دانلود رایگان مقاله روانشناسی مدرن نفس
ترجمه رایگان

دانلود رایگان مقاله روانشناسی مدرن نفس

عنوان فارسی مقاله: روانشناسی مدرن نفس
عنوان انگلیسی مقاله: MODERN EGO PSYCHOLOGY
کیفیت ترجمه فارسی: مبتدی (مناسب برای درک مفهوم کلی مطلب)
مجله/کنفرانس: مجله انجمن روانکاوی آمریکا - Journal of the American Psychoanalytic Association
نوع نگارش مقاله: مقاله پژوهشی (Research Article)
نمایه: scopus - master journals List - JCR - MedLine
شناسه دیجیتال (DOI): https://doi.org/10.1177/00030651990470031501
لینک سایت مرجع: https://journals.sagepub.com/doi/10.1177/00030651990470031501
دانشگاه: مرکز روانکاوی دانشگاه کلمبیا
صفحات مقاله انگلیسی: 30
صفحات مقاله فارسی: 32
ناشر: سیج - Sage
نوع ارائه مقاله: ژورنال
نوع مقاله: ISI
سال انتشار مقاله: 2000 و قدیمی تر
مبلغ ترجمه مقاله: رایگان
ترجمه شده از: انگلیسی به فارسی
شناسه ISSN: 1941-2460
کد محصول: F1763
نمونه ترجمه فارسی مقاله

        این مقاله به بررسی تاریخچه روانشناسی نفس و توصیف مشکلات دراین نظریه مي پردازد که شاید به نظریه بعدي توسعه آن و تقسیم بندی نظری کمک نمايد. بنابراين وضعیت کنوني روانشناسي نفس با تمرکز روی اصول عمومی که به طور گسترده پذیرفته شده است، شرح داده مي شود. سپس يک پیشنهاد / پیش بینی با توجه به تلاش ها برای ادغام مکاتب اصلی و گروه های انشعابی ارائه مي شود. استدلال شده است که روش نفس در ترکیب جنبه های تجربه به ادغام دیدگاه هاي متفاوت فراروانشناسي کمک خواهد کرد.

        در این مقاله، من تاریخچه روانشناسی نفس را توصیف خواهم نمود، وضعیت امروزي آن را بررسی  مي کنم، و به توسعه آن در آینده نگاه مي کنم. باید درک شود که نقطه نظر من، به ناچار به بررسی من در این زمینه شکل مي دهد. این نقطه نظر شخصی، هنگام نوشتن یک مرور کلی از یک زمینه گسترده و متنوع به اندازه روانشناسی نفس اجتناب ناپذیر است. از آنجا که حتی مفاهیم پایه در این زمینه اغلب مبهم و بحث برانگیز هستند، اختلافات اجتناب ناپذیر است. با این حال، من امیدوارم، به دقت به مسائل عمومی و مشترکات خود اشاره نمایم. من سعی خواهم کرد تا چیزی را توصیف کنم که اکثر روانشناسان نفس موافقند که اساسی است و در نتیجه برای رسیدن به اجماع در تعريف تلاش خواهم نمود (که دیگران ممکن است براي ديگران مورد ظن باشد) من احساس می کنم که اجماع را می توان به دست آورد و برای توسعه نظریه آینده ما ضروری است.

تاريخچه تفسيری روانشناسی مدرن

        بازنگری وضعيت آينده و کنوني روانشناسی نفس براي درک تاريخچه آن، مفيد است. شرح انحصاري حقايق و تواريخ  به ندرت، روشن کننده است وتاريخچه تفسيري، ناگزير نياز به تفکر دارد. هرچند، من براي تاريخچه اي تفسيري تلاش مي کنم تا توسعه روانشناسي نفس را بر اساس مشکلات تئوري نشان دهم تا بتواند، تولد جنبش هاي مختلف را در روانشناسي نفس افزایش دهد. (Rapaport 1959; Richards and Lynch 1998). چنين تاريخچه اي مي تواند به ما کمک کند تا الزامات رشد و پتانسيل توسعه روانشناسي مدرن نفس را درک نماييم.

         هنگامی که فروید "نفس و Id" (1923) را نوشت،یعنی او نفس خود "را به عنوان یک کل، از جمله بدن"، به مجموعه ای از توابع مربوط به ذهن، "بخشی از ذهن ". تغییر داد. بنابراین او تولد روانشناسی نفس را ارائه داد که در  آغاز به کار مطالعه عملکرد ذهنی بود.  (Laplanche  و Pontalis 1967) نفس تبديل به عبارتي شد که برای جنبه های عملکرد ذهنی مورد استفاده گرفت که بین تجربه واقعیت و تجربه فرد، تنظیم و واسطه گري را صورت مي دهد. (Campbell، 1989). توصیف عملکرد ذهنی در آن زمان روي مجموعه ای از توابع مانند عوامل وتناقض ها بین آنها متمرکز شد(Moore و Fine 1990) تناقض، درون رواني بود وبين برخی از ترکیبات نفس عوامل، id و ابرنفس رخ داد. اين تناقض دیگر به سادگی بین خود به عنوان یک کل و اخلاق کامل و یا واقعیت اجتماعی مادی دیده نمی شد؛ ضمناً فقط بین خودآگاه و ناخودآگاه، و یا ID و نفس رخ نمی داد. این تغییر برای در نظر گرفتن مشاهده پدیده های نفسانی ناخودآگاه توسط فروید ((1917،1921)) پدیده ابرنفس ناخودآگاه، و نقش شناسایی با اشیاء خارجی در ساخت ابرنفس داخلی و محتوا و ساختار نفس نیاز می شد.

        آنا فروید (1936)، دوباره روی نظریه توصیفی در دفاعیات متمرکز شد که در کار بالینی مهم است که مبادا این مفهوم از دست رود یا در نظریه سه گانه ساختاری غرق شود، که در آن سرکوب دیگر تنها دفاع نبود. با تشریح مکانیزم های دفاعی خاص در قبل از خود اگاه و ناخودآگاه و نسبت دادن آنها به نفس، او مفهوم دفاع را همراه با نظریه های جدید به ارمغان آورد.

         در همان زمان، Waelder (1936)  به ماهیت چندگانه تعیین شده نشانه ها اشاره نمود که به نقش هر سه عامل در تشکیل آنها اشاره می کند..Waelder  مفهوم قدیمی " نشانه های بیش از حد تعیین شده" را گسترش داد، یک ایده که تنها به دینامیک ناخودآگاه متراکم اشاره می کند.از اینرو، Waelder ، عبارت توپوگرافی را درارتباط با ساختار سه گانه ترجمه نمود.

        از این نقطه نظر، روانشناسی نفس به تدریج به اشخاصی انشعاب یافت که به معنای واقعی کلمه از آنا فروید پیروی می کردند وعمدتا یا صرفا  روی روش روانکاوی در دفاع تمرکز می کنند (Gray 1994)، و کسانی که به معنای واقعی کلمه به دنبالWaelder  بودند و همیشه و تنها روی ماهیت چندگانه تعیین شده علائم و تمام محتوای ذهنی تمرکز می کنند. طرفداران پیشرو رویکرد دومArlow  و Berner (1964) بودند به خصوصBerner (1982).

        Arlow  و Berner سهم مهمی داشتند: آنها ایده Waelder را برای مشخص نمودن مفهوم فروید در مورد تشکیل سازش اعمال نمودند، اما با تاکید بر تناقض در ساختار سه جانبه علائم. آنها روش درمانی را برای تمرکز واضح تر و تعادل بیشتر توسط تفسیر همه ی عناصر متناقض در تشکیل سازش به ارمغان آوردند. از آنجا که شکل گیری سازش یک مفهوم بالینی است،تناسب بهتری را بین تئوری بالینی وفراروانشناسی درسطح عملکرد عامل سه جانبه میسر می سازد.

         تمرکز Arlow و Berner روی سطح عناصر عامل در تشکیل سازش، شاید یک واکنش به افراط های نظریه تحریک است. حتی مفهوم تحریک تک کانونی، پدیده های بالینی پیچیده مانند کاراکتر را برای مراحل توسعه تحریک به تنهایی کاهش داد (فروید، 1908، Abraham 1924). نظریه تحریک تمایل به چشم پوشی از ساختار نفس و ابرنفس به عنوان متغیرهای مستقل و تعیین کننده داشت. توسط کاهش واقعیت، آسیب روحی، سازگاری، دفاع، شناسایی، وابرنفس به عنوان متغیرهای مستقل، این نظریه به قسمتی منحصر به فرد از تئوری روانکاوی تبدیل شد(خلاصه ای از نظریه تحریک، Compton 1983؛ همچنین Peskin1997.)

        قدرت و جذابیت رویکرد Arlow و Berner تا حدی بزرگ بودکه نظریه تشکیل سازش،کل روانشناسی نفس آمریکایی را در بر گرفت. این مورد تا اندازه ای جواب داد زیرا درک آن نسبت به روش Hartmann،Jacobson، Schafer، یا Loewald  به مراتب آسان تر بود و نزدیک به پدیده های بالینی نظر می رسید. تا دهه 1970 این رویکرد غالب بود. در واقع، این نظریه، اصطلاح "روانشناسی نفس آمریکایی" را به خود گرفت که مترادف با تناقض و سازش بود.

نمونه متن انگلیسی مقاله

         This paper reviews the history of ego psychology, describing problems in the theory that have perhaps contributed to subsequent theory development and theoretical splintering. The present status of ego psychology is then described, with a focus on broadly accepted general principles. A proposal/prediction is then made regarding efforts to integrate the main schools and splinter groups. It is argued that the ego’s method of synthesizing aspects of experience will help integrate divergent metapsychological viewpoints.

         In this paper I will describe the history of ego psychology, review its status today, and look at its possible future development. It should be understood that my point of view will inevitably shape my survey of the field. This personal slant is inevitable when writing an overview of a field as broad and varied as ego psychology. Because even basic concepts in this area are often ambiguous and disputed, disagreements are inevitable. I hope, however, to point accurately to the general issues and to our commonalities. I will try to describe what most ego psychologists would agree is basic and will thereby attempt to achieve a defining consensus (which others may find dubious). I do feel that some consensus can be achieved and that it is necessary for the future development of our theory.

AN ANNOTATED HISTORY OF EGO PSYCHOLOGY

         It may be helpful in reviewing the present and future status of ego psychology to understand its history. A mere recitation of facts and dates is seldom enlightening, yet an interpretive history is inevitably speculative. Nonetheless, I will attempt an annotated history in order to show the development of ego psychology based on problems of theory that might have spawned the birth of various movements within ego psychology (Rapaport 1959; Richards and Lynch 1998). Such a history might help us better understand the growth requirements and developmental potential of modern ego psychology.

         When Freud wrote “The Ego and the Id” (1923), he changed the meaning of ego from self “as a whole, perhaps including the body,” to a set of related mental functions, “a part of the mind”. He thus gave birth to ego psychology, which was from its inception a study of mental functioning (Laplanche and Pontalis 1967). The ego became the term used for aspects of mental functioning that regulate and mediate between the experience of reality and the experience of the person. (Campbell 1989). A description of mental functioning focused at that time on collections of like functions called agencies and the conflicts between them (Moore and Fine 1990). Conflict was intrapsychic and occurred between some combination of the agencies ego, id, and superego. No longer was conflict viewed as occurring simply between the self as a whole and social morality or material reality; nor did it occur just between conscious and unconscious, or id and ego. This shift was needed to account for Freud’s observation of unconscious ego phenomena (1917,1921), unconscious superego phenomena, and the role of identifications with external objects in building internal superego and ego content and structure.

         Anna Freud (1936) refocused descriptive theory on the defenses, so important in clinical work, lest the concept get lost or diluted in the new tripartite structural theory, in which repression was no longer the only defense. By describing specific defense mechanisms in the preconscious and unconscious and attributing them to the ego, she brought the defense concept into line with the new theory.

        At the same time, Waelder (1936) noted the multidetermined nature of symptoms, referring to the role of all three agencies in their formation. Waelder was expanding on the elder Freud’s notion of “overdetermined” symptoms, an idea that referred only to condensed unconscious dynamics. Waelder thereby translated a topographic term into one with relevance to the tripartite structure.

        From this point ego psychology gradually diverged into those who follow Anna Freud literally and focus psychoanalytic technique mainly or solely on defenses (Gray 1994), and those who follow Waelder literally and focus always and only on the multidetermined nature of symptoms and all mental content. The leading proponents of the latter approach have been Arlow and Brenner (1964), especially Brenner (1982). 

        Arlow and Brenner made an important contribution: they applied Waelder’s idea to the explication of Freud’s concept of compromise formation, but with emphasis on conflict in the tripartite structure of symptoms. They brought therapeutic technique into clearer focus and greater balance by interpreting all conflict elements of the compromise formation. Because compromise formation is a clinical concept, it allowed a better fit between clinical theory and metapsychology at the level of tripartite agency function.

        Arlow and Brenner’s concentration on the level of agency elements of compromise formation was perhaps also a reaction to the excesses of drive theory. The unifocal drive concept had reduced even complicated clinical phenomena like character to phases of drive development alone (Freud 1908; Abraham 1924). Drive theory tended to ignore the structure of ego and superego as independent and determining variables. By diminishing reality, trauma, adaptation, defenses, identification, and superego as independent variables, it became a mere splinter of psychoanalytic theory. (For a summary of drive theory, see Compton 1983; see also Peskin 1997.)

        The power and appeal of Arlow and Brenner’s approach was so great that compromise formation theory swept American ego psychology. It did so in part because it was far easier to comprehend than the approaches of Hartmann, Jacobson, Schafer, or Loewald and seemed closer to clinical phenomena. By the 1970s it was dominant. In fact, it captured the term “American ego psychology,” which became synonymous with conflict and compromise.

فهرست مطالب (ترجمه)

تاريخچه تفسيري روانشناسي مدرن

موانع نظری برای انسجام روانشناسی نفس

آینده روانشناسی نفس

ارائه موردی

استنتاج تذکرات

منابع

فهرست مطالب (انگلیسی)

AN ANNOTATED HISTORY OF EGO PSYCHOLOGY

THEORETICAL OBSTACLES TO THE INTEGRATION OF EGO PSYCHOLOGY

EGO PSYCHOLOGY TODAY

THE FUTURE OF EGO PSYCHOLOGY

CONCLUDING REMARKS

REFERENCES