دانلود رایگان مقاله مجموعه ای از دیدگاه ها در مورد چگونگی تاثیر تکنولوژی سیار بر مسافرت

چکیده

            هدف این مقاله ارائه مجموعه ای از دیدگاه ها درباره چگونگی امکان تاثیرگوشی های همراه و کامپیوتر ها با در نظر گرفتن نیاز های اصلی مسافران، تغییر برخی پیش شرط های مربوط به پیکر بندی فضایی آن و تغییر هزینه ها و فواید آن روی سفر کردن است. در عصر «چادر نشینی دیجیتال»، تکنولوژی سیّار نقش مهمی در تمهیدات جابه جایی های جدید و زندگی کاری با بکار گیری آن توسط گروه زیادی از افراد حرفه ای در زمینه دانش خلاق بازی خواهد کرد.آنچه از مطالعات با دیدگاه های چندگانه ما آشکار می شود درک این نکته است که تکنولوژی سیّار می تواند دلایل جدیدِ بسیّاری برای متحرک بودن به افراد بدهد: اطلاع رسانیِ بیشتر به افراد، فراهم کردن امکان استفاده از فضاهای فیزیکی متنوع تر ، امکان تعهدات مذاکره مجدد بهنگام و امکانات بالقوه بیشتر در تخصیص زمان و امکانات سفر. از طرف دیگر مشاهده می شود که تکنولوژی سیّار همچنین می تواند بار های جدیدی روی دوش مسافران گذاشته و از برخی جنبه ها از مطلوبیت مسافرت بکاهد. برای درک بهتر شرایط که تحت آن هر یک از این خروجی های مخالف رخ می دهد تحقیقات بیشتری لازم است.دستاورد های چنین تحقیقاتی می تواند برای درجه بندی کردن مدل های شبیه سازی ترافیک و سنجش نشانه های اشکالی که از رفتار سفر برای محیط پدید می آید به کار رود.

1. مقدمه "سرانجام چادرنشین ها"؟

             گزارش ماه آوریل سال 2008 مجله اکونومیست با عنوان "سرانجام چادرنشین ها" به تغییر منتسب به زندگی مردم و سبک های جابه حایی به دنبال اختراع تکنولوژی سیّار: گوشی های همراه، لپ تاپ ها، تبلت ها، دستیار های دیجیتال شخصی و وسایل ترکیبی (هیبرید ها) اشاره دارد.(اکونومیست،2008)  در حالی که علاقه کسب و کار را  برای ترویج شایعات اطراف انقلاب سیّار تایید می کند(استین باک، 2005)  شواهد مبنی بر این است که در واقع این تکنولوژی به سرعت در حال رشد است. نه تنها تکنولوژی هایی که یک دهه پیش قابل تصور نبودند امروزه در دسترس اند، بلکه صف طویلی از تمهیدات کاری جدید به بوته آزمایش گذاشته می شوند.

            این تغییر شکل ها اغلب توسط کارفرمایان، خصوصا شرکت های بزرگ وشرکت های پخش جهانی که به صورت فزاینده ای به کارکنان شان اجازه ارتباط از راه دور داده، آنها را با لپ تاپ ها، تبلت ها و گوشی های سیّار تجهیز کرده و اتصال وای فای و میز داغ  را باب می کنند. در نهایت در می یابند که در اقتصاد دانش ، تعادل در حال تغییر است. . اگر در نظر بگیریم که مواد خام کار اطلاعاتی به جای وابسته بودن به مکان های فیزیکی دیجیتال می شود.کارگران کمتری باید جایی که کار و اطلاعات وجود دارند باشنددر حالی که در اغلب موارد کار و اطلاعات می توانند در جایی باشند که کارگران هستند.

          دنبال کردن تغییرات مداوم در تحرک مردم با آمار های سنتی مشکل است. ما در مراحل اولیه سنجش آنچه باید سنجیده شود قرار داریم(مختاریان و همکاران، 2005) که به تحقیقات بیش تری نیاز دارد.در نتیجه به خاطر یک مشکل ذاتی در تعریف و سنجش هنوز نمی توانیم  چگونه چادرنشین های معروف را بسنجیم.  به جای آن در مورد ارتباط از راه دور یا کار متحرک صحبت می کنیم.تا این اواخر بیشتر تحقیقات علمی روی پیامد های تکنولوژی مربوط به مسافرت روی کامپیوتر های خانگی و دفاتر و کمتر روی تکنولوژی های (متحرک) که ما را در خود مسافرت همراهی می کنند بود.

             واقعیت دسترسی داشتن به یک دستگاه قابل حمل مانند داشتن پیامد های مربوط به راهی  است که در آن حرکت می کنیم مانند دیگر دستگاه های خلاقانه که در گذشته به قلمرو مسافرت ورود کردند، از قطب نما گرفته تا دو چرخه و از چتر گرفته تا اتومبیل.

             اساس مشترک آنها بهبود توانایی انسان از طریق  فراهم کردن جهت یابی ، محافظت در مقابل باران، افزایش سرعت و کاهش تلاش برای حرکت،(و در  حال حاضر ) امکان دسترسی به اطلاعات و ارتباطات در مسیر حرکت(مفهوم توسعه پذیری انسان را ببینید برای مثال جانل 1973، جانل و گیلسپی، 2004).

           ظهور دستگاه های سیّار از یک نیاز اقتصادی و اجتماعی درجهت آزادی شخصی بیشتر، بهره وری و کارامد بودن در یک زمینه جهانی شدن پسا صنعتی شد.(کستلز و همکاران،2006). قابلیت دسترسی به ارتباط و منابع اطلاعاتی هر زمان و هرجا نه تنها به عنوان ابزاری برای رها کردن افراد از وابستگی به مکان های فیزیکی خاص برای انجام فعالیت های خاص در نظر قرار گرفت بلکه به عنوان ابزاری برای کارآمدی بیشتر دز اختصاص منابع کمیاب (یعنی زمان برای کار و فعالیت های اوقات فراغت)- به عنوان مثال از طریق اطلاعات بیشتر و هماهنگی مسافرتی بیشتر – نسبت به امکان قرار دادن تعداد فعالیت های بیش تر در زمان یکسان(لنز و نوبیس،2007) بنابر این تکنولوژی سیّار قابلیت بهبود یافته ای به افراد ارائه می دهد که تا حدی جایی  که می خواهند در آن باشند را انتخاب کنند و خودشان را از یوغ محدودیت های مکانی و مسافرت الزامی رها کنند. همزمان ( حتی گذشته از کاربردهای طراحی شده خاص برای بهبود اطلاعات مربوط به مسافرت از قبیل GPS، نقشه های دیجیتال و اطلاعات ترافیک بهنگام در میان دیگر کاربردها) تکنولوژی سیّار مسافرت راتجربه ای غنی تر و راحت تر کرده – اما همچنین به خاطراین توقع که مسافر هنگام سفر قابل دسترس و مولد خواهد بود  بار سنگین تری است. اثر دوم نه تنها امکان دارد برسفر هایی که به هر نحو صورت می گیرد شامل شود بلکه می تواند سفرهای جدید را تسهیل کند با توجه به این که توقعات قبلی قرار است تاثیرات غایب بودن به صورت فیزیکی را بهبود بخشد ممکن است به جایی منتهی شود که برای مثال، برای کارفرما مسافرت بیشتری تخصیص داده شود تا کارمند یا خواسته های خانواده.

          اگر بخواهیم پیامدهای تکنولوژی مربوط به مسافرت را درک کنیم باید بدانیم افراد چگونه این اثرات را موازنه می کنند چه در مخالفت چه در موافقت: آزادی از مسافرت کردن، آزادی برای مسافرت کردن و اسارت مسافرت کردن. برای انجام این کار می طلبد که یک سوال بنیادی را مجدد بررسی کنیم: افراد در وهله اول چرا مسافرت می کنند؟تنها با درک کامل این انگیزه ها میتوانیم انتظار درک این که چرا مسافرت رو به افزایش است را داشته باشیم(جدا از اثرات کوتاه مدت به علت رکود جهانی اقتصاد) در همان زمان آسان تر از هر وقت دیگری می شود چشم پوشی کرد.

          در این مقاله ابتدا با گردآوری چندین دیدگاه متفاوت ولی مفید در این مورد به این پرسش پاسخ می دهیم و سپس از این دیدگاه ها به عنوان اهرم استفاده می کنیم تا به ما کمک کند اثرات مشابه تکنولوژی سیّار را روی مسافرت بهتر تشخیص داده و درک کنیم. این مقاله خصوصا مسافرت حرفه ای های خلاق دانش را در نظر دارد  و مقداری از بحث ما به واضح ترین صورت مربوط است به این گروه از کارگران. هر چند بسیّاری از دیدگاه هایی که ارائه می کنیم (با درجات قوت مختلف) همچنین به دیگر شغل ها و در حیطه زندگی غیر از کار میپردازد. با تمرکز بر فرض های اساسی ما تعدادی فرضیه در مورد اینکه چگونه تکنولوژی سیّار ممکن است به صورت فضایی میدان بازی مسافرت انسان را پیکر بندی مجدد کند ایجاد می کنیم. سپس این فرضیات را در میدان شواهد اولیه ای که از آن آگاه هستیم قرار داده و از خلاقیت به عنوان منبع اضافی از حدس و گمان آگاهانه استفاده می کنیم. امید داریم که این موضوع ذره بین (هایی) فراهم کند که از طریق آن این موضوع به صورت سود آور دیده شود و شاید الهام بخش و آگاهی دهنده رمان های آینده و سوالات خلاق تحقیقی در موضوعات مورد بحث باشد.

            این مقاله به صورتی که در ادامه می آید تنظیم شده است: در بخش بعدی مجموعه ای انتخابی از چارچوب ها مفهومی که در گذشته توسعه یافته اند را و به انگیزش های اولیه رفتار مسافرت مربوط است را مرور می کنیم. در بخش 3 از این چاچوب ها برای ایجاد یک سری از فرضیه ها و ساختار های تئوری در باره این که چگونه تکنولوژی سیّار ممکن است روی مسافرت تاثیر بگذارد استفاده می کنیم: روشی برخی نیاز های اساسی انسان را مخاطب قرار می دهد روشی که با چهار کلاس مجزا از پیش شرط ها تعامل می کند.روشی که بر پیکر بندی فضایی فعالیت ها گردش ها تاثیر میگذارد و روشی که روی هزینه ها و فواید مسافرت تاثیر می گذارد.مقاله را با تشخیص نیاز برای ارزیابی عملی فرضیه های زیادی که ارائه شد نتیجه گیری می کنیم، به خصوص برای شناسایی این که کدام نوع از افراد نسبت به تغییر رفتاری ناشی از تکنولوژی سیّار پذیرا ترند .

Abstract

           This paper’s goal is to propose a set of perspectives on how mobile phones and computers might affect travel: by tapping into basic needs of travellers; by affecting some preconditions for its spatial configuration; and by altering its costs and benefits. In the age of ‘‘digital nomadism,’’ mobile technology is likely to play an important role for the new mobility and work-life arrangements put into practice by a multitude of creative knowledge professionals. What emerges from our multi-perspective exploration is the realisation that mobile technology might offer people numerous new reasons to be mobile: by making them more informed; more capable of using a larger variety of physical spaces and re-negotiating obligations in real-time; and potentially more efficient in the allocation of their travel time and resources. On the other hand, it also appears that mobile technology can impose new burdens on travellers and make travel less appealing in some ways. Additional research is called for to improve our understanding of the circumstances under which each of these opposing outcomes occurs. The findings from such research could be used to better calibrate traffic simulation models, as well as to weigh the implications of emerging forms of travel behaviour for the environment.

1. Introduction ‘‘nomads at last?’’

             An April, 2008, report from The Economist, titled ‘‘Nomads at last,’’ referred to an alleged change in people’s lives and mobility styles following the advent of mobile technology: cell phones, laptop computers, tablet PCs, personal digital assistants, and hybrids (The Economist, 2008). While acknowledging the business interests vested in promoting a buzz around the ‘‘mobile revolution’’ (Steinbock, 2005), the evidence is compelling that such technology is, in fact, evolving very fast. Not only are technologies unimagined only a decade ago widely available today, but a broad array of new work-life arrangements are being put into practice.

            These transformations are often backed by employers, especially big corporations and global players, who increasingly allow their employees to telecommute, equip them with laptops, tablets, and mobile phones, and introduce ubiquitous Wi-Fi connectivity and hot desking.1 Ultimately, they understand that, in a knowledge economy, the balance is changing. Fewer workers need to be where work and information are, while more often work and information can be where workers want to be. This makes sense if we consider that the raw materials of knowledge work are digitised rather than tied to physical locations.

             Ongoing changes in people’s mobility are difficult to track by means of traditional statistics. We are at the initial stages of ‘‘measuring the measurable’’ (Mokhtarian et al., 2005), which calls for much additional research. Consequently, we still don’t know how to measure the alleged ‘‘nomadism’’ because of an inherent difficulty in defining and measuring it.2 Rather, we talk about telecommuting or mobile work. Until recently most scientific research on the implications of technology for travel has focused on home and office computers, and less so on those (mobile) technologies that accompany us in the travel itself.

          The very fact of having access to a portable device is likely to have repercussions for the way we move, as have other innovative devices that entered the travel realm in the past, from compasses to bicycles,and from umbrellas to automobiles. Their common rationale is enhancing human capability in travel by providing orientation, protecting against the rain, increasing the speed and decreasing the effort of movement, (and now) allowing access to information and communication while on the go (see the concept of human extensibility in, e.g., Janelle, 1973; Janelle and Gillespie, 2004).

          The advent of mobile devices stemmed from an economic and societal drive toward higher personal freedom, productivity, and efficiency in a post-industrial globalisation context (Castells et al., 2006). The ability to access communication and information resources ‘‘anytime, anywhere’’ not only is considered a means to liberate the individual from a dependency on specific physical places to carry out the desired activities, but also is viewed as a means to become more efficient in the allocation of scarce resources (i.e. time for work and leisure activities) – e.g., through more information and greater travel coordination – in order to be able to pack in a larger number of activities in the same amount of time (Lenz and Nobis, 2007). Thus, mobile technology offers an enhanced ability for individuals to choose where they want to be – to some extent, freeing themselves from the ‘‘yoke’’ of place-based constraints and the travel required to conform to them. At the same time (even aside from applications specifically designed to enhance travel-related information such as GPS, digital maps, and real-time traffic information, among others), mobile technology makes travel a richer experience and an easier one to pursue – but also a heavier burden due to the expectation that the traveller will now remain reachable and productive while away. The latter effect may not only apply to trips that would have occurred anyway, but could also facilitate new trips, given that those same expectations are supposed to ameliorate the effects of being physically absent, which may lead, for example, to an employer assigning more travel than the employee or the family desires.

          If we are to understand the implications of technology for travel, we must grapple with how people balance these effects, both contradictory and complementary: freedom from travel, freedom to travel, and the bondage of travel. To do so, in turn, requires us to revisit a fundamental question: ‘‘what drives people to travel in the first place?’’ Only by a more thorough comprehension of those motives can we expect to understand why travel continues to increase (aside from short-term effects due to a global recessionary economy) at the very time it becomes easier than ever to forgo.

           In this paper we first answer this question by assembling several different but useful perspectives on it, and then leverage those perspectives to help us better distinguish and comprehend the likely impacts of mobile technology on travel. This paper specifically has the travel of creative knowledge professionals in mind,3 and some of our discussion pertains most cogently to that group of workers. However, many of the perspectives we present also apply (with varying degrees of strength) to people in other occupations and in realms of life other than work. By focusing on basic assumptions, we construct a number of hypotheses about how mobile technologies might be spatially reconfiguring the ‘‘playing field’’ of human travel. We ground these hypotheses in the preliminary evidence of which we are aware, and use creativity as a further source of informed speculation. Our hope is that this discussion will provide a lens (or set of lenses) through which this subject can profitably be viewed, and might inspire and inform future novel and creative research questions on the treated topics.

            The paper is organised as follows: in the next section we review a selected set of conceptual frameworks, developed in the past and related to the primitive drives of travel behaviour. In Section 3 we use those frameworks to build a series of hypotheses and theoretical constructs on how mobile technology might affect travel: the way it addresses some basic human needs; the way it interacts with four distinguished classes of preconditions for travel; the way it impacts the spatial configuration of activities and trips; and the way it affects the costs and benefits of travel. We conclude the paper by recognising the need for empirical evaluation of the many hypotheses presented, in particular to identify which types of people are more receptive to mobile technology-induced behavioural change.

چکیده
1. مقدمه "سرانجام چادرنشین ها"؟
2. انگیزه ها و تسهیل کننده های مسافرت : برخی نقاط اتکا در متون 
2.1. مسافرت برای ارضای نیاز های روانی
2.2 مسافرت برای ارضای تعهدات فاصله اجتماعی
2.3. مسافرت به عنوان خروجی انتخابی برای حداکثر کردن سود
3. تکنولوژی سیّار چگونه ممکن است روی مسافرت تاثیر بگذارد.
3.1. اثرات روی پیش شرط های مسافرت
3.2. تاثیرا ات روی وضعیت فاصله ای مسافرت
3.1. تاثیر بر نیاز مسافران
3.4. اثرات بر روی هزینه ها و مزایای مسافرت
4. نتیجه گیری
منابع

Abstract
1. Introduction ‘‘nomads at last?’’
2. Drives and facilitators of travel: some anchors in the literature4
2.1. Travelling to fulfill psychological needs
2.2. Travelling to fulfill socio-spatial obligations
2.3. Travelling as the outcome of a utility-maximising choice
3. How mobile technology might affect travel
3.1. Impacts on needs of travellers
3.2. Impacts on preconditions of travel
3.3. Impacts on the spatial configuration of travel
3.4. Impacts on the costs and benefits of travel
4. Conclusions
References