چکیده:
ما مورد یک زیرساخت تحقیقاتی کاربرمحور در مقیاس بزرگ را مورد بررسی قرار می دهیم، تا مجموعه استراتژی های مدیریتی که از دوسوتوانی سازمانی حمایت می کنند، توضیح دهیم. با اتخاذ یک چشم انداز اکوسیستم، مطالعه موردی ما، فراتر از تنش بهره برداری / اکتشاف عام، از میان تنش های خاص مرتبط با سطوح مختلف مدیریت, از ماهیت چندسطحی دوسوتوانی پرده بر می دارد: (1) جهت گیری پاسخگو در مقابل جهت گیری پیش فعال نسبت به کاربران (2) نوآوری های فن آوری ماژولار در مقابل معماری؛ (3) جهت گیری رقابتی در مقابل جهت گیری همکارانه نسبت به سازمانهای دیگر. نتیجه می گیریم که دوسوتوانی، یک توانایی سیستمی در حال ظهور از طریق تعاملات بین تنش های تو در تو در می باشد. مدیریت مناسب یک تنش در یک سطح به آزادسازی انرژی نوآورانه تنش ها در سطوح دیگر کمک می کند. از اینرو, تکامل هم افزایی تنش ها موجب خلق پویایی نوآوری چندسطحی می شود.
1. مقدمه
"آزمایش یک هوش درجه-یک, توانایی حفظ همزمان دو ایده مخالف در ذهن و حفظ توانایی برای عملکرد است." (F. اسکات فیتزجرالد، The Crack Up، 1945) این نقل قول در مقاله ما, توانایی دانشمندان و مهندسان سینکروترون در مدیریت یک زیرساخت تحقیقاتی در مقیاس بزرگ را نشان می دهد. در حالی که از یک طرف, سینکروترون ها باید عدم قطعیت و پیچیدگی را به منظور بهینه سازی عملیات خود و به حداقل رساندن ریسک ها کاهش دهند، از سوی دیگر, به منظور تقویت ظرفیت نوآوری خود, باید آنها را پرورش دهند. بر اساس مطالعه موردی French synchrotron Soleil، ما نشان می دهیم که با توجه به محیط پیچیده و نامشخصی که سازمان در آن عمل می کند، مدیریت مناسب تنش های مختلف، یک توانمندی به نام دوسوتوانی سازمانی, یکی از ویژگیهای اصلی عملکرد پایدار نوآورانه آن است (Duncan، 1976 ؛ Tushman & O'Reilly 1996؛ March، 1991؛ Smith & Lewis، 2011). ما از طریق مورد Soleil, مجموعه استراتژی های مدیریتی انتقادی که از دوسوتوانی سازمانی حمایت می کنند، مورد پژوهش قرار می دهیم.
به عنوان سازمانهای تحقیقاتی غیر انتفاعی، سینکروترون ها دارای هدف تولید و انتشار دانش جدید از طریق نشریه های علمی هستند. به عنوان تسهیلات تحقیقاتی مختص کاربر، آنها برای علوم پایه و کاربردی از اهمیت متمایزی برخوردار هستند. با تجسم ساختار ماده در سطوح مولکولی و اتمی، تشعشع سینکروترون, محققان در رشته های مختلف علمی را قادر می سازد تا آزمایش هایی را انجام دهند که در غیر این صورت, فراتر از حد آزمایشگاه های فردی آنهاست. مانند سایر سیستمهای پیچیده فن آورانه، مشخصه سینکروترون ها, سرمایه بالا و سرمایه گذاری های فناوری-محور است حتی اگر محیط فناورانه آنها دچار منسوخ شدن سریع شود. در چنین محیطی، طراحی سینکروترون ها در حالت شار مداوم باقی مانده و تنها با عمر عملیاتی آنها (به طور متوسط 30-35 سال) به پایان می رسد. بنابراین سینکروترون ها باید سازگار و قابل توسعه باشند. در طی زمان, آنها تحولات افزایشی تدریجی اما قابل توجهی را متحمل می شوند.
ما در نظر داریم که سینکروترون مورد نظر ما، مانند بسیاری از سازمان ها، دارای فرآیندهای مدیریت بیرونی و درونی برای حمایت از پویایی نوآوری آن است. محیط خارجی به جهت گیری Soleil به سمت کاربران علمی و تعاملات با آنها اشاره دارد. این همچنین مرتبط با روابط بین سازمانی Soleil با سایر سینکروترون ها از طریق مدل های سازمانی مبتنی بر شبکه و جامعه است که نقش تأثیرگذاری در فرآیندهای توسعه دانش ایفا می کنند. در نهایت، محیط داخلی با سازوکارهای مدیریت فناوری و فرآیندهای هماهنگی / ادغام بین اعضای سینکروترون مطابقت دارد.
فراتر از تنش بهره برداری / اکتشاف عام، از میان تنش های خاص مرتبط با سطوح مختلف مدیریت, از ماهیت چندسطحی دوسوتوانی پرده بر می دارد. چشم انداز کاربر، جهت گیری پاسخگو در مقابل پیش فعال نسبت به کاربران در برآورده کردن نیازهای فعلی و آینده آنها را برجسته می کند. چشم انداز بین سازمانی، بر جهت گیری رقابتی در مقابل جهت گیری همکارانه به سایر سینکروترون ها در شکل گیری مسیرهای تکنیکی فردی و جمعی تأکید می کند. چشم انداز فن آورانه, فرایندهای تغییر ماژولار در مقابل فرآیندهای تغییر معماری را در تضمین کارایی و نوآوری پایدار, به عنوان فرایندهای حیاتی پیش بینی می کند.
این مطالعه دو سهم اصلی در نوشته های دوسوتوانی دارد. در ابتدا ما با بیان صریح در مورد Soleil، تنش های متعدد نوآوری که هر یک به استراتژی های مدیریتی متفاوت و اختصاصی نیاز دارد، رویکرد جامع تری نسبت به دوسوتوانی را توسعه می دهیم. همچنین نشان می دهیم که دوسوتوانی, یک قابلیت سیستمی ناشی از تعاملات بین تنش های تو در تو است.
در ادامه, ابتدا پیشینه نظری و تحلیلی را ارائه می کنیم. سپس, مطالعه موردی تجربی و رویکرد روش شناختی خود را شرح می دهیم. سپس یافته های خود را بطور مفصل شرح می دهیم. سرانجام، ما در مورد نتایج خود بحث می کنیم و نتیجه می گیریم.
2. پیش زمینه ی نظری
دوسوتوانی سازمانی به عنوان توانایی مدیریت تنش های چالش برانگیز با توانایی توسعه فرآیندهای دانش متضاد یا اهداف عملکرد با مهارت برابر تعریف می شود (Smith & Lewis, 2011; Andreopulos & Lewis ، 2009). این مقوله سازمان ها را ملزم می نماید كه با در نظر گرفتن ماهیت مكمل و هم افزایی عناصر متناقض خود، بر پارادوكس ها غلبه كنند (Gibson & Birkinshaw، 2004). از این رو دوسوتوانی به توانایی سازمان ها برای اهرم کردن پارادوکس "به شیوه ای خلاقانه که هر دو کران را در بر گیرد" اشاره دارد (Eisenhardt ، 2000). همانطور که توسط Andriopoulos & Lewis (2009) نیز مطرح شده است "مدیریت پارادوکس به معنای حل و فصل کردن یا از بین بردن پارادوکس نیست، بلکه بهره برداری از پتانسیل پرانرژی آن است."
پس از کارهای اصلی Duncan (1976) و March (1991)، تحقیق در مورد دوسوتوانی اساساً از طریق تنش بین حالت های نوآوری بهره برداری و اکتشافی مورد بررسی قرار گرفته است. در حالی که اکتشاف به معنای آزمایش با گزینه های جدید، سعی و خطا، ریسک پذیری و بازی است، بهره برداری شامل بهبود شایستگی ها و فن آوری های موجود، حل منضبط مسئله، پالایش، انتخاب و کارآیی می باشد (March 1991 ؛ Gupta و همکاران، 2006). بنابراین هر یک از آنها بر اساس ذهنیت های شناختی مختلف، حالات مختلف یادگیری هستند و خواستار ساختارهای مختلف سازمانی هستند. از این رو، دوسوتوانی به فرآیندهای مدیریتی نیاز دارد که در آن هر دو فعالیت به طور مناسب مستقر و یکپارچه شوند (Simsek و همکاران، 2009 ؛ Gupta و همکاران 2006). این فرایندها می توانند تفکیک ساختاری (Duncan، 1976؛ Benner & Tushman، 2003)، چرخه زنی موقتی (Tushman & O'Reilly، 1996؛ Burgelman، 2002؛ Gupta et al.، 2006) یا یکپارچه سازی زمینه ای (Gibson & Birkinshaw، 2004) را به عنوان رویکردهای طراحی سازمانی برای مدیریت دوسوتوانی مشروط بر محیط (Raisch & Birkinshaw، 2008) لحاظ نمایند.
به تازگی دانشمندان خواستار تحقیق در مورد دوسوتوانی شده اند تا توجه بیشتر، فراتر از جنبه های طراحی سازمانی، به ابعاد متعدد آن را به منظور انعکاس بهتر ماهیت سیستمیک آن و درک پیشینه ها و پیامدهای آن فراخوانده باشند (Gupta et al.، 2006؛ Raisch & Birkinshaw، 2008؛ Raisch et Al.، 2009). ماهیت چند وجهی دوسوتوانی و فرایندهای جمعی که این امکان را فراهم می سازند، لزوم کاربرد یک رویکرد جامع تر را نشان می دهند.
چشم انداز نوآوری آزاد (Chesbrough و همكاران، 2006) می تواند یك چارچوب مثمر ثمر برای توسعه یك رویكرد كل نگرتر نسبت به دوسوتوانی باشد. این چشم انداز بر اهمیت هر دو فرآیند مدیریت دانش داخلی و خارجی برای بهبود نوآوری و حمایت از دوسوتوانی تأکید کرده است (Belderbos و همکاران، 2010 ؛ Ferrary,، 2011). نشان داده شده اند که تعامل با مشتریان (Neale & Corkindale، 1998؛ Desouza et al.، 2008؛ Foss et al.، 2011)) بین رقبا (von Hippel ، 1987 ؛ Hamel و همکاران، 1998 ؛ Cassiman و همکاران، 2009 ؛ Gnyawali & Park ، 2011) یا در شبکه ها / جوامع (Franke & Shah، 2003؛ Owen-Smith & Powell، 2004) منابع مهم نوآوری هستند. از نظر داخلی، بویژه برای سیستم های S&T-محور، مدیریت فناوری و قابلیت های طراحی به عنوان نوآوری بسیار مهم شناخته شده اند (Ulrich, 1995; Henderson & Clark, 1990; Brusoni & Prencipe ، 2001).
Abstract:
We investigate the case of a large scale user oriented research infrastructure, to explicate the repertoire of management strategies that support its organizational ambidexterity. Adopting an ecosystem perspective, our case study unveils, beyond the generic exploitation / exploration tension the multi-level nature of ambidexterity through specific tensions associated to different management levels: (1) responsive versus proactive orientation towards users (2) modular versus architectural technology innovations; (3) competitive versus cooperative orientation towards other organizations. We conclude that ambidexterity is a systemic capability emerging through interactions between nested tensions. Appropriately managing a tension at one level helps to release the innovative energy of tensions at other levels. Synergistic evolution of tensions creates thereby multi-level innovation dynamics.
I. Introduction
"The test of a first-rate intelligence is the ability to hold two opposed ideas in mind at the same time and still retain the ability to function." (F. Scott Fitzgerald, The Crack Up, 1945) This quote illustrates in our paper the ability of synchrotron scientists and engineers to manage a large scale research infrastructure. While on the one hand synchrotrons have to reduce uncertainty and complexity in order to optimize their operation and minimize risks, on the other hand they have to cultivate them in order to strengthen their innovation capacity. Based on the case study of the French synchrotron Soleil, we show that, given the complex and uncertain environment in which this organization operates, the appropriate management of different tensions, a capability called organizational ambidexterity is a central feature of its sustained innovative performance (Duncan, 1976; Tushman & O’Reilly 1996; March, 1991; Smith & Lewis, 2011). We investigate through the case of Soleil the repertoire of critical management strategies that support organizational ambidexterity.
As non-profit research organizations, synchrotrons have the goal to produce and diffuse new knowledge through scientific publications. As user dedicated research facilities they are of distinctive value for fundamental and applied sciences. By visualizing the structure of matter at molecular and atomic levels, synchrotron radiation enables researchers in various scientific disciplines to conduct experiments that otherwise would be well beyond their individual laboratories' reach. Similar to other complex technological systems, synchrotrons are characterized by high capital and technology intensive investments even though their technological environment is characterized by rapid obsolescence. In such an environment, the design of synchrotrons remains in a state of continuous flux and only ends with their operational life (30-35 years on average). Synchrotrons need therefore to be adaptable and extendable. In the course of time they undergo incremental but also substantial transformations.
We consider that the synchrotron we focus at, like many organizations, is characterized by outward and inward oriented management processes to support its innovation dynamics. The external environment refers to the orientation of Soleil towards scientific users and interactions with them. It relates, also, to Soleil’s inter-organizational relationships with other synchrotrons through network and community based organizational models which play an influential role in knowledge development processes. Finally, the internal environment corresponds to technology management mechanisms and coordination/integration processes between synchrotron members.
Beyond the generic exploitation versus exploration tension, our case study unveils the multilevel nature of ambidexterity through specific tensions associated to each management domain. The user perspective highlights the responsive versus proactive orientation towards users in satisfying their current and future needs. The inter-organizational perspective underlines the competitive versus cooperative orientation towards other synchrotrons in shaping individual and collective technological trajectories. The technological perspective envisages modular versus architectural change processes as critical in ensuring both efficiency and sustained innovation.
This study makes two contributions to the ambidexterity literature. First we develop a more comprehensive approach to ambidexterity by making explicit through the case of Soleil, multiple innovation tensions that each requires different and dedicated management strategies. We also show that ambidexterity is a systemic capability emerging from interactions between nested tensions.
In the following we first present the theoretical and analytical background. Next we describe our empirical case study and methodological approach. We then elaborate our findings. Finally, we discuss our results and conclude.
II. Theoretical Background
Organizational ambidexterity is defined as the ability to manage challenging tensions by being capable to develop jointly contradictory knowledge processes or performance objectives with equal dexterity (Smith & Lewis, 2011; Andreopulos & Lewis, 2009). It requires from organizations to transcend paradoxes by considering the complementary and synergistic nature of their contradictory elements (Gibson & Birkinshaw, 2004). Ambidexterity refers thus to the ability of organizations to leverage paradox "in a creative way that captures both extremes" (Eisenhardt, 2000). As suggested also by Andriopoulos & Lewis (2009) "managing paradox does not imply resolution or eliminating the paradox, but tapping into its energizing potential."
Following the seminal works of Duncan (1976) and March (1991), research on ambidexterity has been essentially addressed through mainly the tension between exploitative and explorative innovation modes. Whereas exploration implies experimentation with new alternatives, trial and error, risk taking and play, exploitation involves improving existing competencies and technologies, disciplined problem solving, refinement, selection, efficiency (March, 1991; Gupta et al., 2006). Each builds therefore on different cognitive mindsets, different learning modes and call for different organizational structures. Hence ambidexterity requires managerial processes where both activities are appropriately deployed and integrated (Simsek et al., 2009; Gupta et al. 2006). These processes can incorporate structural separation (Duncan, 1976; Benner & Tushman, 2003), temporal cycling (Tushman & O’Reilly, 1996; Burgelman, 2002; Gupta et al., 2006) or contextual integration (Gibson & Birkinshaw, 2004) as organizational design approaches to manage ambidexterity contingent on the environment (Raisch & Birkinshaw, 2008).
Recently scholars called for ambidexterity research to devote more attention, beyond organizational design aspects, to its multiple dimensions in order to better reflect its systemic nature and understand its antecedents and outcomes (Gupta et al., 2006; Raisch & Birkinshaw, 2008; Raisch et al., 2009). The multifaceted nature of ambidexterity and the collective processes that enable it necessitate therefore adopting a more holistic approach.
The open innovation perspective (Chesbrough et al., 2006) can be a fruitful framework to develop a more holistic approach to ambidexterity. This perspective has emphasized the importance of both internal and external knowledge management processes to improve innovativeness and support ambidexterity (Belderbos et al., 2010; Ferrary, 2011). Interaction 4 with customers (Neale & Corkindale, 1998; Desouza et al., 2008; Foss et al., 2011), between competitors (von Hippel, 1987; Hamel et al., 1998; Cassiman et al., 2009; Gnyawali & Park, 2011) or within networks/communities (Franke & Shah, 2003; Owen-Smith & Powell, 2004) have been shown to be important innovation sources. Internally, particularly for S&T intensive systems, technology management and design capabilities have been highlighted as critical for innovativeness (Ulrich, 1995; Henderson & Clark, 1990; Brusoni & Prencipe, 2001).
چکیده:
1. مقدمه
2. پیش زمینه ی نظری
3. مورد تجربی
1. مورد یک مرکز تحقیقاتی در مقیاس بزرگ
2. رویکرد روش شناختی
4. یافته ها
1. Beamlines: دوسوتوانی کاربر-محور
1.1. استاندارد سازی خدمات
1.2 سفارشی سازی خدمات
1.3 اعمال شایستگی ها
1.4 طراحی همزمان با کاربران
2. سیستم سینکروترون: دوسوتوانی فن آورانه
2.1. بهینه سازی کارآیی
2.2. افزایش تنوع
2.3 ارتقاء پیشرونده
2.4 هماهنگ سازی نوآوری ها
3. دوسوتوانی بین سازمانی
3.1 تلاش برای تعالی
3.2 شبکه سازی
3.3 موقعیت یابی متمایز
3.4 جوامع نوآوری
5. بحث و نتیجه گیری
پیامدهایی برای نظریه و عمل
منابع
Abstract
1. Introduction
2. Theoretical Background
3. The empirical case
1. The case of a large scale research facility
2. Methodological approach
4. Findings
1. Beamlines: User oriented ambidexterity
1.1. Standardizing services
1.2. Customizing services
1.3. Leveraging competencies
1.4. Co-designing with users
2. Synchrotron system: technological ambidexterity
2.1. Optimizing efficiency
2.2. Increasing diversity
2.3. Upgrading progressively
2.4. Synchronizing innovations
3. Inter-organizational ambidexterity
3.1. Striving for excellence
3.2. Networking
3.3. Differentiated positioning
3.4. Innovation communities
5. Discussion and conclusion
Implications for theory and practice
References