آیا این دیدگاه کیفی می تواند مدل سازی شود؟ (تفکر مجدد در مورد قوانین و اختیار)
منابع
Abstract
1. Introduction
2. International Reforms in Sentencing
3. Computer Support to Aid Sentencing Decision Making
3.1. THINKING ABOUT MODELLING JUDICIAL DISCRETION
3.2. SENTENCING INFORMATION SYSTEMS
4. How can the Representations of Knowledge Enhance the Utility of Decision-Support Systems for Sentencers?
4.1. THE WEAKNESS OF THE LEGAL-ANALYTICAL PARADIGM
4.2. A SCHEMATIC AND HOLISTIC REPRESENTATION OF ‘SIMILARITY’
4.3. IS A SCHEMATIC-HOLISTIC APPROACH SIMPLISTIC?
4.4. JUDICIAL INTELLIGENCE AND CRIMINAL HISTORY
Option A: Groupings arranged according to broad seriousness
Option B: The simple reduction of information available
Option C: Logical operations ‘AND’ and ‘OR’
Option D: Statistical modelling of previous criminal history
5. Can it be Done? (Is a ‘Schematic-Holistic Approach’ Applicable and Open to Modelling by Computer Technology)?
5.1. JURISDICTIONAL SPECIFICITY?
5.2. CAN SUCH A QUALITATIVE PERSPECTIVE BE MODELLED? (RE-THINKING RULES AND DISCRETION)