دانلود رایگان مقاله جستجوی یک مدل سازمانی بر اساس دانش
ترجمه رایگان

دانلود رایگان مقاله جستجوی یک مدل سازمانی بر اساس دانش

عنوان فارسی مقاله: مدیریت استراتژیک دانش: در جستجوی یک مدل سازمانی بر اساس دانش
عنوان انگلیسی مقاله: STRATEGIC KNOWLEDGE MANAGEMENT: IN SEARCH OF A KNOWLEDGE-BASED ORGANIZATIONAL MODEL
کیفیت ترجمه فارسی: مبتدی (مناسب برای درک مفهوم کلی مطلب)
رشته های تحصیلی مرتبط: علم اطلاعات و دانش شناسی - مدیریت
گرایش های تحصیلی مرتبط: مدیریت اطلاعات - مدیریت دانش - مدیریت استراتژیک - مدیریت استراتژیک منابع انسانی - مدیریت منابع انسانی
کلمات کلیدی فارسی: مدیریت دانش - مدیریت اطلاعات - مدل ‌های سازمانی - استراتژی ‌های سازمانی
کلمات کلیدی انگلیسی: Knowledge Management - Information Management - Organizational Models - Organizational Strategies
نوع نگارش مقاله: مقاله پژوهشی (Research Article)
دانشگاه: دانشگاه فدرال میناس گرایس، برزیل
صفحات مقاله انگلیسی: 12
صفحات مقاله فارسی: 12
سال انتشار مقاله: 2009
مبلغ ترجمه مقاله: رایگان
ترجمه شده از: انگلیسی به فارسی
کد محصول: F2212
نمونه ترجمه فارسی مقاله

چکیده

           این مقاله نتایج و گزاره ‌های تحقیقات مدیریتی دانش سازمانی را در بین سال‌های 2001 – 2007 مورد بحث قرار می‌دهد. این تحقیقات، هدف منحصر به ‌فردی از بررسی و تجزیه و تحلیل فرآیندهای موثر "مدیریت دانش"(KM)  در سازمان در سطح جهانی دارد. هدف اصلی، بررسی و تجزیه و تحلیل مفاهیم، انگیزه‌ها، شیوه‌ها، معیارها و نتایج فرآیند های مدیریت دانش است که در صنایع مختلف اجرا شده است. اولین مجموعه از مطالعات شامل 20 مورد مرتبط در جهان است و اساسس برای یک چارچوب نظری است. این پیشنهاد تئوری پس از آن برای اثبات در یک مطالعه کیفی با سه سازمان بزرگ در فهرست برنامه ‌های سازمانی برزیل قرار داده شد. نتایج حاصل از این مطالعه کیفی نگاشت و سوالات برای تحقیقات جدید در مورد اجرای یک استراتژی مدل سازمانی مبتنی بر دانش را معتبر ساخت.

معرفی

           بحث، درباره‌ی مدیریت دانش (KM) و همچنین به‌طورعمده در مورد انتشارات اخیر و کارهای تحقیقاتی از نویسندگان اصلی از حوزه کتابداری و علم اطلاعات مانند داونپورت و کرونین (2000) است. آنها نشان می‌دهند که: 

(...) هر چند توجه علمی و حرفه‌ای در دهه‌ی گذشته قابل توجه است، اما مفهوم هنوز پایدار است: واژه در حوزه‌هایی با هر ادعا که نشان دهنده‌ی فهم جزئی با بیان قطعی از این مفهوم است متفاوت مورد استفاده قرار می‌گیرد. (داونپورت و کرونین، 2000) 

          ما در نظر داریم در این مقاله در مورد مفهوم KM نه تنها در منابع موجود، بلکه از مشاهدات سازمان در سطح جهانی که فرآیندهای KM را با هدف بحث علمی در حوزه اجرا می‌کنند، بحث کنیم. در نتیجه یک نگاشت یکپارچه می‌تواند بیشتر در موضوع بحث مورد استفاده قرار گیرد.

مدیریت دانش (KM): از جنبه‌ی معنایی به مفهومی

            آن رانش معنایی یا یک تغییر مفهومی - is: استعلام خود منی است؟ داونپورت و کرونین (2000) مفهوم KM را در سه زمینه‌ی متعهد به کاوش KMمورد بررسی قرار دادند، (1) کتابداری و اطلاع‌ رسانی (KM1 - مدیریت اطلاعات و یا KM با نام دیگری)، (2) مهندسی فرآیند (KM 2 - فرآیند کاری، هستی‌شناسی، مدیریت دانش" دانستن - چگونه ") و (3) تئوری سازمانی (KM - 3- از دانش به عنوان یک منبع به دانش به عنوان یک قابلیت. ضمنی و تبدیل دانش صریح؛ زمینه، فضای سازمانی برای دانش). هدف از پیشنهاد آن‌ها چهارچوب KM تایی نام دارد که یک ابزار و یا ابزار تجزیه و تحلیل مناسب برای کاوش در تنش‌های موجود در سازمان های متعهد به KM است که ممکن است به‌وجود بیاید، که در آن حوزه‌های مختلف درک متفاوتی از " KM Triad " دارند که می‌تواند برای شناسایی درگیری و یا مبارزات ارضی و کمک برای درک جمعی از تمام عکس ‌العمل ‌ها در فضای KM در سازمان‌ها مورد استفاده قرار گیرد. نتیجه‌گیری نشان می‌دهد که در شرایط تکاملی، یک جابه‌جایی عمده از مدیریت اطلاعات (KM1) به اطلاعات (KM2) پس از آن به اطلاعات (KM3) وجود دارد. مدیریت دانش مدیریت اطلاعات نیست. مدیریت اطلاعات تنها یکی از اجزای مدیریت دانش است و همچنین شامل موضوعاتی در ایجاد و استفاده از دانش در درون و در سراسر مرزهای سازمانی است.

مدیریت دانش استراتژیک: مدل‌ها، نقشه‌ها و محاکمه مفهومی

          آلوارنجا نتو (2005) یک گزاره‌ی نقشه‌ برداری مفهومی یکپارچه KM ارائه داده است. چارچوب تئوری او براساس سه مفهوم زیر بود: (1) یک مفهوم استراتژیک از اطلاعات و دانش – ارائه شده توسط چو (1998)- عوامل رقابت برای سازمان‌ها و ملت؛ (2) ایجاد یک فضای سازمانی (در سطح عمل) برای دانش، که قادر می‌سازد شرایط مطلوبی توسط سازمان برای استفاده از بهترین اطلاعات و دانش موجود ارائه شود ارائه شده توسط توسط فون کروگ، آچیجو و نوناکا (2001); (3) معرفی چنین استراتژی در سطح عملیاتی از طریق چند روش مدیریتی و ابزارهای فناوری اطلاعات انجام می‌گیرد که مستعد ابتلا به ارتباطات و ارکستراسیون است، که در اینجا به عنوان یک "KM umbrella" نامیده می‌شود. این مفاهیم در زیر بحث خواهد شد.

1) یک مفهوم استراتژیک برای اطلاعات و دانش در سازمان‌ها

          چو (1998) ادعا کرد که شناخت سازمان‌ها، زمینه‌ی کاری کسانی است که از اطلاعات استراتژیک در سه حوزه استفاده می‌کند، یعنی، (1) ساخت حس، (2) ساخت دانش و (3) تصمیم‌گیری است. در مورد (1) ساخت حس، هدف اصلی، اجازه دادن به اعضای سازمان جهت ساخت ‌و ساز متقابل و اشتراک درک از آنچه سازمان دارد و آنچه انجام می‌دهد. بازتاب استراتژیک باید ماموریت‌های مربوط به، چشم‌انداز، ارزش‌ها و فرهنگ سازمان را انجام دهد، و به اعضای آ« اجازه دهد تا به زندگی و شغل خود معنا دهند. چشم ‌انداز بلند پروازانه و چالش‌ برانگیز و یا حالتی از آینده نشان‌دهنده‌ی قصد سازمان است و به شدت برای کمک به برقراری ارتباط با نوعی از دانش که نوظهور است با ارزش است. هدف بلند مدت ساخت حس، تحت وارانتی است که سازمان‌ ها وفق خواهند داد و به رونق در یک محیط پویا و پیچیده از طریق فعالیت ‌ها از چشم ‌انداز و تفسیر اطلاعات مربوطه ادامه خواهند داد که به درک تغییرات، روند و حالات در مورد مشتریان، تامین‌کنندگان، رقبا و دیگر بازیگران خارجی محیط زیست منجر خواهد شد. مسائل رو‌به‌روی سازمان مانند کاهش نامشخص و مدیریت ابهام است. رقابت، رقیب، هوش اجتماعی، پویش محیط زیست، تحقیقات و فعالیت‌های بازاریابی با طرح‌های سازمانی در ساخت معانی در مورد مسائلی که برای آن‌ها هیچ پاسخ روشنی وجود ندارد یکسان هستند. جدول شماره 1 روند ساخت حس سازمانی از دیدگاه اطلاعات را نشان می‌دهد: 

          (2) ساخت دانش یک فرآیند است که اجازه می‌دهد یک سازمان، مدیریت و پردازش اطلاعات را به منظور تولید دانش جدید از طریق یادگیری سازمانی انجام دهد. دانش جدید تولید شده، به نوبه خود، اجازه می‌دهد تا سازمان به توسعه‌ی توانایی ‌ها و قابلیت‌ های جدید، ایجاد محصولات جدید، خدمات جدید، بهبود خدمات موجود و طراحی مجدد فرآیندهای سازمانی دست یابد. جدول 2 یک قیاس کلی بین مدل‌های ساخت دانش و استنتاج بین تفاوت و شباهت را نشان می‌دهد. 

          سومین بخش از مدل چو (1998) شامل (ج) تصمیم‌گیری است. شرکت باید بهترین را در میان کسانی که محتمل و ارائه شده است و به دنبال آن در استراتژی سازمان است انتخاب کند. فرآیند تصمیم‌گیری در سازمان توسط اصل عقلانیت محدود، همانند ارائه شده توسط مارس و سیمون (1975)ساخته می‌شود. بسیاری از استنباط ‌ها بر مبنای تئوری تصمیم‌گیری است، چو (1998) و همچنین مارس و سیمون (1975) لیست تعدادی از آنها را بیان کرده‌اند: (1) فرآیند تصمیم‌گیری بر مبنای هدایت جستجو برای جایگزین‌ هایی است که علی ‌رغم تلاش برای راه ‌حل بهینه به اندازه کافی رضایت ‌بخش و یا خوب است؛ (2) انتخاب یکی از گزینه ‌ها تنها به‌ معنی منصرف شدن در ظهور تجارت و یا هزینه‌ های فرصت است؛ (3) تصمیم کاملا عقلانی به اطلاعاتی فراتر از قابلیت نیاز سازمان که جمع‌آوری می‌کند و پردازش اطلاعات فراتر از ظرفیت انسان برای اجرا نیاز دارد.

2) ایجاد یک فضای سازمانی برای دانش، فعال کردن زمینه یا "BA"

          ایجاد دانش سازمانی، در واقع، تقویت دانش ایجاد شده توسط افراد است، پس از آن که شرایط متنی  برآورده و یا توسط این سازمان فعال شد. این چیزی است که ون کروگ، آچیجو و نوناکا (2001) "BA" نامیدند، که شرایط و یا زمینه را توانا می‌سازد. "BA" در سطح تاکتیکی به‌منظور پر کردن شکاف موجود بین استراتژی و عمل مورد نیاز است. در این زمینه، درک درستی از کلمه‌ی "مدیریت" هنگامی که با کلمه "دانش" همراه می‌شود نباید به معنی کنترل باشد، اما هم ‌معنی ارتقای فعالیت ‌های خلق دانش و به اشتراک‌گذاری در فضای سازمانی است. از این رو، KM یک چشم ‌انداز جدید هرمنوتیکی از دانش به عنوان یک منبع به دانش به عنوان یک قابلیت، از مدیریت دانش به مدیریت نسبت به دانش فرض می‌کند. نوناکا و تاکوچی (1995) و فون کروگ، آچیجو و نوناکا (2001) بسیاری از عناصر "BA" را لیست کردند که عبارتند از: هرج و مرج خلاق، افزونگی، طرح، فرهنگ سازمانی و رفتار انسان، رهبری، هدف یا چشم‌انداز آینده و توانمند سازی، ذکر ساختار سازمانی و طرح، در میان دیگران است.

نمونه متن انگلیسی مقاله

ABSTRACT

          This paper discusses the results and propositions of organizational knowledge management researches conducted in between 2001-2007. This longitudinal research had the unique goal of investigating and analyzing ―Knowledge Management‖ (KM) processes effectively implemented in world class organizations. The main objective was to investigate and analyze the conceptions, motivations, practices, metrics and results of KM processes implemented in multiple industries. The first set of studies involved 20 world cases related in the literature and served as basis for a theoretical framework entitled ―KM Integrative Conceptual Mapping Proposition‖. This theoretical proposal was then put to proof in a qualitative study with three large organizations within the Brazilian organizational context. The results of the qualitative study validated the mapping proposition and left inquiries for new researches concerning the implementation of a knowledge-based organizational model strategy.

INTRODUCTION

          The current debate about Knowledge Management (KM) is also and mainly divulged in recent publications and research works of mainstream authors from the field of library and information science such as Davenport & Cronin (2000). They suggest that:

(…) though considerable academic and professional attention has been focused on this area in the past decade, the concept is not yet stable: the term appears to be used differently across domains with each claiming that its partial understanding represents a definitive articulation of the concept. (DAVENPORT & CRONIN, 2000)

            We have intended to discuss in this article the concept of KM based not only in the available literature, but also from the observation of world class organizations that have implemented KM processes, aiming to contribute for the academic discussions in the field. The result is an integrative ―map‖ that can be used in further discussions on the subject.

KNOWLEDGE MANAGEMENT (KM): FROM SEMANTIC DRIFT TO CONCEPTUAL SHIFT

          Their inquiry is seminal: ―Is it a semantic drift or a conceptual shift?‖ Davenport & Cronin (2000) explored the concept of KM in the context of three domains committed to KM, that is to say, (i) library and information science (KM1 - information management or KM by another name), (ii) process engineering (KM 2 - business processes, ontologies, the management of ‗know-how‘) and (iii) organizational theory (KM-3 - from knowledge as a resource to knowledge as a capability; tacit and explicit knowledge conversions; the context, ―Ba‖ or organizational space for knowledge). The objective of their proposal - called ―KM Triad Framework‖ – is the proposition of a tool or analysis instrument that it‘s suitable for exploring the tensions that might arise in any organizations committed to KM, where different domains have different understandings The ―KM Triad‖ can be used to identify conflicts or territorial struggles and to contribute for a collective understanding of all the interactors of the KM space in organizations. Their conclusion suggests that in evolutionary terms, there‘s a major shift from information management (KM1) to informatizing (KM2) and then to information ethologies (KM3). Knowledge management is not information management. Information management is just one of the components of knowledge management and this latter also includes topics on the creation and use of knowledge within and across organizational boundaries.

STRATEGIC KNOWLEDGE MANAGEMENT: MODELS, MAPS AND CONCEPTUAL TRIALS

        Alvarenga Neto (2005) proposed a KM integrative conceptual mapping proposition. His theoretical framework was based on three basic conceptions: (i) a strategic conception of information and knowledge - as proposed by Choo (1998) - factors of competitiveness for organizations and nations; (ii) the creation of an organizational space (in the tactical level) for knowledge, the enabling context or ―Ba‖: the favorable conditions that should be provided by organizations in order for them to use the best information and knowledge available - as suggested by Von Krogh, Ichijo & Nonaka (2001); (iii) the introduction of such strategy in the operational level through several managerial approaches and information technology tools, which are susceptible to communication and orchestration, metaphorically named here as a ―KM umbrella‖. These conceptions will be roughly discussed below.

i) A Strategic Conception for Information and Knowledge in Organizations

          Choo (1998) asserts that the ―knowing organizations‖ are those that use information strategically in the context of three arenas, namely, (a) sense making, (b) knowledge creation and (c) decision making. Concerning (a) sense making, its immediate goal is to allow the organizations‘ members the construction of a mutual and shared understanding of what the organization is and what it does. Strategic reflections must be done concerning the organization‘s mission, vision, values and culture, allowing its members to bring meaning to their lives and jobs. An ambitious and challenging vision or state of the future reveals the organization‘s intention and it is extremely valuable, contributing to communicate the types of knowledge that are welcomed and will be nurtured. Sense making‘s long term goal is the warranty that organizations will adapt and continue to prosper in a dynamic and complex environment through activities of prospect and interpretation of relevant information that allow them to understand changes, trends and scenarios about clients, suppliers, competitors and other external environment actors. Organizations face issues such as the reduction of uncertainty and the management of ambiguity. Competitive, competitor and social intelligences, environmental scanning, marketing research and activities alike are organizational initiatives that aim at constructing meaning about issues for which there are no clear answers. TABLE 1 presents the organizational sense making process through an information perspective:

          (b) Knowledge creation is a process that allows an organization to create or acquire, organize and process information in order to generate new knowledge through organizational learning. The new knowledge generated, in its turn, allows the organization to develop new abilities and capabilities, create new products and new services, improve the existing ones and redesign its organizational processes. TABLE 2 supplies an analogy between knowledge creation models and permits inferences between their differences and likenesses.

         The third component of CHOO‘s (1998) model involves (c) decision-making. The enterprise must choose the best option among those that are plausible and presented and pursue it based on the organization‘s strategy. Decision making process in organizations is constrained by the bounded rationality principle, as advocated by March & Simon (1975). Many inferences can be made upon the decision theory, Choo (1998) and also March & Simon (1975) list a few of them: (i) the decision making process is driven by the search for alternatives that are satisfactory or good enough, rather than seeking for the optimal solution; (ii) the choice of one single alternative implies in giving up the remaining ones and concomitantly in the emergence of trade-offs or costs of opportunity; (iii) a completely rational decision would require information beyond the capability of the organization to collect, and information processing beyond the human capacity to execute.

ii) The creation of an organizational space for knowledge, the enabling context or “Ba”

         The creation of organizational knowledge is, in fact, the augmentation of knowledge created by individuals, once fulfilled the contextual conditions that should be supplied or enabled by the organization. This is what Von Krogh, Ichijo & Nonaka (2001) call ―Ba‖, the enabling conditions or enabling context. ―Ba‖ is needed in the tactical level in order to bridge the existing gap between strategy and action. In this context, the understanding of the word ―management‖ when associated with the word ―knowledge should not mean control, but promotion of activities of knowledge creation and sharing in the organizational space. Hence, KM assumes a new hermeneutic perspective – from knowledge as a resource to knowledge as a capability, from knowledge management to a management towards knowledge. Nonaka & Takeuchi (1995) and Von Krogh, Ichijo & Nonaka (2001) list the many elements of ―Ba‖, namely: creative chaos, redundancy, layout, organizational culture and human behavior, leadership, intention or vision of future and empowerment, not to mention organizational structure and layout, among others.

فهرست مطالب (ترجمه)

چکیده

معرفی

مدیریت دانش (KM): از جنبه‌ی معنایی به مفهومی

مدیریت دانش استراتژیک: مدل‌ها، نقشه‌ها و محاکمه مفهومی

روش

نتایج

نتیجه‌گیری

منابع

فهرست مطالب (انگلیسی)

ABSTRACT

INTRODUCTION

KNOWLEDGE MANAGEMENT (KM): FROM SEMANTIC DRIFT TO CONCEPTUAL SHIFT

STRATEGIC KNOWLEDGE MANAGEMENT: MODELS, MAPS AND CONCEPTUAL TRIALS

THE METHOD

RESULTS

CONCLUSIONS

REFERENCES