خلاصه
سیستم آموزشی هر کشور انعکاس دهنده فلسفه، رویه و شیوه زندگی آن کشور است. اولین مقطع آموزش ابتدایی و تعلیمات ارائه شده در امپراطوری عثمانی که به مدارس سیبیان معروف بودند. سیستم آموزشی امپراطوری عثمانی بر روی مدارس سیبیان بنا نهاده شده بود. مدارس سیبیان اولین و آخرین مرجع آموزشی برای شهروندان عثمانی بودند. بنابراین، تنها مدرسه که وظیفه شکل دادن ذهنیت و ابعاد معنوی شهروندان این امپراطوری را داشت مدارس سیبیان بودند. این مدارس با فلسفه، رویه، اهداف، محتوا، شیوه، خدمه آموزشی، مدیریت، ارزیابی و مسائل بکر قابل آموزش یکی از نمونه های بی بدیل سیستم های آموزشی به شمار میروند. خواندن قرآن در این مدارس اجباری بود. مسائل دینی و اصول اولیه علم ریاضی هم از مهمترین تعالیم این مدارس به شمار میرفتند.
1. معرفی
با استناد به سخنان لرد پال ریکات؛ «آموزش و سخت گیری ترک ها یکی از نکات قوت سیاست های آنهاست و از مهمترین پایه های پایداری امپراطوری شان به شمار میرود. در این سیستم ثروت و جایگاه اجتماعی خانواده و رشوه دادن هیچ معنایی ندارد؛ اما استعداد، توانایی، هوشیاری و انضباط از جایگاه رفیعی برخوردار هستند. شخص سلطان این صفات را از جمله والاترین صفات یک مرد میداند». مستقیم ترین مسیر برای آشنایی و معرفی یک تمدن، آشنایی و پی بردن به سیستم آموزشی آن تمدن است. چرا که سیستم آموزشی سرنخ های مهمی از فلسفه، اهداف، رویه ها و طرز فکر مردم و وضع اجتماعی که آن کشور در تلاش برای رسیدن به آن است را نشان میدهد. در طرف دیگر، مدرسه نیز یکی از مهمترین جنبه های یک سیستم آموزشی است.
این مقاله که بر اساس تحلیل و آنالیز دقیق اسناد تاریخی است تلاش میکند تاثیرات سیستم آموزش ابتدایی امپراطوری عثمانی را آشکار کند. امپراطوری عثمانی که بیش از 600 سال پا بر جا بود، متشکل از گروه های مختلف با طرز فکر و باورهای متفاوت بود و تمامی اقلیت های مذهبی این امپراطوری در زندگی اجتماعی و آموزشی خود دارای آزادی عمل بودند. تاریخچه عثمانی ها طیف گسترده ای از تغییر و اصلاحات را به خود دیده است، مخصوصا با شروع قرن 18 و پیش از فروپاشی این امپراطوری. همانطور که تاسکین (2008) نیز عقیده دارد سیستم آموزشی عثمانی ها گونه پیشرفته و ارتقا یافته سلجوقی ها است. در امپراطوری عثمانی که «معجزه ای بزرگ در تاریخ جهان» نیز نامیده میشود، پایه تمای سطوح آموزشی، مدارس ابتدایی یا همان مدارس سیبیان هستند. کسانی که به این مدارس میروند، پایه های شخصیتی خود را تشکیل میدهند و این همان محلی است که اکثر شهروندان امپراطوری عثمانی از آن کار خود را شروع میکنند. مدارس سیبیان تاثیراتی داشته اند که بررسی و کاوش در آنها برای ما بسیار مهم است، که از این جنبه نوعی مرکز آموزشی عجیب و مرموز نیز به نظر میرسد.
تا قرن 19، مراکز آموزشی عثمانی از مدرسه ها تشکیل میشد که مرکزی برای آموزش عالی بودند، مکاتب سیبیان مراکز آموزش پایه بودند و مکاتب اندرون نیز از سوی سیستم قضایی اداره میشد و برای تربیت کارکنان و خدمه دولتی به کار میرفت. علاوه بر این مجامع آهی، تکس و مساجد هم از جمله مراکز آموزشی متداول بودند.
سیستم آموزش عثمانی
1. آموزش رسمی
الف) مدارس ابتدایی
ب) مدرسه
ج) مدارس اندرون
د) مراکز آموزش نظامی
2. آموزش غیر رسمی
الف) مساجد و دعاکده ها
ب) درویش خانه ها
ج) مجامع آهی
د) کاخ و کتابخانه ها
ه) کافه و مطالعه خانه ها
بین مجامع فوق، مدارس اندرون و نظامی از سوی دولت اداره میشدند اما سایر مراجع آموزشی از طریق کمک های مردمی و بنیادهای خیریه گردانده میشدند.
2. پیشرفت تاریخی مدارس ابتدایی
امپراطوری عثمانی مدارس ابتدایی (مکاتب سیبیان) را از سلجوق ها و سایر دولت های ترک به ارث برده بودند.
میتوان به سادگی مشاهده کرد که مراکز آموزشی اغلب در کنار مراکز عبادتی و معابد قرار میگرفتند و در دوران قدیم بیشتر برای ترویج آموزه های دینی به کار میرفتند، بعدها برای آموزش سایر علوم نیز به کار رفتند. در واقع منشا مدارس ابتدایی را میتوان در فعالیت های آموزشی با معلمان مسیحی یافت، مدارسی که ادبیات آموزش داده شده در آن پیش از ظهور اسلام و غیر عربی بوده اند. «هیره» اولین کسی بود که نوشتن را به افراد دور و بر خود آموزش داد. معلم مستقل و آموزگار سواد نوشتن را «وادی القورا» مینامیدند. اما فعالیت های آموزشی چنان کند بود که در دوران اسلامی نرخ سواد در مردمان قریش تنها 17 بود. هرچند، ترویج مدارس سرعت یافت و آموزش و حفظ احادیث و آیات قرآنی به فعالیتی متداول بدل گشت که باعث ساخته شدن قراعت خانه ها در کنار هر مسجد میشد. در ابتدا مدارس مراکز سواد آموزی بودند، پس از آن تبدیل به مراکز ترویج آموزه های قرآنی و اسلامی شدند. فضایل اخلاقی و خواندن و نوشتن قرآن نیز از سایر جنبه های آموزشی عمده مدارس شدند.
این مدارس در دوره سلجوقی بسیار متداول بودند و در سایر کشورها معمولا «مکتب، کتاب، دارالتعلیم، دارالعلم، مولیمانه، مکتبخانه، مکتب سیبیان، محل آموزش و مکتب ابتدایی» نیز خطاب میشدند. در هر شهر، منطقه و روستای امپراطوری عثمانی مدارس در کنار مساجد ساخته میشدند و معماری ساده ای داشتند. حتی در بعضی کشورهای اسلامی واقع در خاورمیانه مدارس برای آموزش قراعت قرآن به کودکان و بزرگسالان تقسیم بندی میشدند. اما در حالیکه کودکان خردسال و واقع در سن بازی باید به مدارس هدایت میشدند و نه به مساجد.
3. برنامه درسی مدارس ابتدایی
3.1. فلسفه مدارس ابتدایی
عنصر پایه در اجتماع امپراطوری عثمانی را ترک ها تشکیل میدهند. در داخل مرزهای امپراطوری عثمانی، ترک ها، یونانی ها، بلغاری ها، پوماک ها، صربی ها، اهالی کرواسی، مونتنگری ها، بوسنی ها، آلبانیایی ها، لهسانی ها، هلندی ها، رومی ها، ارمنی ها، گرجی ها، مسیحی سریانی، کلدانیان، عرب ها، رومانیایی ها، ایرانی ها، کردها، قبطی، اتیوپییایی ها و بربرها نیز وجود داشتند. پس هر کودک که وارد سیستم آموزشی مکاتب سیبیان میشد علاوه بر آموزه های اخلاقی دسته اجتماعی خود، فرهنگ و شیوه زندگی در اجتماع و ایده احترام به عقاید دیگران را آموزش میدید، همان طرز فکری که امپراطوری بر اساس آن بنا نهاده شده بود.
Abstract
The education systems of states reflect their philosophy, policy, and life styles. The first stage of elementary education and teaching in the Ottoman Empire has been called as Sibyan Schools (Sibyan Mektepleri). The education system of Ottomans founded on Sıbyan Schools. Sibyan Schools was the first and the last school for many Ottoman citizens. Therefore, the school which shaped a mentality of Ottomans was Sıbyan School. Sıbyan School, with its philosophy, policy, aims, content, method, teaching staff, administration, evaluation, and including originalities worth exploring, is a unique type of Ottoman School. Quran recitation was compulsory in these schools. Religious matters, learning how to write dealing with basic arithmetics were the majör endeavour in these schools.
1. Introduction
According to Lord Paul Ricaut, “education and discipline system of the Turks is one of the main strenghts of the politics, and the most important elements that sustains the empire. In this system, neither wealth nor bribery nor being inherently in a superior class nor flattery is not valid; however, it applies virtue, prudence, diligence and discipline. The sultan himself rises a man by calling these characteristics” (Oruç, 1999). The most direct way to recognize and introduce a civilization is to recognize and promote of its education system by training the society. Because the training has important clues to that civilization’s philosophy, goals, policies, a type of people and how society and state that the civilazation wants to reach. On the other hand, the school is one of the most important aspects of the education system.
This study which is based on detailed document analysis tries to explore and investigate the effects of the primarsy education system of the Ottomans. The Ottoman Empire, surviving more than 600 years, consisted of different ethnic groups and all the ethnic and religious minorities retained their freedom in education and social life (Bilgiç, 2003). The Ottoman history employed a wide range of change and reform, beginning especially from the 18th century until the collapse of the empire (İhsanoğlu, 2004). As Taşkın (2008, cited in Gökçe and Oğuz, 2010, 42) stated the education system of Ottoman state was the continuation and improved version of the Seljuk State. In Ottoman Empire, considered as “a great miracle of the world history” (Grenard, 1970, 39), the foundation of almost all schools is “primary school (Sibyan Mektebi)”. For those who attend this school, it is also an institution where the foundation of personality stems from while it is the last one for most of Ottoman citizens. Sıbyan schools whose influence over all the people in Ottoman Empire that we have always seen is worth exploring, and even a mysterious institution (Köprülü, 1981, 175)
Until the 19th century, the Ottoman educational institutions consisted of the madrasahs, which served as the centres of higher education, the Sibyan schools, which were the institutions of elementary education, and the Enderun schools, controlled by the Court to educate administrators and civil servants (Tanilli, 1996). In addition, the Ahi associations, the tekkes and the mosques were also among the vocational (common) educational institutions (Akyüz, 2008).
Ottoman Education System
I.Formal Education
I.I. Primary School
I.II. Madrasahs
I.III. Enderun School
I.IV. Military Educational Institutions
II. Informal Education
II. I. Mosques and Prayer rooms
II. II. Dervish Lodges
II. III. Ahi Associations
II. IV. Palace and Libraries
II. V. Caffees ve Reading Houses
Among the institutions above, Enderun School and Military Educational Institutions were run by the state, but other educational institutions established by charities were carried through "Foundations" (Uzunçarşılı, 1984).
2. Historical Development of the Primary School
The Ottoman Empire inherited the primary school (Sıbyan Mektebi) system from Seljuk and other Turkish states and other Turkish states (Demirtaş, 2007).
It is clearly seen that education and training institutions formed around temples from the earliest ages, and the intention previously headed towards religious education, then included other sciences as well (Baltacı, 1976). In fact, the origin of the Primary School can be traced back the activity in Hire which had an Christian teacher and in which only literacy was taught in pre-Islamic Arabia (Shalaby, 1954). The first person who taught writing to a portion of people around him, even being a self-employed teacher of writing is a man in Wadi al-Qura (ElBelazuri, 1350). But the educational activity went so slowly that in Islamic year beginning the literacy rate in Quraish people was only 17. However, spread of schools accelerated with determination of the verses and the hadiths of Islam, with the requirement of trade and with severe encouragement of the Islamic Religion adding a room next to each mosque. At first the schools were literacy centers, then they turned into institutions by expanding their contents and including the basic Islamic sciences and the moral values in addition to reading and writing Qur’an (Atay, 1974).
These schools were extremely common in Seljuks, in other Islamic countries and in Ottomans, and called as “Mektep, Küttap, Darüttalim, Darülilim, Muallimhane, Mektephane, Mekteb-i İptidai, Mahalle Mestandingktebi, Sıbyan Mektebi, Taş Mektep…” (Kazıcı, 2004). In each city, district and village in Ottoman Empire the schools, often next to a mosque and adjacent to it, or in a corner of the mosque were in a simple design (Memişoğlu, 2002). Even in some Islamic countries in the Middle East, it is seen that the whole of the mosque was seperated into the teaching of Quran literacy not only for children but for adults (Dağ and Öymen, 1974). On the contrary, for this purpose, there is an understanding we encounter that naughty and game age childeren should be directed to the schools (mektebs), not to the mosques (El Ahvani, 1955).
3. Syllabus of Primary School
3.1. Philosophy of the Primary School
Main social element in Ottoman territory is Turk. Within the boundaries of Ottoman Empire, the Cypriot Turks, Greeks, Bulgarians, Pomaks, Serbians, Croatians, Montenegrins, Bosnians, Albanians, Hungarians, Poles, Romanis, Armenians, Georgians, Syriacs, Chaldeans, Arabics, Romanians, Persians, Kurdishs, Coptic, Ethiopians, Berbers were also available except for the Turks. Any 3 years old child attending to Sıbyan school his brain was not controlled with his own ethnic culture established a common history with the children of these groups, and culture of living together and the idea of being tolerant of each other in his country were thus founded.
خلاصه
1. معرفی
2. پیشرفت تاریخی مدارس ابتدایی
3. برنامه درسی مدارس ابتدایی
3.1. فلسفه مدارس ابتدایی
3.2. اهداف مدارس ابتدایی
3.3. رویه و سیاست کلی مدارس ابتدایی
3.4. محتوای آموزش داده شده در مدارس ابتدایی
3.5. شیوه آموزشی
3.6. خدمه آموزشی
3.7. مدریت و نظارت
3.8. ارزیابی موفقیت و انضباط
4. نتیجه گیری
منابع
Abstract
1. Introduction
2. Historical Development of the Primary School
3. Syllabus of Primary School
3.1. Philosophy of the Primary School
3.2. Aims of the Primary School
3.3. Policy of the Primary School
3.4. Content of the Primary School
3.5. Education Methodology
3.6. Teaching Staff
3.7. Administration and Inspection
3.8. Evaluation of the Success and Discipline
4. Conclusion
References