چکیده
علیرغم مجموعه غنی از نوشته های پشتیبانی کننده از کاربرد (مطلوبیت) صفت رانندگی با عصبانیت، هیجان طلبی و عوامل شخصیتی بزرگ پنجگانه در پیش بینی رفتار رانندگی ناامن و نتایج مرتبط با تصادفات، این پیش بینی کننده ها به صورت جداگانه مورد مطالعه قرار گرفته اند. در این مطالعه، استفاده ترکیبی از این متغیرها در پیش بینی ابراز خودگزارش شده رانندگی با عصبانیت و فراوانی رفتارهای رانندگی پرخطر و تهاجمی مورد بررسی قرار گرفت. سیصد و پانزده دانشجوی کالج, معیارهای رانندگی با عصبانیت، هیجان طلبی، عوامل پنجگانه بزرگ شخصیت، رفتار رانندگی ناامن و ابراز رانندگی خشمگینانه را تکمیل کردند. رگرسیون های سلسله مراتبی کنترل کننده سن، جنسیت و مایل های پیموده میانگین هفتگی رانندگی شده توسط پاسخ دهنده از کاربرد متغیرهای پیش بینی کننده رانندگی خشمگینانه، هیجان طلبی، ثبات احساسی، توافق پذیری و آزاد بودن برای کسب تجربه پشتیبانی نمودند. نتایج از استفاده از پیش بینی کننده های متعدد در مطالعه رانندگی ناامن پشتیبانی کردند و نشان داد که ترکیبات مختلف پیش بینی کننده ها برای توضیح جنبه های مختلف رفتار رانندگی مورد نیاز هستند.
1. مقدمه
تصادفات خودرو و مرگ و میرهای ترافیکی, نشان دهنده مشکلات جدی اجتماعی و سلامت عمومی در ایالات متحده است. طبق گزارش اداره ایمنی ترافیک بزرگراه ملی (NHTSA، 2004)، 42,643 مرگ و میر در میان 6328000 حادثه تصادفی گزارش شده توسط پلیس در سال 2003 وجود دارد. بر اساس اطلاعات 2000، چنین حوادثی, عامل اصلی مرگ در بین افراد 2 تا 33 ساله هستند و یک هزینه برآوردشده اقتصادی (به عنوان مثال، تاخیر سفر، زیان های بهره وری، هزینه کارفرمایان، هزینه های حقوقی و دادگاه، خسارت به اموال، خدمات اورژانسی، هزینه های پزشکی، هزینه های توانبخشی و اداره بیمه) 230.6 میلیارد دلار (NHTSA، 2002) را در بر دارند.
با توجه به این که عوامل انسانی به طور قابل توجهی تغییرات در میزان تصادفات را توضیح می دهند, نه عوامل وسایل نقلیه یا جاده اس (Evans، 1991؛ دفتر عمومی حسابداری ایالات متحده، 2003)، تعجب برانگیز نیست که تحقیقات علوم اجتماعی بر روی روابط میان عوامل مختلف انسانی و رانندگی ناامن متمرکز شده اند. از بسیاری از الگوهای شخصیتی که به عنوان پیش بینی کننده های احتمالی رانندگی ناامن مورد مطالعه قرار گرفته اند، عوامل پنجگانه بزرگ شخصیت، هیجان طلبی و رانندگی با عصبانیت، تا به امروز بیشترین حمایت را دریافت کرده اند.
تحقیق در مورد مدل پنج عامل (FFM) از کاربرد برونگرایی، روان رنجورخویی، و باوجدان بودن در پیش بینی نتایج و رفتار مرتبط با رانندگی پشتیبانی می کند. اولاً، برونگرایی با حوادث ناشی از وسایل نقلیه موتوری، مرگ و میرهای ترافیکی، تخلفات ترافیکی و رانندگی تحت تاثیر, مرتبط بوده است (Eysenck، 1970؛ Fine، 1963؛ Lajunen، 2001؛ Renner & Anderle؛ 2000؛ Smith & Kirkham، 1981؛ Martin & Boomsma ، 1989). بعد، روان رنجورخویی به حوادث، مرگ و میرها، حالت تهاجمی در هنگام رانندگی و نفرت از رانندگی مرتبط می شود (Kirkcaldy & Furnham، 2000؛ Matthews، Dorn & Glendon، 1991) است. علاوه بر این، باوجدان بودن به طور معکوس به تصادفات ناشی از خطا، تصادفات کامل و بلیط های تخلف حرکت مربوط می شود (Arthur & Doverspike، 2001؛ Arthur & Graziano، 1996). کاربرد پیش بینی کننده توافق پذیری و آزاد بودن, در این راستا کمتر روشن است، زیرا مطالعات بسیاری در یافتن روابط با نتایج یا رفتار رانندگی (مانند Miles & Johnson، 2003) ناموفق بوده اند. استثنائات در این مورد شامل مطالعه ی Cellar، Nelson و Yorke (2000) می شود که دریافتند که توافق پذیری به طور معکوس با نقل قول های ترافیکی ارتباط دارد و Arthur and Graziano (1996) دریافتند که آزاد بودن مربوط به حوادث ناشی از خطا است.
علاوه بر الگوهای گسترده تر که FFM را تشکیل می دهند، مطالعات متعددی روی نقش هیجان طلبی در نتایج و رفتار رانندگی تمرکز کرده اند. با توجه به Zuckerman (1994)، هیجان طلبی, "یک صفت است که با جستجوی احساسات و تجربیات متنوع، جدید، پیچیده و شدید و تمایل به انجام خطرات فیزیکی، اجتماعی، حقوقی و مالی به خاطر چنین تجربیاتی تعریف شده است. '' (ص 27). در نتیجه، فرض می شود کسانی که به دنبال هیجان بالا هستند, در رانندگی بی پروا درگیر می شوند تا نوعی تحریک را فراهم کنند که آن را لذت بخش در می یابند. هیجان طلبی بالا به تصادفات رانندگی، صحبت کردن در حین حرکت، رانندگی در هنگام مستی، سرعت بخشیدن، نبستن کمربند ایمنی، عبور از مناطق عدم-عبور و انواع رفتارهای رانندگی غیراخلاقی مرتبط است (Arnett، 1990؛ Arnett، Offer، & Fine، 1997 ؛ Donovan, Queisser, Salzberg, & Umlauf ، 1985؛ Jonah 1997؛ Jonah, Thiessen, & Au-Yeung ، 2001؛ Trimpop & Kirkcaldy، 1997).
الگوی دیگری که به عنوان یک پیش بینی کننده حیاتی رانندگی ناامن ظهور کرده است، صفت رانندگی خشمگینانه است. این صفت که به عنوان تمایل به عصبانی شدن در هنگام رانندگی (یعنی، یک نسخه خاص از خشم) تعریف می شود، به طور کلی با مقیاس رانندگی خشمگینانه (DAS، Deffenbacher، Oetting، & Lynch، 1994) اندازه گیری می شود. مطالعات متعدد نشان داده است که نمرات بالای DAS, با حوادث خودروی موتوری، رانندگی تهاجمی، تخلف ترافیکی، شدت رانندگی خشمگینانه، آسیب ناشی از خشم به وسایل نقلیه و کمترین استفاده از کمربند ایمنی مرتبط است (Blanchard، Barton، & Malta، 2000 Deffenbacher و همکاران، 1994؛ Deffenbacher، Huff، Lynch، Oetting، Salvatore؛ 2000؛ Deffenbacher، Lynch، Filetti، Dahlen، Oetting؛ 2003؛ Lajunen & Parker؛ 2001؛ Underwood، Chapman، Wright، Crundall، 1999. )
علیرغم حمایت از کاربرد پیش بینی کننده FFM (به ویژه برون گرایی، روان رنجوری و باوجدان بودن)، هیجان طلبی و رانندگی خشمگینانه، این متغیرها به طور مستقل مورد مطالعه قرار گرفته اند. در حقیقت، ما تنها از دو مطالعه قبلی که متغیرهای فوق را در هم آمیخته اند، که هر دو توسط تیم تحقیقاتی ما انجام شده است آگاهی داریم. در ابتدا متوجه شدیم که برونگرای، باوجدان بودن بودن و روان رنجوری, پیش بینی کننده رانندگی خطرناک و پیامدهای مربوط به حوادث خاص (یعنی، از دست دادن تمرکز در هنگام رانندگی، از دست دادن کنترل خودرو و تماس های نزدیک) فراتر از رانندگی خشمگینانه هستند (White & Dahlen، 2001). بنابراین، ما پیشنهاد کردیم که مطالعات در مورد رانندگی خشمگینانه می توانند از اضافه نمودن این عوامل سود ببرند. در مطالعه دوم، ما متوجه شدیم که هیجان طلبی به طور چشمگیری به پیش بینی ریسک خطرناک و تهاجمی به طور مستقل از رانندگی خشمگینانه کمک می کند (Dahlen، Martin، Ragan، & Kuhlman، 2005). با توجه به پیچیدگی رفتار رانندگی و تعداد زیادی از عوامل موثر در حوادث ناشی از وسایل نقلیه، احتمال دارد مدل های چند متغیره برای پیش بینی رفتار رانندگی ناامن مورد نیاز باشند. مطالعه حاضر به منظور بررسی کاربرد ترکیب FFM، هیجان طلبی و رانندگی خشمگینانه در پیش بینی رانندگی تهاجمی، رانندگی خطرناک و نتایج مختلف مرتبط با تصادف انجام شد.
2. روش ها
2.1 شركت كنندگان
شرکت کنندگان 312 (222 زن و 90 مرد) دانشجویان روانشناسی کارشناسی در دانشگاه می سی سی پی (میانگین 19 سال) بودند. تقریبا 54٪ آنها سفیدپوست، 42٪ آفریقایی آمریکایی، 1٪ آسیایی / جزایر اقیانوس آرام، 1٪ اسپانیایی و 1٪ دیگر قومیت ها بودند. شرکت کنندگان گزارش دادند که میانگین 60 مایل در هفته را رانندگی می کنند. دانشجویان در گروه های کوچک آزمایش شدند و اعتبار تحقیقاتی برای مشارکت خود دریافت کردند.
Abstract
Despite a wealth of literature supporting the utility of trait driving anger, sensation seeking, and the Big Five personality factors in predicting unsafe driving behavior and crash-related outcomes, these predictors have been studied in isolation. The present study investigated the utility of combining these variables in the prediction of self-reported driving anger expression and the frequency of aggressive and risky driving behaviors. Three hundred and fifteen college students completed measures of driving anger, sensation seeking, Big Five personality factors, unsafe driving behavior, and driving anger expression. Hierarchical regressions controlling respondent age, gender, and average weekly miles driven supported the predictive utility of driving anger, sensation seeking, emotional stability, agreeableness, and openness to experience. Results supported the use of multiple predictors in the study of unsafe driving and demonstrated that different combinations of predictors are needed to explain different aspects of driving behavior.
1. Introduction
Automobile accidents and traffic fatalities represent a serious social and public health problems in the United States. According to the National Highway Traffic Safety Administration (NHTSA, 2004), there were 42,643 fatalities among the 6,328,000 vehicular accidents reported by police in 2003. Based on 2000 data, such accidents are the leading cause of death for people between 2 and 33 and have an estimated economic cost (i.e., travel delay, productivity losses, cost to employers, legal and court costs, property damage, emergency services, medical costs, rehabilitation costs, and insurance administration) of $230.6 billion (NHTSA, 2002).
Given that human factors explain significantly more variability in accident rates than vehicular or roadway factors (Evans, 1991; United States General Accounting Office, 2003), it is not surprising that social science research has focused on the relationships among various human factors and unsafe driving. Of the many personality constructs that have been studied as potential predictors of unsafe driving, the Big Five personality factors, sensation seeking, and trait driving anger have received the most support to date.
Research on the Five Factor Model (FFM) supports the utility of extraversion, neuroticism, and conscientiousness in predicting driving-related outcomes and behavior. First, extraversion has been associated with motor vehicle accidents, traffic fatalities, traffic violations, and driving under the influence (Eysenck, 1970; Fine, 1963; Lajunen, 2001; Renner & Anderle, 2000; Smith & Kirkham, 1981; Martin & Boomsma, 1989). Next, neuroticism is related to vehicular accidents, fatalities, aggression while driving, and dislike of driving (Kirkcaldy & Furnham, 2000; Matthews, Dorn, & Glendon, 1991). In addition, conscientiousness is inversely related to at-fault crashes, total crashes, and moving violation tickets (Arthur & Doverspike, 2001; Arthur & Graziano, 1996). The predictive utility of agreeableness and openness is less clear, as many studies have failed to find relationships with driving outcomes or behavior (e.g., Miles & Johnson, 2003). Exceptions include a study by Cellar, Nelson, and Yorke (2000) which found that agreeableness was inversely related to traffic citations and Arthur and Graziano’s (1996) finding that openness was related to at-fault accidents.
In addition to the broader constructs that comprise the FFM, several studies have focused on the role of sensation seeking in driving outcomes and behavior. According to Zuckerman (1994), sensation seeking is ‘‘a trait defined by the seeking of varied, novel, complex, and intense sensations and experiences and the willingness to take physical, social, legal, and financial risks for the sake of such experiences’’ (p. 27). As a result, those high in sensation seeking are assumed to engage in reckless driving to provide the type of stimulation that they find pleasurable. High sensation seeking is related to traffic accidents, moving citations, driving while intoxicated, speeding, not wearing seatbelts, passing in no-passing zones, and a variety of other unsafe driving behaviors (Arnett, 1990; Arnett, Offer, & Fine, 1997; Donovan, Queisser, Salzberg, & Umlauf, 1985; Jonah, 1997; Jonah, Thiessen, & Au-Yeung, 2001; Trimpop & Kirkcaldy, 1997).
Another construct that has emerged as a viable predictor of unsafe driving is trait driving anger. Defined as the propensity to become angry while driving (i.e., a context-specific version of trait anger), driving anger is generally measured with the Driving Anger Scale (DAS; Deffenbacher, Oetting, & Lynch, 1994). Several studies have found that high DAS scores are associated with motor vehicle accidents, aggressive driving, traffic violations, intensity of state anger while driving, anger-related damage to vehicles, and less frequent use of seatbelts (Blanchard, Barton, 904 E.R. Dahlen, R.P. White / Personality and Individual Differences 41 (2006) 903–915 & Malta, 2000; Deffenbacher et al., 1994; Deffenbacher, Huff, Lynch, Oetting, & Salvatore, 2000; Deffenbacher, Lynch, Filetti, Dahlen, & Oetting, 2003; Lajunen & Parker, 2001; Underwood, Chapman, Wright, & Crundall, 1999).
Despite support for the predictive utility of the FFM (especially extraversion, neuroticism, and conscientiousness), sensation seeking, and driving anger, these variables have been studied independently. In fact, we are aware of only two prior studies that have combined the aforementioned variables, both conducted by our research team. In the first, we found that extraversion, conscientiousness, and neuroticism predicted risky driving and certain accident-related outcomes (i.e., losing concentration while driving, loss of vehicular control, and close calls) beyond driving anger (White & Dahlen, 2001). Thus, we suggested studies of driving anger may benefit from the addition of these factors. In the second study, we found that sensation seeking added significantly to the prediction of risky and aggressive driving, independent of driving anger (Dahlen, Martin, Ragan, & Kuhlman, 2005). Given the complexity of driving behavior and the myriad of factors contributing to vehicular accidents, it is likely that multivariate models are needed to predict unsafe driving behavior. The present study was conducted to examine the utility of combining the FFM, sensation seeking, and driving anger in predicting aggressive driving, risky driving, and various crash-related outcomes.
2. Methods
2.1. Participants
Participants were 312 (222 women and 90 men) undergraduate psychology students at the University of Southern Mississippi (Mdn age = 19). Approximately 54% identified themselves as White, 42% as African American, 1% as Asian/Pacific Islander, 1% Hispanic, and 1% other. Participants reported driving a median of 60 miles/week. Students were tested in small groups and received research credit for their participation.
چکیده
1. مقدمه
2. روش ها
2.1 شركت كنندگان
2.2 ابزارها
2.3 روش اجرایی
3. نتایج
4. بحث و بررسی
Abstract
Introduction
2. Methods
2.1. Participants
2.2. Instruments
2.3. Procedure
3. Results
4. Discussion
References